مرکز پژوهشهای مجلس رژیم آخوندی در گزارشی که بهتازگی منتشر کرده است (اقتصادنیوز. ۱۱ اردیبهشت ۹۹) به ارزیابی ابعاد اقتصاد کلان پس از ورود ویروس کرونا به ایران پرداخته و اعترافات قابل توجهی کرده است. در این گزارش موضوع کسری بودجه دولت آخوند روحانی و تورمی که در چشمانداز است مورد توجه قرار گرفته است؛ و در واقع به ناگزیر به نظام ولایت فقیه هشدار داده است که آینده سیاهی در انتظار است! این مرکز همچنین به وضعیت بیکاری پرداخته و برآورد کرده است تا پایان سال ۱۳۹۹ بین ۲ تا ۶میلیون نفر شغل خود را از دست خواهند داد. پایین جامعه اولین بخشهایی خواهند بود که در این باره آسیب میبینند.
چندی پیش ایمنآبادی عضو ولایی همین مجلس شرایط اقتصادی ایران پس از کرونا را «وحشتناک» توصیف کرده بود و یک میلیون هم بهشمار بیکاران کشور افزوده بود که تعداد آنها را نیز بین ۳ تا ۵میلیون نفر میدانست.(ایلنا. ۳۰ فروردین۹۹)
مملکت را با انشاءالله و ماشاالله اداره میکردند
البته نظام آخوندی تا مدتی پیش نیازی به این آمار و ارقام نداشت؛ و نشان داده بود ۴دهه است که میتواند بدون هر گونه آمار واقعی و سنجش علمی از متغیرهای اقتصادی، مملکت را با انشاءالله و ماشاالله اداره کند! یادمان هست که سخنگوی کمیسیون تلفیق مجلس آخوندی در پاسخ به این سؤال که پیشبینی صادرات یک میلیون بشکه نفت برای سال آینده (۱۳۹۹) را به واقعیت نزدیک میدانید، گفت:
«انشاءالله گشایشهایی در اقتصاد انجام شود که صادرات همان یک میلیون بشکه محقق خواهد شد». وی در مورد اینکه اداره کشور با انشاءالله و ماشاءالله نمیشود و باید برای بودجه عملکرد سال جاری را در نظر بگیرند، اظهار داشت:
«دیگر ۴۰سال است که با انشاءالله و ماشاءالله اداره شده از این به بعد هم میشود». (آفتابنیوز. ۳دی ۱۳۹۸)
هشدارهای هراس انگیز از آینده سیاه
هشدارها و پیشبینیهای هراس انگیز برای نظام آخوندی جدیتر از آن است که بخواهند آن را به غفلت بگذرانند؛ چرا که نارضایتیهای گسترده و خشم و طغیانی که در فضای جامعه ملتهب ایران به وفور مشاهده میشود، جای درنگ را از ایشان گرفته است.
ویروس کرونا پردهها را کنار زد و خزانه خالی دولت را در معرض دید همگان قرار داد و به فنا رفتن حاصل ۴۰سال غارتگری از کیسه ملت ایران و چنگ انداختن بر ذخایر زیر زمینی و سرمایه و استعدادهای انسانی را به جلوی چشمشان آورد.
سایت حکومتی تجارت فردا (۱اردیبهشت ۹۹) طی یادداشتی به این امر اعتراف کرد: «مصرف مستقل از درآمد و پر کردن خلأ آن با منابع طبیعی و مالی، رویکردی بود که به پیدایش شش ابر چالش نظام بانکی، کسری بودجه، آب، محیطزیست، اشتغال و صندوق بازنشستگی منجر شد».
این سایت با اشاره به اینکه «این ابرچالشها مانع از رشد مصرف و تأمین رفاه به سیاق گذشته شدهاند». یادآوری کرد: «قاعدتاً مصرف که خود یک شاخص از رفاه جامعه است آنقدر پایین میآید تا با سطح پایین درآمد اقتصاد وفق پیدا کند. یک افت قابل توجهی در سطح رفاه جامعه در حال وقوع است. متأسفانه این دوره بلندمدت است و محدود به یکی دو سال آینده یا دوره تحریم نمیشود».
به این ترتیب آپ پاکی بر دستان ناپاک این قوم ریخته شد:
«اسم وضعیتی که اقتصاد ما در آن گرفتار شده، رکود نیست. چون رکود اساساً پدیدهیی کوتاهمدت در چرخههای تجاری است که راهحل سیاستی ضد رکود دارد. مسأله ما تله رشد صفر یا توقف رشد است که بنیان اقتصاد ما را گرفتار کرده است».(همان منبع)
افزایش سرسامآور هزینه و کاهش درآمدها
تلهٔ رشد صفر و توقف حرکت تولید و کاهش تقاضای مؤثر ناشی از فقر شدید تودهها دیگر حتی از زبان صندوق بینالمللی پول و دیگر ارگانهای مستقل جهانی، هم تعجب برانگیز نیست و کسی را به حیرت نمیافکند زیرا فقر و فاقه و بیکاری و بیماری به جز آقازادههای حرام خوار و نگهبانان پاسدارشان، تمامی حوزههای زیست انسانی جامعه را فراگرفته است.
