مقاومت ایران، بهعنوان تنها آلترناتیو سراسری، همهجانبه و معتبر، افتخار دارد که از ابتدای روی کار آمدن دیکتاتوری آخوندی در برابر سیاستهای ضدایرانی آن قد علم کرد و با تمام قوا در افشای آنها کوشید. اقدامات مقاومت ایران در چند زمینه باعث شکستهای استراتژیک برای نظام ولایت فقیه شده است. از جمله در سیاست جنگطلبی و صدور تروریسم و سیاست دستیابی محرمانه و دور از چشم جهان به بمب اتمی.
در شکست اول، استراتژی نبرد آزادیبخش و فتح شهر مهران، همپا با سیاست افشای جنگطلبی رژیم جامزهر آتشبس را به خمینی نوشاند. در شکست دوم نیش اتمی رژیم کشیده شد.
اذعان علی لاریجانی به نقش افشاگرانهٔ مجاهدین
علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس ارتجاع با اذعان به نقش تاریخی مجاهدین در خوراندن زهر اتمی به استبداد دینی گفت:
«حدود ۲۰سال پیش، موقعی که (مجاهدین) آمدند و آن ماجرا را ایجاد کردند در مسألهٔ هستهیی و برادعی آمد ایران و سر و صدا آمریکاییها راه انداختند و سر و صدایی در دنیا بهوجود آمده بود که چرا دارد این کار را میکند، چطور ضوابط آژانس را رعایت نمیکنند و شروع کردند عملیات روانی علیه ایران در صحنهٔ بینالمللی ایجاد کردند و بعد فشار ایجاد کردند و بعد امروز تقریباً ۲۰سالی هست که ما تو این ماجرا هستیم» (تلویزیون حکومتی. ۱۱تیر۹۸).
تلاشهای مقاومت ایران نه تنها بر افشای سوداگریهای اتمی رژیم بلکه بر افشای سیاست مماشات و استمالت با این رژیم آشوبطلب و تروریست متمرکز بوده و تاکنون ثمر داده است.
شورای ملی مقاومت، بال سیاسی این مقاومت، در بیانیهٔ سالیانهٔ خود در مرداد ۸۳ بهوضوح تصریح کرد که سیاست اتمی رژیم در راستای دستیابی به بمب اتمی و استفاده از آن بهمنظور صدور ترور و بنیادگرایی اسلامی است. این بیانیه تصریح کرد که «تا هر جا که بتواند نقشههای ضدمردمی و ضدایرانی رژیم را افشا میکند».
تأکید آژانس انرژی اتمی بر افشاگریهای مقاومت ایران
بیگمان اگر احساس مسئولیت، انقلابی، انسانی، ملی و میهنی و سلسله افشاگریها و روشنگریهای مسئولان این مقاومت وجود نداشت، چه بسا آخوندها ناگهان با رونمایی از بمب اتمی جهان را غافلگیر میکردند.
سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۱۵آذر۸۲ با نام بردن از مجاهدین با عبارت «یک گروه مخالف ایرانی» روی نقش تاریخی آنها تأکید کرد: «ایران در حال انجام آزمایشهای متعددی بود. آنها بهعنوان مثال تنها چیزی کمتر از یک گرم پلوتونیوم را بهدست آورده بودند و از چند دستگاه سانتریفوژ استفاده میکردند. برای بازرسان، بدون اینکه اطلاعاتی در این مورد داشته باشند، کشف این آزمایشها ساده نبود، چرا که ایران کشور بسیار بزرگی است و هر قدر هم کار بازرسی دقیق انجام میشد، لزوماً نمیشد انتظار داشت که این موارد کشف شوند. ما به اطلاعات نیاز داشتیم و در نهایت از طریق یک گروه مخالف ایرانی، که بهعنوان مثال در مورد تجهیزات نطنز و اراک اطلاعات دادند، این اطلاعات را به دست آوردیم. از ماه اوت بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دنبال کردن این اطلاعات گامبهگام پیش رفت و در مورد یافتهها از ایران توضیح خواست و جزء جزء این معما را کشف کرد»
یک گواهی تاریخی
بهمثابهٔ یک گواهی تاریخی باید گفت که مقاومت ایران در روزی که توافق اتمی (برجام) در وین نهایی شد، با وجود کمبودهای این توافق آن را یک عقبنشینی تحمیلی برای خامنهای دانست ولی تصریح کرد که این توافق راه دستیابی آخوندها به بمب اتمی را نمیبندد زیرا بدون امضا به دست آمده و محصول دور زدن شش قطعنامهٔ سازمان ملل متحد است.
