کهکشان آزادی ایران در همبستگی با قیام مردم ایران که سفر خود را ۲۵خرداد ۹۸از بلژیک با برگزاری یک تظاهرات بزرگ در بروکسل آغاز کرده بود، پس از عبور از تظاهرات باشکوه واشنگتن و سپس با گردهمایی و تظاهرات ۱۵هزار نفره ایرانیان در برلین، با خلق یک حماسه بزرگ میهنی در عبور ۵روزه از آسمان اشرف۳(مقر مرکزی مجاهدین در آلبانی) راهی استکهلم سوئد شد.
اما در این میان آنچه که با عبور و حرکت کهکشان مقاومت هر چه بیشتر بارز و هویدا میشود، آنچه که چشمها را خیره میکند و آنچه که پیوسته امید و اعتماد برمیانگیزد، همان درخشش جایگزین بیبدیل و تنها آلترناتیو شورای ملی مقاومت ایران است که مشروعیت خود را در طول ۴دهه از « مقاومت به هر قیمت» گرفته است.
در این راستا و در پی برگزاری گردهماییهای سالانه مقاومت در اشرف۳بود که آلترناتیو شورای ملی مقاومت ایران در تعادلقوای سیاسی از یک نقطهعطف تعیینکننده و تأثیرگذار عبور کرد. معیار برای آلترناتیو همانا مقاومت و باز هم مقاومت است. معیار، همانا برافراشته نگاه داشتن شعله نبرد با دیکتاتوری آخوندی است به هر قیمت است. آنجا که مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت همین مضمون را در قبال «صنعت آلترناتیو سازی مجازی و مونتاژ در بازار سیاست» چنین تعبیر میکند:
«…اگر بدون تشکیلات و سازمان رهبریکننده، بدون عبور از کورههای گدازان سنجش و آزمایش، و بدون پرداخت قیمت و فدا و مجاهدت… اگر بدون سابقه و پشتوانه جنگیدن با دو رژیم، بدون مرزبندی با دیکتاتوری و وابستگی، بدون مقاومت سراسری و کهکشان شهیدانش و بدون در افتادن با اصل ولایتفقیه و اصلاحطلبان قلابی… اگر بدون مقابله با خمینی بر سر جنگ ضدمیهنی و گِلگرفتن تنور جنگ… بدون تحمیل آتشبس با ۱۰۰رشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی، و فتح مهران و پیشروی تا دروازه کرمانشاه، و بدون افشای جهانی برنامهها و تأسیسات اتمی، موشکی، شیمیایی و میکروبی رژیم آخوندی… اگر بدون افشای جهانی نقض حقوقبشر و جنایتهای رژیم در۶۴قطعنامه ملل متحد و بدون جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتلعام شده در سال۶۷، بدون کارزار اشرفنشانها در چهارگوشه جهان و پایفشردن بر حقوق ملت ایران به مدت ۴دهه، بدون برنامه و طرحهای مشخص شورای ملی مقاومت و دولت موقت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران و سرانجام، بدون رهبری آزموده و مشخص که ۵دهه این مبارزه سهمگین را پیش برده، اگر بدون اینها میتوان این راه ۵۰ساله را یکشبه طی کرد و صرفاً با رویای حمایت خارجی در ایران تغییر واقعی ایجاد کرد، بفرمایید این گوی و این میدان.
اما بگذارید بگویم… در این ۴۰سال، مدعیانی که اهل قیمت دادن نبودند، همه، شانس خود را آزمودند. ولی واقعیتها و تجربهها، نشان داده که… سرنگونی این رژیم، لاجرم قیمت میخواهد. صداقت و فدا میخواهد. سازمان و تشکیلات و جایگزین مستحکم سیاسی میخواهد. کانون شورشی میخواهد و ارتش آزادی». (مریم رجوی- گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس- ۹تیرماه ۱۳۹۷)
اکنون این جهان است که به مقاومت مجاهدین و مشروعیت آلترناتیوشان گواهی میدهد.
مشروعیتی که از بیش از نیم قرن پیش ریشه در حاضر حاضر حاضر گفتن مجاهدین (به هرآنچه پیشآید) دارد.
مشروعیتی که ناشی از حضور تمامعیار و شرافتمندانه در سرفصلها و بزنگاههای نفسگیر تاریخ معاصر ایران است.
مشروعیتی که مبتنی بر مقاومت و رزم در میدان عمل انقلابی است،
مشروعیتی که از آزمایش صدق و فدای بیچشمداشت و تمامعیار با کهکشانی از شهیدان و رنج و شکنج اسیران و رزم و تلاش مجاهدان آزادیستان برخاسته است.