چنانچه مرکز پژوهشهای مجلس رژیم در گزارش سال۹۹ خود اعتراف کرده است:
«اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۹ از ابعاد مختلفی با مشکل کسری بودجه مواجه خواهد بود. حتی تا قبل از بروز مشکل شیوع ویروس کرونا نیز در گزارشهایی که در خصوص لایحه بودجه در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی منتشر شده بود، به مشکل کسری بودجه دولت پرداخته شده بود. اقتصاد ایران با کاهش شدید درآمدها مواجه شده و این در حالی است که هزینهها نمیتواند متناسب با آن کاهش پیدا کند و همین موضوع باعث شده تا کسری بودجه پایدار، یکی از مهمترین معضلات اقتصاد ایران طی سالهای آتی باشد».
در این گزارش به افزایش هزینههای بخش سلامت و درمان، هزینههای حمایتی برای دوران فاصلهگذاری اجتماعی در زمانه هجوم کرونا نیز اشاره شده است.
در آن سو نیز کاهش درآمدها گریبان رژیم آخوندی را گرفته است که مهمتریناش درآمدهای نفت و گاز است که تازه قیمت آنها هم بشکل بیسابقهیی پایین آمده است.
«کاهش شدید قیمت نفت باعث شده تا قیمت نفت برای سال ۲۰۲۰ در حدود ۲۰ تا ۳۰دلار به ازای هر بشکه تخمین زده شود. این موضوع بهمعنای نصف شدن درآمدهای نفتی ایران در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸ خواهد بود».(دویچهوله ۹اردیبهشت ۹۹)
همچنین کاهش درآمدهای مالیاتی بهعلت از کار افتادن کسب و کارها، جیب دولت آخوند روحانی را از این محل درآمد نیز تهی ساخته است.
بیکاری جان فرسا و ناداری طاقتفرسا
«مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی وضعیت اقتصادی ایران متاثر از بیماری کرونا، تبعات آن (بیکاری) را تا پایان سال جاری بیکاری ۲تا ۶میلیون نفر برآورد کرده و گفته است تاثیرپذیری دهکهای پایین بیشتر خواهد بود».(همان منبع)
این در حالی است که پس از دو سال سخت ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، کاهش سرمایه ثابت ظرفیت تولید را کاهش داده است و دستیابی به سطح رفاه ۹سال پیش یعنی سال ۱۳۹۰ را دشوار کرده است.
«بالا بودن نرخ تورم برای دو سال ذکر شده و پیشبینی تورم بالای ۲۵درصد برای سال جاری نیز بنا بر گزارش باعث شده است «بنگاههای بسیاری توانایی ادامه فعالیت خود را از دست بدهند»، وضعیتی که اقتصاد ایران را در رکود همراه با نااطمینانی قرار داده است».(همان منبع)
محرومان، محرومتر
در این گزارش از حمایتهای عملی نسبت به دهکهای برخوردار نیز اشاره رفته است و اینکه همچنان کاسه دهکهای پایین جامعه خالی مانده است. در مورد بیمه بیکاری هم گفته شده:
«این همان چیزی است که شامل حال بخش بزرگی از دهکهای اول و دوم یعنی گروههای محرومتر نمیشود».
حال میشود وضعیت اقشار و لایههایی که هیچ پشتوانه و اندوختهای نیز ندارند را تصور کرد. از جمله زنان سرپرست خانواده، دستفروشان بیچیز، کودکان کار، از کار افتادگان روستایی، معلولان و بیماران صعبالعلاج و...
حسن روحانی خود اذعان کرده است که میزان کمکهای دولت به بخشهای ناتوانتر جامعه ناچیز است ولی این را هم گفته که حمایت بیشتر فعلاً در توان دولت نیست.
در یککلام همه فاکتورها نشان دهندهٔ آن است که این رژیم سراپا فاسد که از فردای انقلاب ضدسلطنتی حاکمیت ملت را بهزور غصب کرده، اینک در گردابی که خود فراهم نموده دست و پا میزند و دیر نیست که به دست جوانان عاصی و میلیون ها ایرانی تشنه به آزادی و آبادانی به سرنوشت همه دیکتاتورهای تاریخ گرفتار آید.