خامنهای روزهای سختی را پشتسر میگذارد
از او و روزگارش سختتر، روزگار پاسدارانش است
و در این میان آنچه که در شهر جولان میدهد نه هیمنه برباد رفته پاسداران بلکه طلیعه یک خیزش مردمی در چشمانداز نزدیک است
بیسبب نیست که صحبت ریزش پاسداران به تریبونهای نمایش جمعههایی کشیده که اساساً برای روحیه دادن به شنوندگانشان برپا شدهاند!
دیکتاتوری فرتوت آخوندی در شرایط بحرانی و پر التهابی بهسر میبرد:
از یکسو کلان سیاستهایش به بنبست رسیدهاند
از سوی دیگر برنامه جایگزین (یا برنامه عملی که مورد توافق تمامی باندهای درونیاش باشد) برای ادامه مسیر ندارد.
در عینحال هم از سوی مردم خودش در داخل پالسهای قیام و سرنگونی (قیام با شعارهای براندازی) دریافت میکند.
و هم از خارج پیدرپی پیامهای تهدید و اخطارهای قانونی ناشی از بنبست سیاسی در مناسبات با کشورهای جهان و منطقه میگیرد آنچنانکه اینک و پس از قطع ارسال نفت و شریانهای مالیاش با تهدید ارسال پرونده اتمیش به شورای امنیت و فعالشدن مکانیسم ماشه روبهروست.
این صحنه تابلوی وضعیت عام رژیمی است که نه راهحلی برای تأمین رشد و امنیت ملی مردمش دارد و نه برنامهیی برای تعامل با همسایگان و جهان خارج (جز سرکوب در داخل و صدور تروریسم و ارتجاع به خارج).
آخوندها خود فضای سیاست خصمانه بینالمللی را به جهان بیرو نشان تحمیل کردند
همانگونه که خود سیاست سرکوب را برای تعامل با مردمشان برگزیدند. و اینک دارند نان!؟ همین دو قلم سیاستهای فاشیستیشان را میخورند.
این البته بحثی است که پیوسته و از جوانب مختلف درباره رژیم مطرح میشود اما آنچه که موضوع این یادداشت است نگاهی به وضعیت داخلی رژیم و وضعیت آشفته نیروهای آخوندهاست. نیروهایی که پس از بریدن فرمانده کل سپاه اینک از تریبونهای نماز جمعه نیز خبر میرسد که در حال ریزش و فاصلهگرفتن از نظام هستند.
روز جمعه ۲۰اردیبهشت ۹۸آنچه که از تریبونهای نمایش جمعه رژیم در تهران و دیگر شهرستانها به گوش رسید مؤید همین نکته است. نگاهی به برخی سخنان تعزیهگردانان نمایش جمعه آخوندها (که متون دیکته و تنظیم شده ارسالی از مرکز است) گویای بدون تفسیر و تحلیل همین واقعیت است:
پازل وضعیت نظام از میان خطبههای جمعه آخوندها
آخوند نصیر حسینی در دهدشت گفت: «عدهیی با ایجاد شایعات دشمن ریزش میکنند»
آخوند کاظم نورمفیدی در گرگان گفت: «آمریکا... میخواهد مردم را به شورش علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ترغیب کند..... دشمن میخواهد جوانان را مأیوس کند که آیندهای ندارند.....دشمن برای جدا کردن مردم از نظام این دسته از اقدامات را در دستور کار قرار داده است»
کاظم فتاحدماوندی در دماوند: «موگرینی گفته که اگر آمریکا با ایران تقابل جنگی داشته باشد، طبق قرارداد ناتو، علیه ایران و در کنار آمریکا قرار میگیرد».
آخوند احمد طیبی در آستانه اشرفیه گفت: « مسئولان باید با بیان توانمندیهای کشور روحیه مردم را بالا ببرند زیرا استکبار در تلاش است تا با ایجاد جنگ رسانهیی مردم و بهویژه اقشار کمدرآمد جامعه را به خیابانها بکشاند».
