مجلس ارتجاع در روز اول مهر بعد از ۲هفته تعطیلی صحنه بحرانها و بنبستهای نظام در عرصههای داخلی و بینالمللی بود. فاشگویی مهرههای مجلس آخوندی از باندهای مختلف، قبل از هر چیز حاکی از سراسیمگی و وحشت از چشمانداز پایان رژیم بود.
اعتراف به شکست و ورشکستگی ایدئولوژی حکومت دینی ولایت فقیه در صدر اعترافات اعضای مجلس ارتجاع بود.
فردین فرهمند به صراحت به شکست آن و ایدئولوژی منحوسش اعتراف میکند و میگوید: «حکومتمان را میخواستیم اسلامی کنیم، ما میخواستیم به دنیا ثابت کنیم این دینی که داریم دین برتر است، میتوانیم به اجرا بگذاریم میتوانیم دولت با آن درست کنیم میتوانیم حاکمیت داشته باشیم. ولی چی شد؟ چیکار کردیم؟،به کجا رسیدیم»؟
اذعان به بیراهحلی و تضعیف ولیفقیه ارتجاع و ابراز وحشت از پیامدهای شکست در سیاست خارجی رژیم هم در این اعترافات جای خود را دارد، آنچنان که این نماینده مجلس رژیم در ادامه سخنانش میگوید: «دلمان را خوش کردیم که ولیفقیه داریم که مملکت را از بدبختیها نجات بدهد».
هشدارهای وحشتآلود نسبت به انفجار خشم مردم و شعله کشیدن قیام هم مثل همیشه جای خاص خود را در جلسه علنی دیروز مجلس ارتجاع داشت.
در زمینه مشکلات و مصایب گریبانگیر مردم آخوند احمد سالک، یکی دیگر از نمایندگان مجلس رژیم، گفت: «بیکاری، ناراحتیهای ناشی از بیکاری، هشدار میدهم اگر سریعاً رسیدگی و تصمیم عاجل نکردید عواقب آن بهعهده شماهاست».
پارسایی، عضو دیگر مجلس ارتجاع، با اذعان به چپاول نجومی در جریان عرضه خودرو به مردم گفت: «فشار بار گرانی خودرو و بیسروسامانی واقعاً داد مردم را درآورده است». این عضو مجلس ارتجاع حتمیت بروز اعتراضات خیابانی را خاطرنشان کرد و هشدار داد: «قطعا خواستههای مردم به خیابان کشیده میشود».
جهانبخش محبینیا، عضو دیگر مجلس ارتجاع، به چشمانداز تیره پیش روی آن در عرصه جهانی اشاره کرد و گفت: «آمریکا که به متحدان خودش هم رحم نمیکند مشکلش با نظام عمیقتر از این حرفهاست. دارد دنیا را به یک سمت و سویی میبرد که معلوم نیست آخر سر از کجا در بیاوریم».
این عضو مجلس ارتجاع هم ضمن اذعان به بیپایه و اساس بودن وعده رفاه و اشتغال به مردم ضمن خودداری از ذکر موارد مشخص از وضعیت انفجاری جامعه هشدار داد.
این اعترافات از یک طرف بیانگر شرایط انفجاری جامعه است که باندهای درونی را وادار کرده است از یک طرف تقصیر را به گردن باند رقیب بیاندازند، و از طرف دیگر اذعان کنند راهحلی برای بیرون رفتن حاکمیت از بنبستی که در آن گرفتار شده وجود ندارد.
وقتی بهقول آن نماینده مجلس ارتجاع خواستههای مردم به کف خیابانها کشیده میشود بیانگر آن است که مردم با زبان اعتراض، خیزش، قیام و حتی با بیان براندازانه خواستههایشان را مطرح میکنند؛ خواستههایی که درصدر آنها سرنگونی نظام است.
اعتراض و فریادهای روزمره مردم در نقاط مختلف کشور بیانگر خردشدن استخوانهای آنها زیر بار فقر، ناداری از یک طرف، و از طرف دیگر بیانگر اوج اعتراض آنها نسبت به سیاستهای ضدمردمی و غارتگرانهیی است که منابعشان را به غارت برده و آنها را به خاک سیاه فقر نشانده است.
مردم هم تنها راه را سرنگونی میدانند و در این زمینه هم هیچ سازشی بین آنها و این حاکمیت پلید صورت نمیگیرد.
این است علت بنبست و بیراهحلی حکومت آخوندی و این است نشانه اصلی مرحله پایانی این نظام.