باند خامنهای با طرح سؤال ۸۰نماینده مجلس ارتجاع و اعلام وصول آن از طرف علی لاریجانی قصد دارد روحانی را مورد بازخواست قرار دهد.
آخوند حسن روحانی یک ماه فرصت دارد تا در مجلس حاضر شود و به سؤالهای نمایندگان پاسخ دهد.
واضح است که این امر تضادهای درونی رژیم را بیشازپیش حادتر خواهد کرد زیرا از یک طرف روحانی تلاش خواهد کرد مانند ۳دور گذشته جاخالی بدهد و خود را در ببرد، از طرف دیگر عناصری از باند خامنهای عزم جزم کردهاند که نتیجه را به گونهای متفاوت با ۳دور گذشته رقم بزند.
آخوند ذوالنوری، از بانیان طرح سؤال از روحانی در مجلس ارتجاع، برملا کرده است که برخی از امضاکنندگان طرح سؤال از اعضای مجلس تحت فشار شدید دولت روحانی قرار دارند تا سؤالشان را پس بگیرند و تعداد امضاها از حد نصاب بیفتد. وی در توضیح میزان این فشار میگوید: «در این مدت برخی نمایندگان به خانه خود نمیرفتند یا پیشرو به بیرون میفرستادند تا تحت فشار نمایندگان دولت قرار نگیرند».
یکی دیگر از اعضای مجلس ارتجاع به نام قاسم میرزایی هم میگوید: «چرا باید معاون پارلمانی رئیسجمهور با لابیهای مختلف بهدنبال مطرح نشدن سؤال از رئیسجمهور باشد». وی به انگیزه و دلیل بعضی از کسانی که طرح سؤال را امضا کردهاند هم اشاره میکند و میگوید: « دولت باید در مجلس حضور پیدا کند و در این صورت است که اوضاع آرام میشود و شرایط راحتتر جلو میرود». آخوند ذوالنوری هم در مورد ضرورت سؤال میگوید: «تلقی مردم این است که دولت رها شده است، مجلس هم ورود نکند فضا بدتر میشود».
اما نمایندگان باند روحانی، استدلالشان برای مخالفت این است که شرایط کنونی بدترین شرایط برای طرح سؤال است و در این صورت بحران سختتر و پیچیدهتر میشود. بهروز نعمتی که از این زمره است در جواب حاجی دلیگانی که گفته چرا هیچکدام از نمایندگان تهران طرح سؤال را امضا نکردهاند، با طعنه میگوید: «اگر شما کم هستید ما هم بیاییم مثل شما شبانهروز چوب لای چرخ دولت بزاریم، شماها که با قلم و قدم و عمل از سرباز و ژنرال و نماینده و صندوقهای کذایی ووو... هر روز بحران جدید خلق میفرمایید».
جالب این است که تعدادی از نمایندگان باند روحانی در مجلس هم به امضاکنندگان طرح سؤال پیوستهاند و ظاهراً تعداد امضاها بیشتر شده و زمزمههای بحث مطرح شدن عدم کفایت روحانی هم بالا گرفته است. در این میان نقوی حسینی از سردمداران باند دلواپسان در مجلس ادعای عجیبی را عنوان کرده و مدعی شده است: «برخی اصلاحطلبان بهدنبال عدمکفایت آقای روحانی هستند».
واضح است که این وضعیت ناشی از بحرانهای حادی است که رژیم با آن مواجه است خصوصاً اینکه رژیم بزرگترین بحران تاریخ حیات ننگینش یعنی با قیام مردم و با شرایط انفجاری جامعه روبهرو است و خلاصه اینکه با بحران سرنگونی مواجه شده است.
طبعا از این پس نیز شرایط برای رژیم سختتر خواهد شد و بحرانهای درونی آن را نیز حادتر خواهد خواهد کرد.
به فرض اینکه روحانی باز هم بتواند مثل دروههای گذشته جاخالی بدهد و نمایندگان مجلس را که خواهان استیضاح او هستند قال بگذارد، اما واقعیت این است که نمیتواند حاکمیت منحوس و بحرانزده آخوندی را از بحرانهایی که دچار آن است و بهخصوص بحران سرنگونی نجات دهد.
بحرانی که با اوجگیری اعتراضات و قیامهای مردمی در گوشه و کنار کشور روزبهروز عمیقتر میشود و اوج تازهیی میگیرد. بهگونهیی که مردم در شعارهایشان اصل نظام و رأس آن را هدف قرار دادهاند و خواستار سرنگونی آن هستند و در این مسیر هم به چیزی کمتر از آزادی و رهایی از شر دیکتاتوری مذهبی رضایت نمیدهند.
بنابراین استیضاح و یا عدماستیضاح روحانی تأثیر چندانی در موضوع اصلی یعنی سرنگونی حکومت آخوندی توسط مردم نخواهد داشت. زیرا که سرنگونی آن با روحانی و بی روحانی امری محتوم است و از آن گریزی نیست.