کانون و مرجع آزموده شده برای ایران
رنگین کمان صداها در تماس با برنامهٔ همیاری با سیمای آزادی، گویای تنوع موضوعات و مسائل مهم ایران هستند که هموطنانمان کنجکاوانه از این تلویزیون دنبال میکنند. این تماسها نشان میدهند که هر چه مبارزه برای آزاد کردن ایران از سلطهٔ حاکمیت آخوندها عمیقتر، کیفیتر، همهجانبهتر و عمومیتر میشود، ضرورت گسترش فعالیت و اطلاعرسانی سیمای آزادی هم بیشتر از پیش شده است.
قدردانی مداوم از سیمای آزادی و نقش ویژهٔ آن در انعکاس صدای اقشار مردم و قیامآفرینان، اهمیت آن را قابل تأمل میکند. بر این اهمیت وقتی میتوان بیشتر تأکید نمود که تماسگیرندگان از ایران تحت سلطهٔ دیکتاتوری، بر ضرورت فعالیت سیمای آزادی بهمثابه دوربین و صدایی برآمده از واقعیتهای ایران اصرار میورزند.
این تماسها نشان میدهند که این تلویزیون در مسیر تجربه و تحول و تکاملش، به یکی از کانونها و مراجع اصلی خبررسانی و تحلیل و نقد مسائل روز ایران بدل شده است. دقت و صحت و سلامت و اعتبار اطلاعرسانی سیمای آزادی موجب جلب اعتماد طیف گوناگون مردم ایران بهخصوص نسل جوان معترض و شورشی واقع شده است.
تداوم آتشبارگونهٔ تماسها با سیمای آزادی ـ بهخصوص نیاز مبرم هموطنان از ایران تحت اشغال آخوندیسم برای ایجاد ارتباط ـ یک تعادل و توازن قدرت جدید را در پهنهٔ سیاسی و اجتماعی ایران رقم میزند. این واقعیت را وقتی بیشتر حس و درک میکنیم که ایران کنونی از دل یک قیام بزرگ برآمده و تماسگیرندگان، سیمای آزادی را صدای این قیام معرفی میکنند. از این رو باید این برنامهٔ همیاری را کهکشان همراهی با قیام سراسری و کانونهای شورش و خیزش و قیام در ایران نامید.
توصیف هموطنان از سیمای آزادی که آن را «شمع سوزان» و «صدای بیصدایان» نام میدهند، تلألویی از رنگینکمان همبستگی پیرامون اشتیاق به آزادی ایران است:
ـ سیمای آزادی «صدای قیام» و «کانونهای شورشی»، پیامرسان «شهیدان و مجروحان قیام»، «صدای بیصدایان»، «صدای حقخواهی ایرانیان» و «صدای مردم به گروگان گرفته شدهٔ ایران» است.
ـ اشرفنشانها چه در داخل و چه در خارج، دور یک شمع سوزان که همان سیمای آزادی باشد، جمع شدند و دارند نورافشانی میکنند. باید به این مقاومت منسجم افتخار کرد که توانسته از طریق سیما، این وحدت ملی را بهصورت همبستگی چند نسل ارائه کند.
ـ وقتی این حجم همیاری و کمک مردم را دیدم، گفتم شاید خوب باشد اسم این همیاری را بگذاریم «قیام آذر». مهم این است که هر انسانی به تعهدش عمل کند. و تعهد ما سرنگونی است.
ـ این همیاری و زمانش ما را به این وامیدارد که بگوییم: همیاری و شورش؛ چرا که صدای قیام، صدای هزار شهید، صدای چند هزار مجروح و... است.
ـ سیمای آزادی، صدای شهدا و اسرا و قهرمانان در ایران است.
سپاس ملی و میهنی از «دلیران و یلان جان برکف شورشی»
وجهی دیگر از ادامهٔ تماسهای همیاری با سیمای آزادی در دو روز گذشته، یادآوری نقش کانونهای شورشی در برهم زدن نظم دروغین و ریایی ارتجاع آخوندی در قیام آبان ۹۸است. در این تماسها شاهدیم که از کانونهای شورشی با عباراتی چون «مشعلی فراراه آزادی ایران»، «امیدآفرین»، «فروغ گرمیبخش زندگی ما»، «دلیران و یلان جان بر کف» و... نام میبرند:
ـ قیام امسال را که با قیام ۹۶مقایسه میکردم، دیدم یک تفاوت کیفی نشان میدهد. این نشان میدهد که چگونه کانونهای شورشی نقش آفریدند و مردم هم به آنها دست دادند. برای همین این پشتگرمی است که کانونهای شورشی و مجاهدین را پشت خودمان داریم.
ـ درود بیکران به کانونهای شورشی که شعلههای قیام را در زیر نورافکنهای سیمای آزادی هر چه شعلهورتر میکنند.
ـ کانون شورشی حمید زرکانی: درود بر کانونهای شورشی و شیرزنان مجاهد فرماندهی این کانونها که با تأکید بر نقشهٔ مسیر، پیمان مجدد برای سرنگونی را برعهده دارند.
قدرشناسی و شناخت گوهر پیشتاز و سفر طولانیاش در پایداری برای آزادی
نفوذ اجتماعی و آگاهی یافتن نسبت به رنج و خون مقاومت برای آزادی که پیشتازان آن در کسوت مقاومت سراسری ایران طی ۴۰سال رقم زدهاند و نیز درک ضرورت سازمانیافتگی و اثرگذاری اجتماعی آن در شرایط کنونیِ پس از قیام آبان ۹۸، وجهی دیگر از تماسهای برنامهٔ همیاری با سیمای آزادی بود. اهمیت این واقعیت از آنجاست که نظام آخوندی طی ۴۰سال گذشته تمام هم و غمش را صرف سانسور کردن، همراه با شیطانسازی علیه مقاومت سراسری ایران کرده است.
