این روزها سران، مهرهها و رسانههای رژیم ورد ضرورت رسیدگی به مردم گرفته، و به دولت آخوند حسن روحانی و سایر دم و دستگاههای وابسته به نظام توصیه میکنند، ”رضایتمندی“ مردم را مد نظر قراربدهند و در جهت حل مشکلات آنها تلاش کنند.
واضح است که ورد گرفتن رسیدگی به دردهای مردم از یک طرف بهخاطر وحشت از قیام و از طرف دیگر تلاشهای مذبوحانه و فریبکارانه در این جهت است که به گمان واهی روی آتش قیام آبی ریخته شود.
نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی رژیم آنچنان دردمند پاسخگویی به مشکلات مردم شده است! که در این زمینه میگوید: ”مجلس، دولت، همه دستگاههای خدمت رسان از قوه مجریه تا کوچکترین دستگاهها “درخواست میکند تا دست به دست هم دهند و در جهت رضایتمندی مردم تلاش کنند. (تلویزیون رژیم 22دی 96)
خبرگزاری حکومتی ایلنا 21دی 96 نیز ضمن انتقاد از بیتوجهی دولت و مدیران نظام به مشکلات مردم در مرحله قبل ازقیام واعتراف به اینکه نظام مردم را به بحرانهایی نظیر بیکاری، افسردگی، اعتیاد و... گرفتار کرده است، به دولت روحانی و سایر نهادهای مربوطه توصیه میکند: ”این مسائل را باید مهم شمرد و ارزیابی آن توسط دولت و حکومت صورت بگیرد“.
این رسانه رژیم با رد راهحل سرکوب و اینکه سرکوب جواب ندارد، اذعان میکند زدن انگ عامل بیگانه به قیامکنندگان و اعتراض کنندگان ”بدترین سیاست “بوده است.
یک مهره حکومتی به نام محمد حسین زارعی با اعتراف به اینکه وجود ”لشکر فقرا و لشکر گرسنگان“ وبی توجهی نظام به آنها، عدم توزیع درست درآمدها و محروم کردن مردم از این درآمدها میگوید: ”پاسخگویی به مردم وضع مناسبی ندارد“ و توصیهاش این است که از این پس دولت ونهادهای ذیربط این مشکلات را در نظر بگیرند و...
فواد ایزدی از باند خامنهای نیز ”حوادث اخیر“ (قیام) را ”زنگ خطر جدی برای مسئولان“ نظام میداند و خواستار رسیدگی ”برای رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجود درجامعه“ میشود ”تا این وقایع بیش از این سبب سودجویی دشمنان نظام و انقلاب اسلامی نشود“
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی ۲۱دی نیزمینویسد: ”نباید فراموش کرد که مردم با مسائل و مشکلات و کمبودهایی مواجه هستند که باید بهدقت توسط مسئولان رصد شده و پیش از آن که به کف خیابانها کشیده شده و مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گیرد، بدان توجه شود“
واضح است که این بهاصطلاح دلسوزیها برای مردم و این رهنمود دادنها برای حل مشکلات مردم، همان سیاست فریبکارانه وشیادانهای است که سردمداران رژیم مذبوحانه تلاش میکنند برای آب روی آتش قیام ریختن مطرح کنند و طرح آن از طرف رسانهها و مهرههایی است که طی سالیان حکومت منحوس نظام ولایت، خود از اشاعه دهندگان سرکوب و یا از عوامل چپاول مردم و... توسط این نظام بودهاند.
واقعیت این است: این یک ادعای دروغ فریبنده است که مردم از این نظام خواستار برطرف کردن فقر، بیکاری و... هستند. ، زیرا رژیم امتحانش را در حل معضلات مردم پس داده است. در حال حاضر حرف قیامکنندگان این نیست که رژیم مشکل گرانی راحل کند، رژیم مشکل بیکاری و... . را حل کند. حرف قیامکنندگان فراتر از این حرفها است، آنها نظام را مسبب بهوجود آمدن چنین وضعیتی برای خود میدانند، و خواهان سرنگونی آن هستند. بنابراین کار از اینکه رژیم به وضعیت بیکاری، گرانی، فقر و... برسد گذشته، و این توصیههای فریبکارانه نیز مردم را نمیفریبد.
