عطف به «بیانیهٔ مشترک ۵۲۵تن از نمایندگان مجلس عوام و اعیان انگلستان در حمایت از قیام مردم ایران و طرح ۱۰ مادهیی خانم مریم رجوی برای یک جمهوری دموکراتیک» (۱)،
آیا تا بهحال به حجم فعالیتهای دیپلماتیک مقاومت ایران طی بیش از چهار دههٔ گذشته فکر کردهاید؟ علت این حجم از استمرار فعالیتهای بینالمللی شورای ملی مقاومت و خانم مریم رجوی چیست؟ فکر کردن به این پرسشها طبعاً این سؤال را هم مطرح میکند که چه دستآوردهایی از این حجم فعالیت مداوم بینالمللی حاصل آمده است؟
آیا تا بهحال به این پرسش پاسخ دادهاید که وقتی در داخل کشوری اختناق سیاسی، مانع هر گونه فعالیت آزاد و روشنگری برای رهایی از دیکتاتوری مسلط است، در خارج کشور چه باید کرد؟ آیا در خارج کشور فقط مصاحبهٔ تلویزیونی و مقالهٔ سیاسی علیه دیکتاتور حاکم ارائه دادن کافیست و مشروعیت مقاومت و مبارزه میآورد؟ حتا چند قدم جلوتر و کیفیتر با پرداخت بهای بسابیشتر، آیا فقط داشتن تشکیلات در خارج کشور کافیست؟ پس در خارج کشور چه باید کرد که مابهازای نبودن در داخل میهن، امر مبارزه با دیکتاتور حاکم را ممکن و محقق و پیش ببرد؟
فعالیتهای بیش از چهار دههٔ شورای ملی مقاومت و ۲۵سال اخیر مریم رجوی در سطح بینالمللی، پاسخ به همهٔ پرسشهای فوق هستند.
این فعالیتها درست و دقیق منطبق بر فعالیتهای داخل کشور برای سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیهی میباشند.
این فعالیتها زبان و قلم و سلاح و ندای دادخواه ایرانزمین در هفتاد اقلیم جهان برای پاسخ گرفتن، همیاری، همراهی و پشتیبانی هستند.
این فعالیتها نشان غیرت و غرور ایران و ایرانی برای حفاظت از تمامیت جغرافیایی و تاریخی و ملی میهنی خواستار رهایی از سلسلهٔ استبدادیان هستند.
وقتی دیکتاتور در داخل، همهٔ راههای قانونی و قیام برای دادخواهی را میبندد، چشم ایران رو به خارج کشور به کیست و برای چیست و چه توقعی دارد؟
وقتی مماشات برخی دولتهای نافذ در سیاست جهانی با نظام ملایان، قصد تقویت این نظام در برابر قیام و مطالبات مردم ایران را دارد، در پاسخ به نگاه و انتظار ایران، وظیفه و مسئولیت ما چیست؟
بیانیهٔ حمایت از قیام مردم ایران با ۵۲۵ امضاء، یکی از پاسخها به نگاه و ندای ایران است. این است معنا و محصول سیاسیِ همواره منطبق بر مبارزهٔ ضددیکتاتوری در داخل و مابهازای آن در خارج کشور. چنین است محصول یک تشکیلات حرفهیی در خدمت منافع ملی ایران با هدف سرنگونی اصلیترین تضاد و مانع آزادی و برابری و دموکراسی در ایرانزمین. این یکی از برگههای مشروعیت مقاومت ایران برای حضورش در خارج کشور طی چهار دههٔ گذشته است.
این اعتبار سیاسی یک مقاومت و تشکیلات آن است که مطالبات مشروع قیام ۱۴۰۱ را در سطح جهانی به ندا و صدای ایران بالغ میکند و دولتهای دستاندرکار مماشات با ملایان تروریست را در مقابل این مشروعیت، به چالش میکشد تا توازن سیاسی بینالمللی را بهنفع قیام برای سرنگونی دیکتاتوری ولایی تغییر دهد.
این دستآوردها که از بیانیهٔ ۵۲۵ استخراج شدهاند، اهرمهای نبرد داخلی و بینالمللی برای تغییر بزرگ در ایرانزمین هستند:
ــ حمایت از یک جمهوری دموکراتیک در ایران.
ــ توقف کشتار و دستگیری تظاهر کنندگان معترض به حاکمیت.
ــ نامگذاری تروریستی سپاه پاسداران بهعنوان داس دروگر شخص ولیفقیه.
ــ نفی همهٔ اشکال دیکتاتوری اعم از شاه یا استبداد دینی و ارتباط با هر یک از این دو دیکتاتوری.
ــ اصرار بر حسابرسی رهبران و کارگزاران رژیم دخیل در قتلعام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۶۷.
ــ محکوم کردن و جلوگیری از دخالت دیکتاتوری آخوندی در خاورمیانه و اروپا و به موازات آن حملات تروریستی و سایبری علیه کشور آلبانی.
ــ حمایت از طرح ۱۰ مادهیی خانم مریم رجوی برای آیندهٔ ایران.
در ادامهٔ مطالبات فوق که محصول فعالیت مداوم مقاومت ایران هستند، به کهکشان سالانهٔ مقاومت برای آزادی رسیدهایم. هر یک از این دستآوردها باید در کهکشان ۱۴۰۲ به صدا و ندای ایرانی برآمده از قیام برای سرنگونی بالغ شوند. تحقق چنین تعادلقوای تاریخی در خارج از ایران را باید دقیقاً استمرار همان قیام بزرگ در داخل کشور دانست.
کهکشان ۱۴۰۲ منادی پاسخ ملی، مردمی، میهنی و انسانی به این وظیفه و مسئولیت مشترک است.
پانوشت:
(۱) ۵۲۵تن از نمایندگان مجلسین انگلستان در بیانیهٔ خود از جامعهٔ بینالمللی خواستهاند که در تلاش برای تغییر در کنار مردم ایران بایستد و گامهای قاطعی علیه رژیم حاکم بر ایران بردارند از جمله قرار دادن سپاه پاسداران در لیست سیاه و پاسخگو کردن مقامات رژیم ایران برای جنایتهایشان علیه بشریت