«تضعیف فرهنگیان، تخریب فرهنگ است»!
این عنوان بزرگنویسی شدهای در دستان دختر دانشآموز دبستانی در تجمع معلمان و فرهنگیان اردبیل در ۴بهمن است؛ عنوانی موجز برای فریاد علیه ویران شدن فرهنگ در کارنامهٔ چهل ساله ولایت فقیه.
اردبیل ۴بهمن ۹۷
روز پنجشنبه ۴بهمن ۹۷روز پاسخ معلمان و فرهنگیان به فراخوان تشکلهای صنفیشان برای تجمع اعتراضی بود. معلمان مقابل ادارات کل آموزش و پرورش در مراکز استانهای کرمانشاه، البرز، اصفهان، لرستان و اردبیل جمع شدند و شعارهای اعتراضی و حقخواهیشان را فریاد زدند و بهطور گسترده پلاکاردهایی هم تهیه و توزیع کردند.
تجمعات اعتراضی اقشار گوناگون مردم به یک دومینوی بیپایان تبدیل شده است. مشکلات معیشتی و نبودن نیازهای اولیهٔ زندگی که ناشی از سیاست اختلاس، دزدی، غارتگری و سرکوب حاکمیت میباشد، رنج و مرارت یکسان را بر کلیهٴ اقشار مردم تحمیل نموده است. از سویی این درد مشترک باعث تداوم و استمرار تجمعات و اعتراضات گردیده است.
در هفتهها و روزهای اخیر از سراسر ایران ندای حقخواهی، مطالبه و فریاد دادخواهی به گوش میرسد. این فریادها در ادامهشان به یک خواستههای سیاسی بالغ شدهاند؛ بهگونهیی که فریاد «زندانی سیاسی و کارگر زندانی ـ آزاد باید گردد» از شعارهای تمام اقشار شده است.
تجمعات اعتراضی و کوتاه نیامدن مردم از مطالباتشان کماکان حاکمیت را دچار بنبست نگه داشته و برای آنکه جنایات اقتصادی و سیاسی خود را بپوشاند، تلاش میکند دجالگرانه آن را به «دشمن» نسبت دهد و شیادی مبتذل همیشگی مبنی بر «فتنه» بودن را تکرار کند. اما این مردماند که چنین یاوههایی را به هیچ هم نمیگیرند و بر فراخوانهای مداوم جهت فریاد زدن حقوق مسلم انسانی و شغلی و معیشتیشان میافزایند.
نظام آخوندی کار معلم و فرهنگیان را هم به تلاش برای تأمین مایحتاج زندگی کشانده است. در ادامهٔ این سیاست فرهنگکش و ضد علم و دانش، شخصیت و منزلت معلمان را هم مورد تعدی و بیحرمتی قرار داده است. کار به جایی رسیده است که فکر و ذکر معلمان و فرهنگیان ایران شده است نگهبانی از شخصیت و منزلت و شأن انسانیشان!
روز ۴بهمن ۹۷فرهنگیان کرمانشاه فریاد میزدند: «معیشت، منزلت ـ حق مسلم ماست». این فریاد را معلمان و فرهنگیان در استانهای دیگر نیز تکرار میکردند. این شعار که نشان میدهد کارد فقر و تعدی به استخوان آنان رسیده، بدل به یک خواسته همیشگی معلمان و فرهنگیان ایران شده است.
یادآوری میشود که آخوند روحانی و دولت مطبوع او بودجه سال ۹۸را بر افزایش بودجه سپاه بنا نهاده و افزایش حقوق کارمندان دولت را فقط ۲۰درصد در نظر گرفته است! درآمد فعلی معلمان ایران بیش ازپیش به زیر خط فقر سقوط کرده است و افزایش ۲۰درصدی هم هرگز کفاف هزینههای نجومی یک زندگی حداقلی را هم نمیدهد.
نگاهی به مطالبات و خواستههای معلمان و فرهنگیان ایران نشاندهندهٔ ویران شدن بنیادهای آموزش و فرهنگ در زیر سلطهٔ چهل ساله دستگاه ولایت فقیه است. تنوع این مطالبات هم که شامل خواستههای صنفی و آموزشی و سیاسی است، از سویی نشاندهندهٔ گسترش و نهادینه شدن تطاول و چپاول و سرکوب در آموزش و پرورش و از سویی دیگر گویای عزم و ارادهٔ معلمان برای ایستادن مقابل این دستگاه و هیولای افسارگسیخته برای ستاندن حقوق صنفی و سیاسیشان است. خلاصهای از خواستههای مشترک معلمان و فرهنگیان ایران که کارنامهٔ چهل سال ویرانگری حاکمیت آخوندی میباشد، از این قرار است:
ـ بهبود وضعیت معیشتی
ـ آموزش رایگان برای تمام کودکان
ـ پایان دادن به کالاییسازی آموزش
ـ ایمنسازی و نوسازی مدارس
ـ اجرای قانون خدمات کشوری
ـ یکسانسازی حقوق شاغلین و بازنشستگان
ـ آزادی بیقید و شرط معلمان بازداشتی
ـ پایان دادن به پروندهسازی برای فعالان صنفی معلمان
ـ بیمه تکمیلی کارآمد
ـ نظارت فرهنگیان بازنشسته بر صندوقهای بازنشستگی
فرهنگیان ماههاست این خواستهها را مینویسند، فریاد میزنند و میطلبند؛ ولی کو گوش شنوا و کو حاکم و دولت پاسخگو؟ بهراستی که مردم ایران چه دقیق خامنهای و روحانی و تمامیت نظام آخوندی را توصیف کردهاند: «نه حاکم، نه دولت ـ نیستند به فکر ملت».
این ویرانگری و گسترش روزافرون آن کار را بهجایی کشانده است که فرهنگیان بازنشسته نیز بهناچار به میدان دادخواهی آمدهاند تا از «معیشت و منزلت مسلم»شان دفاع کنند.
روز ۴بهمن معلمان و فرهنگیان شعار میدادند: «کارگر، معلم، دانشجو ـ اتحاد، اتحاد». این ضرورت اتحاد اقشار در چند ماه گذشته بیشتر و بیشتر شده و در هفتهها و روزهای اخیر بدل به یک خواسته و فراخوان ملی گشته است. این فراخوان نشان از بلوغ مطالبات اقشار برای تضمین رسیدن به خواستههایشان است. این فراخوان نشان میدهد که تجمعات و اعتراضات را پایانی نیست و این نبردی است که در جبههای به وسعت تمام مردم ایران علیه تمامیت حاکمیت آخوندی شکل گرفته و هر دم قوام بیشتری مییابد و شعلهاش فراگیر خواهد شد.