یک کارگزار رژیم در سیستان و بلوچستان گفته است میزان کمی آب در پشت سدها و ذخیرهگاههای سیستان و بلوچستان وجود دارد که آن هم با وجود گرمای بالا در حال تبخیر است و در مهرماه آب این استان تمام میشود.
وضعیت بیآبی در این استان به گونهیی است که تأمین آب آشامیدنی بسیاری از روستاها بهسختی و با تانکر آبرسان صورت میگیرد و مردم این استان در وضعیت بحرانی زندگی میکنند.
هم اکنون بیش از ۳هزار روستای استان سیستان و بلوچستان با ۳۴۷هزار جمعیت هیچگونه زیرساخت آبرسانی ندراند و آب این روستاها توسط تانکر تأمین میشود که هیچ تضمینی وجود ندارد هر روز این تانکرها آب برای مردم ببرند.
یکی از مردمان محروم این منطقه در زمینه وضعیت اسفناک بیآبی در زابل میگوید: «اصلاً دیگر آب نیست. هیچی نیست. آب خوردن نداریم. آب خوردن را با تانکر برایمان میآورند و تانکر هم بعد از ۱۵روز ۱۶روز یکبار میآورد».
روزگارانی سیستان را انبار غله ایران میگفتند، اما سیاستهای ویرانگر رژیم در امور زیستمحیطی، اثرات مخربش را در سیستان بیش از هر جای دیگر بروز داده است. امروزه این استان پهناور با بیآبی مرگباری دست و پنجه نرم میکند و هیولای کویر در حال بلعیدن تمام مناطق کشاورزی این استان است. تالاب هامون به جای آب تبدیل به چشمه ریزگردها شده است و نه تنها مایه حیاتی در خود ندارد که باعث اخلال در زندگی مردم شده است.
رژیم آخوندی که برای ولخرجی در سوریه و عراق و یمن و لبنان هیچ مرزی ندارد برای مردم محروم سیستان و بلوچستان تنها ۱۵لیتر سرانه آب در نظر گرفته است. در این زمینه خبرگزاری حکومتی ایسنا ۹تیر ۹۷ از قول یک نماینده مجلس رژیم از استان سیستان و بلوچستان نوشت: «در ۱۲۰۰روستای استان با سرانه ۱۵لیتر در روز آبرسانی سقایی انجام میشود».
تنها مشکل کمآبی نیست که مردم سیستان و بلوچستان را در تنگنا قرار داده است. مشکلاتی نظیر بیآبی، بیکاری و بیآیندگی، زندگی مردم این استان را به چنان وضعیت دشورای دچار کرده است که مجبورند خانه و کاشانه خود را رها کرده و به نقاط دیگر مهاجرت کنند. بر اساس آمارها ۲۵درصد جمعیت استان سیستان و بلوچستان مجبور به کوچ از استان شدهاند.
در این رابطه سایت حکومتی جماران ۱۴تیر ۹۷ گفته یک هموطن را این چنین نقل میکند: «همه رفتند. این خانه مشخص هست دیگه همشان رفتند شهرستانها. رفتند مازندران. پخشوپلا شدند هر گوشه ایران. دیگه ما هم مجبور بودیم ماندیم اینجا. همین روستای... صدتا خانه اینجا بوده الآن هیچی نیست. همه رفتند. شهرستان رفتند. مردم از گشنگی رفتند. هزار خانوار بودند الآن چند تا مانده؛ ده خانوار ماندند؛ یک بیست خانواری ماندهاند».
در زمینه مهاجرت مردم از این استان آخوند خضری امام جمعه زهک میگوید: «ما توی این ۳-۴سال اخیر بیش از ۱۰ تا ۱۲هزار خانوار مهاجرت داشتیم».
از بین رفتن کشاورزی و فقر ناشی از آن آنچنان مردم این خطه از کشورمان را فقیر کرده است که به اعتراف نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی حکومتی استانها مردم این استان کودکانشان را بدون صبحانه به مدرسه میفرستند و آنچنان فقیر هستند که ماهها است چشمشان به یک تکه گوشت هم نیفتاده است و با نان خشک زندگیشان را میگذرانند.
به گفته این مهره حکومتی موضوع مهاجرت مردم در اثر بیآبی و فقر دیگر موضوع مهاجرت از روستاها به حاشیه شهرهای این استان نیست بلکه مردم از استان مهاجرت میکنند.
او همچنین اذعان میکند که فقر مردم این استان بهگونهیی است که آنها فقط از طریق چندرغاز یارانه ۴۵هزار تومانی روزگار را سپری میکنند.(خبرگزاری ایلنا ۱۶مرداد ۹۷)
در چنین شرایطی از فقر و فاقه مردم محروم این استان است که کارتنخوابی و گورخوابی در این استان هم رواج پیدا کرده است و اضافه بر فقر و تنگدستی، مردم محروم این استان با بیماریهای مختلف هم دست و پنجه نرم میکنند در حالی که نه خودشان توان مالی برای درمان دارند و نه دولت ضدمردمی به آنها کمکی میکند.
این است سیمای استان سیستان و بلوچستان در حاکمیت آخوندی. طبعاً این وضعیت آن روی سکه چپاول و غارت منابع مردم توسط سردمداران و مهرهای حکومتی و آن روی سکه زندگی اشرافی آنها میباشد.