حسن سید محمدی در رودبار با اشاره به آمریکا گفت: « اگر منافعشان به خطر بیفتد به دوستان خود رحم نمیکنند همانطور که به قذافی و صدام رحم نکردند یقین بدانید به ایران اسلامی هم رحم نخواهند کرد»
وی در قسمت دیگری از حرفهایش با اشاره به گرانی سرسامآور و وضعیت بحرانی معاش مردم گفت: «یک روز برنج، یک روز گوجه، یک روز ماکارونی، چه دستی پشتکار است این وضعیت را چه کسی ساماندهی میکند و من به سرشاخههای اصلی گرانی در کشور مشکوکم، اینها میخواهند مردم را عصبانی کنند و به کف خیابانها را بکشانند».
آخوند ماندگاری هم در نمایش جمعه مشهد گفت: « دشمنان میخواهند همه مشکلات را بیندازند گردن ولایت فقیه...آی مسئولان نترسید امت اسلامی نترسید!
اما دشمن از توطئه دســـــت بـر نمیـدارد این را بدانید!
آی امت اسلامی نترسید آی مسئولان نترسید قوه مجریه نترسید.... آی مجلسیها نترسید اف.ای.تی.اف را امضا نکنید! نترسید! آی مسئولان نترسید! امت اسلامی نترسید! خدا میگه نترسید!».
آخوند طباطبایینژاد در اصفهان گفت: «نباید با شنیدن یک حرف دروغ وحشت کنیم و با ماشین یک میلیاردی توی صف بنزین بایستیم، اگر بگویند در قوری هم گران میشود سریع میروند در قوری میخرند در حالی که در اسلام گفته شده در این شرایط اگر وسیلهای در خانه دارید بیاورید».
نگاهی به سه واقعیت خطرناک
در میان آنچه که آخوندها در نمایش جمعه ۲۰اردیبهشت خود گفتند، البته نکات مهم فراوانی وجود دارد که اینجا تنها به برخی ازجذابترینشان! اشاره شد اما در همین گزیده نیز نکاتی هست که اندکی تأمل درباره آنها و یادآوری سه نکته، ضروری است.
- اولین نکته اعتراف علنی آنهم از تریبون نمایش جمعه آخوندها به افزایش ریزش پاسداران و بسیجیها است که علیالقاعده و بنا بر رسم معمول آخوندها در شمار اسرارمگوی آنهاست و تنها هنگامی علنی میشود که اوضاع خیلی خراب شده و حجم ریزشها بهشدت بحرانی شده باشد.
- دومین نکته اینکه علت ریزشها وحشت از تهدید خارجی عنوان شده که این نیز میتواند بخشی از واقعیت باشد اما بخش اصلی آن افزایش نارضایتی عمومی و بالا رفتن تب قیام و احتمال بروز شورشهای اجتماعی است که اینک مدتهاست به کابوس اصلی نظام و پاسدارانش تبدیل شده و پاسداران را به فکر پیدا کردن یک شغل آبرومند و چهبسا کسب نان حلال انداخته است!
- سومین نکته انزوای مفرط رژیم است که نه تنها مورد تنفر مردم ایران است بلکه در خارج از ایران نیز ناگزیر است در یک فضای خصمانه تنفس کند و این ربطی به منطقه و خارج از منطقه ندارد و حتی برخی کشورهای اروپایی نیز که تا پیش از این تا حدی حامی آخوندها بودند، در دور جدید یا کنار کشیدهاند یا علناً به همراهی با سیاستهای آمریکا پرداختهاند.
به این ترتیب آخوندها در حالی خود را با مردم، همسایگان و کشورهای خارجی روبهرو میبینند که ذخایر مالیشان نیز عموماً بلوک شده و فریاد رسان مماشات گرش نیز یا پارک کردهاند یا حتی بدتر از آن، به صف دشمنان نظام پیوستهاند!