اکنون به یمن هجرت بزرگ و پایداری پرشکوه ۴۰ساله برای آزادی، مقاومت ایران گامبهگام نفوذ بیشتری در جامعهٔ ایران مییابد و وحشت این گسترش، سراپای حکومت ولایت فقیه را فراگرفته است. اما وجه اصلی این نفوذ، آگاهی یافتن مردم و نسلهای جوان و کنجکاو نسبت به سابقه و زندگی و مبارزات این مقاومت طولانی و ستودنی همراه با قدرشناسی از آن است.
انعکاس این واقعیت را در برنامهٔ همیاری آذر ۹۸از زبان و قلب و ضمیر مخاطبانش ـ که بهراستی حیرت و غرور و تواضع و شرم و مسؤلیتپذیری را در وجود تکتک مجاهدین به هم میآمیزد ـ شاهدیم:
ـ من خود را پرنده آزادی میدانم. هر چند پولی برای دادن ندارم ولی با تمام وجودم از این همیاری حمایت میکنم.
ـ اگر چه کارگر هستم و پول ندارم، قلبم را به شما هدیه میکنم.
ـ از ۳صبح تا ۹شب کار میکنم. وقتی به یکی از همکارانم گفتم این مبلغ را میخواهم کمک کنم، با تعجب گفت: چرا پس به پدر و مادرت کمک نمیکنی؟ گفتم اینجا فرق دارد، بحث آزادی میهن است.
ـ سلام به آنهایی که زندگی خودشان را برای مردم ایران فدا کردند. من دوست دارم این از خود گذشتگی را انتقال دهم به صدا و سیمای پاک و واقعی مردم ایران، سیمای آزادی. بهعنوان یک ایرانی وقتی میبینم تنها کسانی که در مقابل این دژخیمان ایستادند و از همهچیزشان گذشتند، مجاهدیناند که پاکترین انسانها هستند، امروز وظیفهٔ من اینه که نترسم. مجاهدین نواندیشی میخواهند، آینده خوب میخواهند.
ـ نفری میگوید لاجوردی میگفت اگر به مجاهدین کمک کنید، اعدامتان میکنم. امروز ما با افتخار به آنها کمک میکنیم.
ـ درود میفرستم به مسعود رجوی که وقتی از فرانسه میرفت، گفت میروم آتشها برافروزم. الآن میبینیم که آن آتش در همهٔ ایران زبانه کشیده.
ـ چنین جوانان شورشی از خون شهیدان دههٔ ۶۰سر بلند کردهاند.
ـ این روزها از زمین ایران، بذر شهدا در لباس کانونهای شورشی سبز میشود که با یک دستگاه رهبریکننده در مسیر سرنگونی آخوندها قدم بر میدارند.
ـ از مجاهدین حمایت میکنم. خدایا تنها راهی که عاقبت ایرانیان به خیر میشود، راه مجاهدین است.
ـ شهدایی که در قیام تقدیم شد، استراتژی برحق سازمان را نشان داد. سازمان از سالیان پیش گفت که تنها راه با این رژیم، قهر است؛ و اثبات شد.
ـ به این یقین رسیدم که تنها نیروی محرکه قیام در داخل ایران، مجاهدین هستند که با مقاومت و استراتژی درست، رژیم را سرنگون میکنند. بهعنوان یک نوجوان ایمان دارم که فقط مجاهدین میتوانند این رژیم را سرنگون کنند.
همیاری و اینک جایگاه و مسئولیت تاریخیِ اشرف۳
از دل این اظهارات بزرگوارانه و صمیمتهای مردمی و ملی و میهنی، میتوان به نقش و جایگاه اشرف۳در تعادلقوای سیاسی کنونی مردم و مقاومت ایران در برابر حاکمیت ولایت فقیه پی برد.
واقعیت این است که اشرف۳با گذشت ۳سال از هجرت بزرگ، اکنون به کانون مقاومت برای آزادی تبدیل شده است. این واقعیت را در برنامههای کهکشان امسال که با حضور بیش از۳۵۰شخصیت بینالمللی برگزار شد، در وجه جهانی آن شاهد بودیم؛ اما اکنون بهترین گواه این واقعیت، اعترافهای عناصر رژیمی است که بهطور خاص در هر قیامی بر آن انگشت میگذارند. اینبار هم در قیام آبان ۹۸عناصر اصلی رژیم، اصلیترین کانون و جایگاهی را که آدرس میدادند، اشرف۳بود.
اجتماعی شدن اشرف۳را علاوه بر روزهای قیام، در تماسهای برنامهٔ همیاری آذر ۹۸ـ بهطور ویژه تماسهایی که از ایران داشتیم ـ گواهی میدهند. گزیدهیی از تماسها که نمونههایی از آنها در محور «قدرشناسی و شناخت گوهر پیشتاز و سفری طولانیاش در پی آزادی» آورده شد، امضای مسؤلیتی ملی و میهنی و تاریخی در دفتر مبارزه تکتک مجاهدین خلق ایران برای وفای به پیمان با خلق محبوبشان، با شهیدان والاتبار پایداری ۴۰ساله و تحقق سپیدهدم خجستهٔ آزادی در ایرانزمین است.