«اعتصابها و تجمعات اخیر، با شعارهایی نظیر عدالت برای پرستاران و توقف استثمار نیروی پرستاری همراه بوده است؛ شعارهایی که نشان از آگاهی بیشتر این قشر نسبت به حقوق خود دارد. پرستاران ایران بهروشنی دریافتهاند که تنها با اتحاد و اعتراضهای گسترده میتوانند به اهداف خود دست یابند. حمایت برخی گروههای مردمی و حتی بخشهایی از جامعه پزشکی از این اعتراضات، نشان میدهد که مشکل پرستاران به یک مسأله اجتماعی گستردهتر تبدیل شده است».
جملات بالا انعکاسی از اعتراضات پرستاران در سایت حکومتی اقتصاد ۲۴ به تاریخ ۹ شهریور است. اگر چه قلمزن حکومتی، به گوشههایی از واقعیت اعتراف کرده است با این حال بهتر است ابتدا نگاهی جامعتر به تجمعات اعتراضی مردم در روزهای اخیر انداخت تا به درک عمیقتری از مضمون خواستههای اقشار مختلف (از جمله پرستاران) و جوهر تضاد بین مردم و حاکمیت رسید و آنگاه قضاوت کرد که مطالبات مردم ایران تنها در حد صنفی، اقتصادی و «اجتماعی» مانده است یا رنگ و بوی «سیاسی» به خود گرفته است.
اعتراضات در هفتهٔ جاری
روز شنبهٔ هفتهٔ جاری، با ادامهٔ اعتراض پرستاران همراه بود و پرسنل اورژانس و پرستاران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تجمع اعتراضی خود را که از هفتههای گذشته شروع شده بود، تداوم دادند.
در این روز، همچنین تجمع معترضان متقاضی مسکن ملی را در خبرها داشتیم در مقابل استانداری ایلام برای چندمین بار، تجمع اعتراضی نیروهای شسکام مخابرات در تبریز، تجمع اعتراضی کارکنان پالایشگاه گاز پارس جنوبی در عسلویه، تجمع اعتراضی اهالی روستای دهمورد مقابل فرمانداری شهرستان بختگان در اعتراض به نداشتن شورا و دهیار و نیز بهرهبرداری از معدن در نزدیکی ساختمانهای مسکونی، تجمع اعتراضی کارکنان نفت منطقه بهرگان در بوشهر و تجمع بیماران «اس.ام.ای» و خانوادههایشان در برابر وزارت بهداشت در اعتراض به کمیابی و گرانی شدید داروهای حیاتی این بیماران.
یکی از صحنههای ناراحتکننده در این روز اقدام اعتراضی دامداران یزدی بود که شیرهای تولیدی خود را به نشانه اعتراض به وضعیت معیشتی و قیمتهای تعیینشده حکومتی بر روی زمین ریختند. آنها میگفتند که با وجود گرانتر شدن نرخ نهادههای دامی نسبت به سال گذشته، قیمت خرید شیر تغییری نکرده است.
در روز یکشنبه ۱۱ شهریور، اعتراضات گستردهتر شد. اصلیترین قشر معترض بازنشستگانی بودند که عمر خود را در خدمترسانی به هموطنان خود صرف کردهاند و اینک از حداقل حقوق بازنشستگی خود محروم هستند. بازنشستگان تأمین اجتماعی و کشوری در شهرهای تهران، اصفهان، اهواز، رشت و شوش و بازنشستگان فولاد اصفهان و همچنین بازنشستگان تأمین اجتماعی و کشوری و مخابرات کرمانشاه علیه سیاستهای ضدمردمی و چپاولگرانه رژیم آخوندی تجمع اعتراضی برگزار کردند. در بهبهان تجمع اعتراضی پرستاران در مقابل فرمانداری این شهر ادامه داشت. در تهران داوطلبان کنکور در مقابل نهاد ریاستجمهوری رژیم در اعتراض به تأثیر قطعی معدل در کنکور تجمع کردند.
از دیگر تجمعات این روز میتوان به تجمع اعتراضی تاکسیهای برقی مقابل سازمان تاکسیرانی، ادامه اعتراض دامداران یزدی و تجمع گروهی از کارکنان ارتش در تهران در برابر ستاد کل نیروهای مسلح در اعتراض به عدم تحویل خانههای پیشخریدشده اشاره کرد.
