کانونهای قهرمان شورشی آغاز شصتمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران را با انواع پراتیک و عملیات انقلابی جشن گرفتند.
واحدهای عملیاتیِ تشکیلشده از شجاعترین جوانان در شهرهای مختلف از جمله در تهران، کرج، مشهد، شیراز، یزد، کرمانشاه، اراک، یاسوج، قزوین، ارومیه، کرمان، بندرعباس، زاهدان، شهرکرد، قائمشهر، رضوانشهر، ایرانشهر، ملارد، سیرجان، رامهرمز، سبزوار، زابل، صومعهسرا، پارسیان و بابل با ۶۰عملیات اختناقشکن، شهرهای ایرانزمین را بهمناسبت سالگرد تولد سازمان محبوبشان، غرق در شعله و آتش و نور کردند.
اهداف این سلسله عملیات بسیاری از مراکز سرکوب همچون پایگاههای بسیج و سپاه و ادارات حراست، قضاییههای صادر کنندهٔ احکام اعدام و زندان، حوزههای جهل و جنایت و خرافات، کمیتههای چپاولگر، بنیادهای فساد و غارت، ستادهای خبرچینی، شهرداریها، بخشداریها، نمادهای قاسم سلیمانی جلاد، بنرها و تصاویر منحوس خمینی ملعون و خامنهای، بنرهای تبلیغاتی دولت خامنهای و... بودند.
دیگر کانونهای شورشی در و دیوارهای مناطق و شهرهای خودشان را با تصاویری از آرم سازمان مجاهدین، رهبری آن، بنیانگذاران و شعارهای حماسی و انگیزاننده، آذین کردند و «روز سربلندی همه پایداریکنندگان» را گرامی داشتند. آنها مجاهدین را با تعاریفی چون «وفای به پیمان با فدای بیکران در تاریخ ایران»، «۶۰سال نه شاه و نه شیخ»، «امید مجسم تاریخ فردای ایران»، «۶۰سال مبارزه و پایداری» به خلق قهرمان معرفی کردند.
آکسیونها و رژههای چند نفره کانونها همراه با شعار دادن و احترام نظامی به تصاویر رهبران و بنیانگذاران سازمان و آرم زیبای سازمان در خیابانها، پارکها و کنار جادهها، گویای گسترش شبکه مقاومت و نضج و قوام سازماندهی کانونها در داخل کشور بود. برخی از این واحدها پرچم زیبای سازمان را بر فراز تپهها و قلههای میهن اشغالشده به اهتزاز درآوردند.
نورباران بلندترین دیوارهای شهرهای مختلف، بخشی دیگر از این گرامیداشت بود و تصاویر بنیانگذاران کبیر و رهبری سازمان همراه با برخی جملات و خطابها، ظلمات حاکمیت آخوندی را درید. «۱۵ شهریور ۱۳۴۴ تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران»، «مریم رجوی: مجاهدین خلق راهنمای نسل قیام در کف خیابانها» و «مسعود رجوی: مجاهدین در تاریخ معاصر این میهن تضمین سرنگونی رژیم ضدبشری هستند» چند جمله از دهها پیامی بود که از جانب مبارزان میهن به کوچهها و خانههای ستمدیدگان، نور امید و باور پاشید.
در روز ۱۶ شهریور نیز کانونهای شورشی در بلوچستان بیقرار، بر سر قرار خود در نماز جمعه حاضر شده و علاوه بر قدرتنمایی همیشگی در برابر جاسوسان اطلاعات رژیم و اضافه بر شعارهای معمول همچون «تنها ره رهایی سلاح و سرنگونی» و «شاه رفت شیخ هم باید گورش را گم کند» گفتند و نوشتند و پلاکاردها را در خیابانها بر سر دست گرفته و میلاد سازمان را تبریک گفتند: «۱۵شهریور آغاز شصتمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران گرامی باد»، «سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران ۶۰سال شکوه و افتخار مبارک باد»، «۶۰سال پایداری و استقامت گرامی باد» و...
آنان که «نه» گفتند
به این ترتیب، شبکه گستردهٔ کانونهای شورشی در داخل کشور یک بار دیگر هیبت پوشالی ولیفقیه را در هم شکست.
خلیفهٔ ارتجاع با بالا بردن آمار اعدامها و دستگیریهای گسترده و زدن و کشتن در خیابان میخواهد سرها را در گریبانها کند، اما مردان و زنان شجاع ایرانزمین عزم جزم کردهاند که سرها را بالا گرفته و به او «نه» بگویند.
خامنهای میخواهد به مردم ایران بگوید شما هیچ راهحلی ندارید اما کانونها با عملیاتشان راه را نشان میدهند.
او مردم را تهدید میکند که همهٔ شما را در بحرانهای اقتصادی – اجتماعی، با اعتیاد، فساد، گرانی، تورم و هزار بدبختی دیگر، مچاله و خمیده خواهم کرد اما کانونها میگویند ما با قامتهای استوار، نهادهای سرکوبگرت را بر سرت خراب کرده و همه شهرها را علیه تو خواهیم شوراند.
او میخواهد مردم، اسیر دود و دم دستگاه سرکوب او شوند و در خود فرو بروند، اما کانونها به مردم یاد میدهند که در همین روزهای سالگرد شهادت مهدی رضایی یاد بگیرند و فریاد بزنند که «من از فرو رفتن تن زدم»!
او میخواهد بگوید که شما در مقابل نیروهای مسلح و نظامی و انتظامی من، مقهور و ناتوان هستید اما کانونها در دهانش میکوبند و میگویند: «بند از بند نظامت میگسلیم، آجر روی آجر بیتت باقی نمیگذاریم» میگویند: «میتوان و باید». میگویند: «من بینوا بندگکی سربهراه نبودم» و نیستم!
آنها در گسترهٔ ابتکارات و اقداماتشان این آموزش را ترویج میکنند که مهم، نوع فعالیت و بزرگی عملیات نیست؛ مهم، نه گفتن و برخاستن و حرکت کردن است. در همین راه افتادن و در مسیر است که عملیاتها هم کیفیتر و آتشینتر میشود.
آری! کانونهای شورشی سمبلهای «نه» به دیکتاتور و مبارزه به هر قیمت، در فاز پایانی آخوندها هستند.