درهمان ابتدای قیام مشهد در اعتراض به گرانی به فاصله چند دقیقه به سرعت خواستهای قیامکنندگان از صنفی به سیاسی و علیه کلیت نظام شد.
اما نمیبایست یک واقعیت را در نظر نگرفت و از یک نکته در گفتههای و نوشتههایی این چنینی غافل بود، که عظمت وقدرت قیام باعث شده است که این رسانهها و مهرهها به قول معروف ”صدای انقلاب“ را بشنوند.
آنچنان که پیش از اینها نیز علی خامنهای ناگزیر به شنیدن صدای این مردم و ناگزیر به شکستن سکوت مرگبار شد. ولیفقیه ارتجاع طی دیدار با مزدورانش ازقم در روز 19دی 96، در حالی که نمیتوانست به شعار فراگیر «مرگ بر خامنهای» اشاره کند، با اعتراف به نارضایتی عمومی از رژیم گفت: «اینکه عدهیی از حقی محروم بمانند و در جایی جمع شوند و اعتراض کنند، یک مطلب است اما اینکه عدهیی از این تجمع سوءاستفاده کنند و... .. یک مطلب دیگر است».
خامنهای در ادامه عقبنشینی و اعتراف شرمگینانه به اشتباهات مسئولان نظام و «شنیدن صدای انقلاب» برای نخستین بار خودش را هم مقصر دانست و گفت: «اینکه ما خیال کنیم که [مسئولان] گرفتهاند خوابیدهاند، کار نمیکنند، غلط است؛ اینجوری نیست؛ بنده از نزدیک شاهدم، میبینم. مسئولان ارشد بهقدر وسعشان دارند کار میکنند؛ البتّه یک جاهایی قصور هست، تقصیر هست -نه اینکه اینها را منکر باشیم؛ بندهی حقیر هم، هم قصور دارم، هم تقصیر دارم؛ خدا ببخشد».
اما با اینکه ولیفقیه ارتجاع و مهرههای رژیم اعتراف میکنند که صدای مردم رنجدیده را شنیده و مردم، مردم ورد زبان آنها شده است اما اعتراف به شنیدن صدای مردم و توصیه به ضرورت رسیدگی به خواستهای مردم بسیار دیرهنگام است و برای ولیفقیه دیگر کار از کار گذشته است.
واضح است که ورد گرفتن رسیدگی به دردهای مردم از یک طرف بهخاطر وحشت از قیام و از طرف دیگر تلاشهای مذبوحانه و فریبکارانه در این جهت است که به گمان واهی روی آتش قیام آبی ریخته شود.
نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی رژیم آنچنان دردمند پاسخگویی به مشکلات مردم شده است! که در این زمینه میگوید: ”مجلس، دولت، همه دستگاههای خدمت رسان از قوه مجریه تا کوچکترین دستگاهها “درخواست میکند تا دست به دست هم دهند و در جهت رضایتمندی مردم تلاش کنند. (تلویزیون رژیم 22دی 96)
خبرگزاری حکومتی ایلنا 21دی 96 نیز ضمن انتقاد از بیتوجهی دولت و مدیران نظام به مشکلات مردم در مرحله قبل ازقیام واعتراف به اینکه نظام مردم را به بحرانهایی نظیر بیکاری، افسردگی، اعتیاد و... گرفتار کرده است، به دولت روحانی و سایر نهادهای مربوطه توصیه میکند: ”این مسائل را باید مهم شمرد و ارزیابی آن توسط دولت و حکومت صورت بگیرد“.
این رسانه رژیم با رد راهحل سرکوب و اینکه سرکوب جواب ندارد، اذعان میکند زدن انگ عامل بیگانه به قیامکنندگان و اعتراض کنندگان ”بدترین سیاست “بوده است.
یک مهره حکومتی به نام محمد حسین زارعی با اعتراف به اینکه وجود ”لشکر فقرا و لشکر گرسنگان“ وبی توجهی نظام به آنها، عدم توزیع درست درآمدها و محروم کردن مردم از این درآمدها میگوید: ”پاسخگویی به مردم وضع مناسبی ندارد“ و توصیهاش این است که از این پس دولت ونهادهای ذیربط این مشکلات را در نظر بگیرند و...
