جمعیت زنان فقیر بهخصوص جمعیت زنان سرپرست خانوار سالبهسال در حال افزایش است و آسیبپذیری زنان نسبت به مردان در حوزه فقر بیشتر است.
اصطلاح «زنانه شدن فقر» در میان مهرهها و کارشناسان حکومتی به یک اصطلاح رایج تبدیل شده است؛ زیرا بهدلیل سیاستهای چپاولگرانه و ضدمردمی حاکمیت فاسد ولایت فقیه هم فقر عمومی و هم فقر زنان سرپرست خانوار در حال افزایش است.
فقر زنان سرپرست خانوار
به گفته علی ربیعی، وزیر کار دولت آخوند حسن روحانی، در حال حاضر ۳میلیون و ۲۰۰هزار زن سرپرست خانوار وجود دارد که از این تعداد فقط ۲۰۰هزار نفر تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند.(خبرگزاری تسنیم ۱۰خرداد ۹۷)
البته این آمار شامل همه زنان سرپرست خانوار نمیباشد زیرا پیش از این مجتبی رحماندوست، نماینده سابق مجلس رژیم، گفته که از نظر وی با وضعیت آمارگیری فعلی، مشکل است که بتوان همه فقرا و بهخصوص زنان فقیر و زنان سرپرست خانوار را شناسایی کرد. زیرا ”یک سازوکار خاص معینی“ در نظام آخوندی برای آمارگیری وجود ندارد.(تلویزیون رژیم ۲۵مرداد ۹۴)
علیمحمد ذوالفقاری، معاون حمایت و سلامت کمیته امداد نیز پیش از این گفته شمار زنان فقیر سرپرست خانوار که جهت دریافت کمک به کمیته امداد مراجعه میکنند روزبهروز رو به افزایش است طوری که تعداد آنان از ۲میلیون و ۵۰۰هزار نفر در سال ۹۴ به ۳میلیون و ۵۰۰هزار نفر در حال حاضر رسیده است.
طبعا اکنون که ۳سال از ارائه این آمارها میگذرد، آمار زنان سرپرست خانوار بسیار بیشتر از آماری است که علی ربیعی با کوچکنمایی ارائه داده است. زیرا پس از گذشته ۳سال خانوارهای بیشتری از جمله خانوارهایی که سرپرست آنها زن هستند به جرگه خانوارهای فقیر پیوستهاند.
به گفته طیبه سیاوشی، عضو مجلس ارتجاع، آمار زنان سرپرست خانوار متغیر است و تا ۵میلیون نفر هم برآورد میشود.(خبرگزاری مجلس ۱۶مرداد ۹۶)
زنان سرپرست خانوار فراموش شده در تأمین اجتماعی رژیم
در زمینه کمک بهزیستی به این خانوارها پیش از این معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی ادعا کرد دولت برای کمک به این سازمان منابع کافی در اختیار ندارد و کمک این سازمان به خانوادههای بهاصطلاح تحت حمایت خود را بهطور متوسط برای هر خانواده حتی خانوادههای ۵نفره ”بین ۶۵ تا ۷۰هزار تومان “اعلام کرد.(تلویزیون رژیم ۲۵مرداد ۹۴)
تعدادی از این زنان و خانوادههایشان نیز تحت پوشش کمیته امداد خمینی هستند که مستمری ماهیانه آنها حدود ۱۰۰هزار تومان است.
واقعیت این است که رقم پرداختی به این زنان و خانوادههایشان هیچ مشکلی از آنها و خانوادههایشان حل نمیکند، این پرداختی توسط بهزیستی و کمیته امداد هم صرفاً جهت رفعتکیلف و از سر بازکردن مشکلات این خانوادهها است و روشن است که ۷۰هزار و یا ۱۰۰هزار تومان مستمری در حالی که خط فقر حدود ۵میلیون تومان است برای این خانوادهها حتی کفاف تهیه نان خالی آنها را نمیدهد. این خانوارها جزو ۳۰درصد مردم گرسنهیی هستند که بهگفته معاون وزارت بهداشت نان خالی برای خوردن هم ندارند که بتوانند با آن رفع گرسنگی کنند.
تبعیض و نابرابری، بیکاری و نداشتن امنیت اجتماعی
مشکل زنان سرپرست خانوار و خانوادههای آنها تنها موضوع فقر نیست بلکه تبعیض و نابرابری، بیکاری و عدم امنیت اجتماعی ۳مشکل اصلی آنها هستند.
بیشتر این هموطنان در حاشیه شهرها و بدون مسکن و بدون شغل هستند که قادر به حداقلهای هزینه زندگی از جمله پول نان برای رفع گرسنگی هم نیستند.
چشماندار آینده برای آنها و خانودهایشان چیزی جز فقر و سیهروزی بیشتر نیست، زیرا هزینه معیشت زندگی بهصورت سرسامآوری در حال افزایش است، در صورتی که ۸۰درصد این زنان بیکار هستند و هیچ منبع درآمدی جز چندرغاز کمک بهزیستی و کمیته امداد ندارند که بتوانند از عهده تأمین معیشت خانواده تحت تکفل خود برآیند.
آنچه که از مشکلات زنان سرپرست خانوار گفته شد بخش ناچیزی از مشکلات آنها است که بهطور واقعی نمیتواند بازگوکننده فاجعهیی باشد که در حال حاضر این هموطنان و خانوادههایشان با آن مواجه هستند و بازگوکننده فاجعه باز هم بیشتری باشد که در حال اتفاق افتادن و پیش روی آنها است.
هموطنانی که قربانی فقر، تبعیض و نابرابری در نظام ولایتفقیه هستند که بهصورت نهادینه شده در حال گسترش است. این زنان کوهی از مشکلات و درد و رنج معیشت زندگی در حاکمیت پلید آخوندی را بر دوش خود حمل میکنند.