اگر برای کلمهٔ «استیصال» بتوان یک تجسم عینی و برای «درماندگی» بتوان یک شاهد متکلم نشان داد، همانا خامنهای در سخنرانی ۱۶بهمن ۹۸ است. این سخنرانی را باید کنار سخنرانی خامنهای در نماز جمعه ۲هفته قبل گذاشت. در آنجا خامنهای دروغگویی و شارلاتانی و یقهدارنی را برای میلیونی جلوه دادن مراسم قاسم سلیمانی به اوج برد و در اینجا (۱۶بهمن) گدایی برای جمعآوری رأی را به منتها درجه سخافت رساند.
بهراستی اگر میلیون میلیون ایرانی پشت خامنهای باشند، چه نیازی به این تکدی رأی آن هم توسط رهبر مسلمین جهان و تنها عمود خیمهٔ نظام آخوندی است؟ واقعیت در همان سخافت و ابتذال و دجالیتی نهفته است که در بالا اشاره شد.
اما پرسش این است که مخاطب خامنهای واقعاً کیها هستند؟ این پاسخ را چند سالی است که خود خامنهای و کلیت نظام آخوندها دریافتهاند. مخاطب خامنهای نه مردم ایران، بلکه خودیهای نظام هستند. خودیهایی که «شاید از خامنهای خوششان نیاید» و بهطور خاص این روزها در آستانهٔ نمایش انتخابات که بخش قابل توجهی از همین خودیها ریزش کردند.
خامنهای خاطر جمع است که اکثریت قاطع مردم ایران، او و رژیم سراسر جانی و دزدش را تعیینتکلیف کرده و به زبالهدان تاریخ انداختهاند؛ بنابراین تنها داراییاش همین زیر ۵درصد جمعیت است که بخش اصلی اینها هم نانخورهای ناگزیر نگهدارندهٔ نظام هستند.
خامنهای فقط مواقع گدایی رأی با دجالیت خاص ولیفقیهی، بهیاد ایران میافتد تا نظام آخوندی را مرادف نام ایران جلوه دهد: «ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید». خامنهای خوب میداند که در دستگاه ولایت فقیه و اساس تئوری آن، اصلاً استناد به ایرانیت یک جرم است. کما اینکه در همین روزها مصباح یزدی برای رأی به کاندیداها معیار تعیین کرد و به مردم توصیه نمود که تلاش کنید به آنهایی رأی دهید که دنبال ایرانیت نباشند و پیشتر هم گفته بود: «تلاش در راه حفظ وطن چیز کوچکی است که در بین حیوانات نیز مشاهده میشود...چقدر انسان باید تنزل پیدا کند که به جای خدا و ارزشهای الهی، ملیت و ایرانیت را مطرح کند». (محمدتقی مصباح یزدی ـ سایت حکومتی بهار ـ۱۲ آذر ۹۱ )
خامنهای یکبار دیگر در ۱۹دی ۹۴ حرفهای دیروزش را خطاب به بیرون از نظام هم گفته بود: «حتی آن کسانی که نظام را قبول ندارند، برای حفظ کشور، برای اعتبار کشور بیایند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد، عیبی ندارد». اما آن موقع هنوز ایران و ایرانی از قیامهای دی ۹۶ و آبان و دی ۹۸ عبور کامل نکرده و نظام خامنهای تعیینتکلیف نشده بود. لذا خامنهای روز ۳۰دی ۹۴ دوباره به صحنه آمد که نکند «کسانی که نظام را قبول ندارند» از حرف او برداشتهای دیگری کرده باشند و حرفش را تصحیح کرد تا پلیدی و دجالیت نهفته در آن را بهاجبار بیان کند: «این سخن بهمعنای آن نیست که بخواهند کسانی را که نظام را قبول ندارند، به مجلس بفرستند». یعنی حتی مخالفان نظام بیایند به دستچین شدههای نظام رأی بدهند تا بهزعم خامنهای برای نظام مشروعیت رأی بیافرینند!
مشاهده میشود که تمام ضجه و استغاثه و گدایی خامنهای از خودیهای نظامش این است که برای دستچین شدههای شورای نگهبان و کاندیداهای «ولایی« و «جهادی» و «قسم خورده به ولیفقیه»، صفهای طولانی و ازدحام انتخاباتی تشکیل دهند؛ بعد که نمایش تمام شد، سودش را خامنهای به رخ دنیا بکشد و آن وقت تیغش را بر رخ مردم ایران فرود آورد و گلولههایش را بر سر و سینه ایرانیان بیرون نظام! این است ترجمه سلیس و دقیق سخنرانی ۱۶بهمن خامنهای و هدف از دعوت به رأی.
برای خامنهای ارزشی بهنام «رأی» هیچ حرمت و احترامی ندارد که دستمایهای برای استمرار و تحکیم قدرتپرستی و فرعونصفتی است. از این رو تا بخواهد بهنظر و رأی مردم هم در پروپاگاندای میلیونی جلوه دادن جنازهگردانی قاسم سلیمانی منفور توهین میکند و هم در تکدی و استغاثه برای سر شماری و صندوقکشی بهخاطر کسب اعتبار نظام!
خامنهای در این سخنرانی ضمناً تیغ تصفیه حساب با باند مغلوب نظام را تا انتها برد و شورای نگهبان منتخب خودش را مرجع قانون و حقوق جلوه داد. یعنی اعلام کرد که دعوت حتی مخالفان و متنفرین از خودش را برای رأیکشی بهخاطر کسب اعتبار شورای نگهبان هم میخواهد که این روزها آماج خودیهای نظام است. لذا هر کسی در انتخابات شرکت کند، اول تصفیهحسابهای شورای نگهبان را بهمثابه بازوی خامنهای تأیید کرده و بعد هم برای کل نظام آخوندی مشروعیت بهوجود آورده است.
تمام بساطی که خامنهای در ۱۶بهمن ۹۸ چید و ولیفقیه نظام را به یک متکدی طلسمشکسته محتاج حتی یک رأی نزول داد، به این خاطر است که در ۳سال گذشته تحولات عظیم و پیاپی در ایران رخ داده که تمام سبوهای نظام را شکسته و پیمانههایش را تهی و خالی و خشکانده است. از این رو تنها مخاطبانی که باید حرفهایش را بردارند، همان قهر کردگان خودی و سفرهنشینان ناگزیر شریک در حاکمیت ولایت فقیه هستند.