فواد ایزدی از باند خامنهای نیز ”حوادث اخیر“ (قیام) را ”زنگ خطر جدی برای مسئولان“ نظام میداند و خواستار رسیدگی ”برای رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجود درجامعه“ میشود ”تا این وقایع بیش از این سبب سودجویی دشمنان نظام و انقلاب اسلامی نشود“
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی ۲۱دی نیزمینویسد: ”نباید فراموش کرد که مردم با مسائل و مشکلات و کمبودهایی مواجه هستند که باید بهدقت توسط مسئولان رصد شده و پیش از آن که به کف خیابانها کشیده شده و مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گیرد، بدان توجه شود“
واضح است که این بهاصطلاح دلسوزیها برای مردم و این رهنمود دادنها برای حل مشکلات مردم، همان سیاست فریبکارانه وشیادانهای است که سردمداران رژیم مذبوحانه تلاش میکنند برای آب روی آتش قیام ریختن مطرح کنند و طرح آن از طرف رسانهها و مهرههایی است که طی سالیان حکومت منحوس نظام ولایت، خود از اشاعه دهندگان سرکوب و یا از عوامل چپاول مردم و... توسط این نظام بودهاند.
واقعیت این است: این یک ادعای دروغ فریبنده است که مردم از این نظام خواستار برطرف کردن فقر، بیکاری و... هستند. ، زیرا رژیم امتحانش را در حل معضلات مردم پس داده است. در حال حاضر حرف قیامکنندگان این نیست که رژیم مشکل گرانی راحل کند، رژیم مشکل بیکاری و... . را حل کند. حرف قیامکنندگان فراتر از این حرفها است، آنها نظام را مسبب بهوجود آمدن چنین وضعیتی برای خود میدانند، و خواهان سرنگونی آن هستند. بنابراین کار از اینکه رژیم به وضعیت بیکاری، گرانی، فقر و... برسد گذشته، و این توصیههای فریبکارانه نیز مردم را نمیفریبد.
درهمان ابتدای قیام مشهد در اعتراض به گرانی به فاصله چند دقیقه به سرعت خواستهای قیامکنندگان از صنفی به سیاسی و علیه کلیت نظام شد.
اما نمیبایست یک واقعیت را در نظر نگرفت و از یک نکته در گفتههای و نوشتههایی این چنینی غافل بود، که عظمت وقدرت قیام باعث شده است که این رسانهها و مهرهها به قول معروف ”صدای انقلاب“ را بشنوند.
آنچنان که پیش از اینها نیز علی خامنهای ناگزیر به شنیدن صدای این مردم و ناگزیر به شکستن سکوت مرگبار شد. ولیفقیه ارتجاع طی دیدار با مزدورانش ازقم در روز 19دی 96، در حالی که نمیتوانست به شعار فراگیر «مرگ بر خامنهای» اشاره کند، با اعتراف به نارضایتی عمومی از رژیم گفت: «اینکه عدهیی از حقی محروم بمانند و در جایی جمع شوند و اعتراض کنند، یک مطلب است اما اینکه عدهیی از این تجمع سوءاستفاده کنند و... .. یک مطلب دیگر است».
خامنهای در ادامه عقبنشینی و اعتراف شرمگینانه به اشتباهات مسئولان نظام و «شنیدن صدای انقلاب» برای نخستین بار خودش را هم مقصر دانست و گفت: «اینکه ما خیال کنیم که [مسئولان] گرفتهاند خوابیدهاند، کار نمیکنند، غلط است؛ اینجوری نیست؛ بنده از نزدیک شاهدم، میبینم. مسئولان ارشد بهقدر وسعشان دارند کار میکنند؛ البتّه یک جاهایی قصور هست، تقصیر هست -نه اینکه اینها را منکر باشیم؛ بندهی حقیر هم، هم قصور دارم، هم تقصیر دارم؛ خدا ببخشد».
اما با اینکه ولیفقیه ارتجاع و مهرههای رژیم اعتراف میکنند که صدای مردم رنجدیده را شنیده و مردم، مردم ورد زبان آنها شده است اما اعتراف به شنیدن صدای مردم و توصیه به ضرورت رسیدگی به خواستهای مردم بسیار دیرهنگام است و برای ولیفقیه دیگر کار از کار گذشته است.