اکنون جهان صحبت از نارس، ناکافی و ناقص بودن برجام میکند. باند مغلوب نظام نیز به مهرههای باند غالب نظام گوشزد میکند که بروند و شاکر باشند که این برجام بود که «با وجود مهرههای جنگطلبی مانند پمپئو و بولتون، برجام چگونه خطر جنگ را از کشور دور کرد» (مردمسالاری. ۶بهمن۹۹).
مجاهدین، خطر و دشمن اصلی
این روزنامه سپس به مهرههای این باند یادآوری میکند که نباید «خطر و دشمن اصلی نظام و کشور را بپوشانند»!
«خسارت اصلی آنجاست که این عده (آگاهانه یا ناآگاهانه) با جوسازیها و مقصر جلوه دادن دولت و سیاستهای آن، خطر و دشمن اصلی نظام و کشور را میپوشانند. آنها وقتی سیاستهای دولت را عامل تشدید تحریمها معرفی میکنند، گویا به یاد ندارند تحریمهای ظالمانه، از کجا شروع شد! گویا فراموش کردند ریشه تمام این مشکلات از اقدامات (مجاهدین) آغاز شد که یکی از سران (مجاهدین) در آمریکا جلساتی گذاشت و نظام را متهم به ساخت تسلیحات هستهیی کرد و آسوشیتدپرس هم گزارش داد: «محمد محدثین میگوید ایران تلاش میکند تسلیحات اتمی تولید کند» (۲۴خرداد۱۳۷۰)؛ و واشنگتنپست هم نوشت: «مجاهدین خلق میگویند ایران مصمم است تسلیحات اتمی را توسعه دهد» (۵تیر۱۳۷۰).
این عده که تیغ حملات و لفاظیهایشان علیه دولت و وزارتخارجه است، گویا فراموش کردند این (مجاهدین) بودند که با علم کردن موضوع هستهیی، بلوایی سیاسی در سطح بینالمللی راه انداختند که در ادامه به قطعنامههای پیدرپی شورای امنیت راه برد».
مجاهدین، مسبب فشارهای مگاتنی بر رژیم
در جای دیگری از این مطلب اشاره شده است که مجاهدین توانستند با نقشآفرینی خود به تحولات جهانی سمت و سو داده و فشارهای مگاتنی بر رژیم وارد کنند.
«این (مجاهدین) بودند که با تحمیل شدیدترین تحریمها علیه جمهوری اسلامی، به واسطه اطلاعات کذبی که از تأسیسات هستهیی نطنز و اراک در اوت ۲۰۰۲ ـ مرداد ۱۳۸۱ ارائه کردند، نسیم سیاستهای جهانی را به تندبادی تبدیل کردند که تا همین امروز در کسوت تحریم و فشارهای مگاتنی علیه کشور ادامه دارد».
اعتراف قابل توجه دیگر این روزنامهٔ حکومتی در آنجاست که روی نقش کانونهای شورشی در قیام دی۹۶ انگشت میگذارد. این گویاترین گواهی از جانب دشمن بر این واقعیت است که دیپلماسی انقلابی مجاهدین برخاسته از متن جوشان جامعه و مقاومت مقاومتکنندگان آنهاست. بنبست شکنی و پیشرفت آنها نیز مدیون اتکا به ظرفیت انقلابی و چشم ندوختن به فعل و انفعالات بیرونی است.
«این عده تندرو، علت خروج ترامپ از برجام را «ناکارآمدی توافق هستهای» عنوان میکنند؛ اما گویا بهیاد ندارند ترامپ هم تا یک سال و ۴ماه پس از روی کار آمدن، از برجام خارج نشد؛ تا اینکه (مجاهدین) با راهبرد «کانون شورشی»، غائله دیماه ۹۶ را بهراه انداختند و سراسر کشور را برای چند روز درگیر شورشهای خیابانی کردند؛ و به گفته روحانی، ترامپ بعد از این بود که طمع کرد و از برجام خارج شد (مجلس شورای اسلامی-۶ شهریور۹۷)».
اگر چه باند مغلوب با هدف کاستن فشارهای باند مقابل از روی شانهٔ خود، به نقش مجاهدین در زهرخوران اتمی اذعان میکند اما این نخستین اعتراف نیست. اکنون هر دو باند نظام و در رأس آنها خامنهای خوب میدانند که خطر سرنگونی چه با اتمی، چه بیاتمی، چه با برجام، چه بیبرجام بیخ آنها گوش آنها کمین کرده است.
آری، آنها خطر نیروی سرنگونکننده را بیخ گوش خود حس کرده و میکنند که اینچنین آنرا یادآوری کرده و به هم هشدار میدهند.