در این روز نیروهای سرکوبگر انتظامی خامنهای به تجمع اعتراضی کارگران کارخانه واگن پارس اراک حمله کرده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در این درگیری تعدادی از کارگران بازداشت و برخی زخمی و به بیمارستان منتقل شدند. کارگران بیش از یک ماه است در اعتصاب بهسر میبرند و به عدم پرداخت حقوق خود و عملکرد مدیرعامل حکومتی و فاسد کارخانه اعتراض دارند. آنها همچنین خواهان بازگشت همکاران اخراجی خود هستند.
در روز دوشنبه ۱۲ شهریور، تظاهرات و اعتراضات اصناف و اقشار مختلف ادامه داشت. پرسنل اورژانس و پرستاران در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بار دیگر با سر دادن شعارهایی همچون «تورم دلاری حقوق ما ریالی» اعتراض خود را به کف خیابان کشاندند.
مردم میرجاوه نسبت به واگذاری زمینهای اجدادیشان توسط رئیس اتاق بازگانی به غیربومیان و نادیده گرفتن سهم مردم بومی و شهروندان بلوچ دست به تجمع اعتراضی زدند.
همچنین ساکنان منطقه بلوانآباد از توابع شهرستان دهگلان برای سومین روز در اعتراض به خرابی جادهها تجمع اعتراضی برگزار کرده و جاده را مسدود کردند. آنها خواستار آزادی دستگیر شدگانی شدند که روز قبل در درگیری مردم با مأموران یگان ویژه بازداشت شده بودند. در درگیری روزهای قبل دو کامیون دولتی و یک خودروی سرکوبگران توسط مردم خشمگین به آتش کشیده شده بود.
دردمشترک و سمت وسوی شعارها
اعتراضات اقتصادی - اجتماعی اقشار بهجان آمده، بهدلیل پاسخگو نبودن رژیم هر روز رادیکالتر میشود. در بسیاری از این تجمعها نیروهای سرکوبگر رژیم در هراس از تبدیل شدن اعتراض به جرقههای قیام، دخالت کرده و با ضرب و شتم به دستگیری اعتراضکنندگان میپردازند. در حال حاضر شماری فعالان تجمعات کارگری و پرستاری بازداشت شده و در زندان هستند.
بنابراین در پیشرفت جنبش آزادیخواهانهٔ مردم ایران کاملاً طبیعی است که اصناف و گروههای مختلف به این برسند که تنها راه رسیدن به حقوقشان، «اتحاد» برای یک تغییر بزرگ سیاسی است.
این نتیجهگیری به گویاترین شکل در تجمع بازنشستگان در کرمانشاه مطرح شد و یکی از آنها در سخنرانی خود گفت: «تنها راه رسیدن به حقوق ما، در اتحاد و تشکیلات است».
بازنشستگان آگاه کرمانشاهی با شعارهای «معیشت پرستار، سلامتی بیمار»، و «پرستار سلامت، حمایتت میکنیم» این اتحاد را در صحنه عمل و در کف خیابان اجرا کردند و نشان دادند ریشهٔ مشکلات پرستاران و بازنشستگان و بقیه اقشار، یک امر واحد است.
آنها با شعار «جنگافروزی کافیه، سفرهٔ ما خالیه» تمام دستگاه دجالیت آخوندی برای جنگافروزی در منطقه را افشا کردند و به رساترین شکل، علیه ربودن نان از سفرههایشان برای بحرانآفرینی در منطقه اعتراض کردند.
بازنشستگان عاصی با شعار «تن برود، جان برود، آزادی از بین نرود» هدف نهایی اعتراضات خود را که «آزادی» است به همه اقشار و طبقات جامعه یادآوری کردند.
آنها با شعار «همصدا و همپیمان، علیه حکم اعدام» فضای رعب و وحشت خامنهای با گسترش اعدامها را که با هدف ممانعت از افزایش اعتراضات انجام میشود، در هم کوبیدند و به همپیمانی و اتحاد علیه اعدام و اعدامکنندگان فراخوان دادند.
خامنهای میخواست با اعدام جلوی تجمعات و اعتراضات را بگیرد، اینک مردم در تجمعات علیه اعدام شعار میدهند.
بنابراین مدار خواستههای مردم ایران از «عدالت» و «رفع تبعیض» و حقوق صنفی خود فراتر رفته و به مدار سیاسی و تحقق «آزادی» ها و نفی «جنگافروزی» و «اعدام» بالغ شده است.
این اعتراضات سراسری در کنار گسترش کمی و کیفی کانونهای شورشی، گویای موقعیت انقلابی جامعه برای یک تغییر سیاسی و ریشهیی با شرکت همه تودههای بهجان آمده است.