حاضر حاضر حاضر
٭ آن روز که خمینی دجال این دزد بزرگ انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران، ثمره آن همه خون و جانفشانی مجاهدین و مبارزین و مردم ایران را به سرقت برد، بهخوبی میدانست که در برابرش جوانان مجاهدی قرار دارند که برای «آزادی» دست از جان شسته و برای تحقق آن حاضر به پرداخت هر قیمتی هستند. به همین دلیل نسبت به مجاهدین کینه داشت و برای نابودی آنان خیز برداشت. آخر از روز اول که مجاهدین و در رأس آنها مسعود رجوی، از زندان آزاد شده بودند، حرفشان این بود:
«… در ۴بهمن ۱۳۵۷که سه روز بود از زندان شاه، در بحبوحه قیام مردم، آزاد شده بودیم، من در اولین سخنرانی در دانشگاه تهران حرفم و شعارم از جانب مجاهدین این بود که «پیروز باد انقلاب دموکراتیک ایران». در آن ایام جماعت خمینی بهتازگی شعار « انقلاب اسلامی» میدادند». (کتاب استراتژی و سرنگونی- مسعود رجوی -۳۰دی ۱۳۸۸)
خمینی در مقابل چنین موضع گرفت:
خمینی ۱۹اسفند ـ کیهان: « ”جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم… قلمها را بشکنید. آنها که میخواهند کلمه ”دموکراتیک“ را بر این عبارت اضافه کنند؛ آنها غربزدگانی هستند که نمیفهمند جاهلاند… جمهوری دموکراتیک یعنی جمهوری غربی یعنی بیبندوباری غرب». (خمینی- روزنامه کیهان- ۱۹اسفند ۱۳۵۷)
«… هرکس اسم جمهوری اسلامی را ”دموکراتیک“ بگذارد این دشمن ماست هرکس ”جمهوری دموکراتیک“ بگوید این دشمن ماست، برای اینکه اسلام را نمیخواهد». (خمینی- روزنامه کیهان- ۵خرداد ۱۳۵۸)
به این ترتیب خمینی از فردای غصب حاکمیت مردم، مجاهدین را بین پذیرش ولایت مطلقه خود و در نتیجه دادن جاه و مقام به آنها، از یکطرف و یا در صورت نپذیرفتن ولایت استبدادیاش، آنها را به سرکوب و دار و اعدام مخیر کرد، اما این مسعود رجوی بود که پیشاپیش جوابش را داد که:
«… ما سر نداده بودیم که بهجایش زر بگیریم. مگر جانمان را برای این داده بودیم که بجایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهتر و صندلیهای بهتر و مقامهای بهتری قعود کنیم». (مسعود رجوی- سخنرانی در دانشگاه تهران- ۴بهمن ۱۳۵۷)
به این ترتیب او و مجاهدین با «نه تاریخی» خود به دیکتاتور با به جان خریدن همه خطرات پیشرو و با پذیرش تهمت و شلاق و داغ و شکنجه و اعدام لحظهای درنگ نکردند و برای حفاظت و نگاهداری از کلمه مقدس «آزادی» حاضر حاضر گفتند و بهایش را هم به سنگینترین وجه پرداختند.
حاضر حاضر حاضر
اکنون این وجدان آگاه جامعه جهانی است که از زبان چهرههای خود به مقاومت سترگ مجاهدین گواهی داده و بر شایستگی آلترناتیو شورای ملی مقاومت بهعنوان تنها جایگزین حکومت آخوندی صحه میگذارد و برای آن حاضر حاضر حاضر میگوید:
جولیو ترتزی وزیر خارجه پیشین ایتالیا
جولیو ترتزی وزیر خارجه پیشین ایتالیا- تظاهرات بروکسل- ۱۵ژوئن ۲۰۱۹
«… رژیم به پایان دوران خودش رسیده است. مجاهدین و شورای ملی مقاومت در حال پیشروی و کسب بیش از پیش حمایتهای مردمی هستند… یک آلترنایتو معتبر وجود دارد و آن شورای ملی مقاومت ایران است… در ایران ما یک آلترناتیو قوی و دموکراتیک داریم. در ایران آلترناتیوی وجود دارد که تمام مشخصههای یک آلترناتیو معتبر را داراست. پایگاه اجتماعی، رهبری ذیصلاح، یک مقاومت سازمانیافته، یک طرح مشخص برای فردا. همه اینها در شورای ملی مقاومت ایران و در طرحهای خانم مریم رجوی جمع شدهاند.
آری، ما به این امید زندهایم، میجنگیم و افقهای آبی فردا را بر خرابههای این شب نحس، پی میافکنیم. ما حق داریم امیدوار باشیم و به امیدوار بودن خویش ببالیم؛ زیرا امید ما نه بخشی از ایمان ما که تمام ایمان ما به نامی است که جز امید، مهرورزی، عشق، سرزندگی و نشاط از آن ساطع نمیشود. یک جایگزین سیاسی از تاریخ معاصر ایران روییده که از هر حیث بر ظرفیتهای ملی و میهنی تکیه دارد. این جایگزین نه وضعیت موجود را برمیتابد و نه گذشتههای فرتوت و مطرود را؛ بلکه فقط و فقط چشم به آیندهای تابناک دوخته است؛ آیندهای منتظر و پرشور که دستان زنان و جوانان ایرانی، آن را از هماکنون در حال پیاندازیاند.« (جولیو ترتزی وزیر خارجه پیشین ایتالیا- تظاهرات ایرانیان آزاده در بروکسل- ۲۵خرداد ۱۳۹۸)
(ادامه دارد)