نقل است که روزی همسایهٔ ملا نصرالدین از او درخواست کرد که دیگ غذای ملا را به امانت بگیرد. ملا پاسخ داد که دیگ را شستهام و روی بند پهن کردهام و به همین دلیل نمیتوانم بدهم! همسایه که شگفتزده شده بود پرسید چه ربطی داشت؟! ملانصرالدین پاسخ داد: «نمیخواهم بدهم و همین بهانه هم کافی است!»
اکنون حکایت آن ملا، نقل همین ملایان حاکم بر ایران ستمزدهٔ امروز ماست. مردم میگویند «واکسن_بخرید»؛ ملا طفره میرود. یک بار به بهانهٔ دروغین تحریم؛ یک بار به بهانهٔ «یخچال»؛ یا به بهانهٔ «تولید واکسن داخلی!» حالا هم بهانه جدی اف.ای.تی.اف است.
دروغ؛ عادت همیشگی ولایت فقیه
پول و دانش و تکنولوژی برای ساخت موشکهای آنچنانی هست؛ اما پول برای خرید واکسن نیست؟!
امکان دور زدن تحریم برای صنعت سوگلی ولایت هست؛ اما خرید واکسن کرونا بهدلیل تحریم امکانپذیر نیست؟!
«دانشمند»ان نظام مقتدر ولایت توانایی پیشبرد صنعت هستهیی و صدور نفت و فرستادن ماهواره به فضا را دارند، اما از تولید «یخچال» مناسب برای نقل و انتقال واکسن کرونا عاجز و درماندهاند؟!
شیاطین بزرگ و کوچک و متوسط (!) بارها و بارها رسماً اعلام کردهاند که هیچکدام از مواد دارویی و تجهیزات پزشکی و مواد غذایی در لیست تحریمها قرار نمیگیرد؛ اما مقامات نظام مدعی هستند که امکان خرید واکسن را بهدلیل «تحریم» ندارند!
نیاز به تفسیر و تبیین خاصی است که از میان این سطور «دروغ» و «دروغگو» را پیدا کرد؟!
شیخ بنفش برای دود و دم و قدرتنمایی در برابر تحریمها مدعی شده بود که راههای بسیاری برای دور زدن تحریم دارد و ورد «سبعه ابواب» میخواند! چگونه است که وقتی به واکسن کرونا میرسد که در لیست هیچ تحریمی هم نیست، ناگهان بهیاد «صحرای کربلا» میافتد و به سبک آشنای روضهخوانی به تضرع و مظلومنمایی مینشیند و از «تحریم» مینالد؟!
خامنهای و شکست مفتضحانه در تغییر «حق مسلم» مردم
خامنهای سالهای سال تلاش مذبوحانهای کرد که جاهطلبی هستهیی و سودای تولید بمب اتمی را در قالب یک «حق مسلم» به ملت ایران قالب کند! اما نتیجهٔ این تلاش چیزی جز فضیحت هر چه بیشتر نبود. کار به جایی رسید که اصطلاح «حق مسلم» از یک شعار و ترم حکومتی، گاهی تبدیل به دستمایهٔ طنز و بذله گویی ایرانیان گشت و گاهی هم دقیقاً در مخالفت آشکار با خامنهای و مزدوران استخدامیاش، علیه ساختار حکومتی به کار گرفته شد.
این روزها #واکسن_بخرید به آشناترین همگرایی مردم ایران در صفحات اجتماعی و فضای مجازی تبدیل شده است. امری که نشان میدهد «حق مسلم» مردم ایران را نمیتوان «قالبگیری» و تحمیل کرد! حق مسلم آن قدر مسلم و بدیهی است که بهقول عطار «خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید». همگرایی که بازتاب نفرت و خشم انفجاری جامعهای است که در شرایط خفقان نمیتواند مطالباتش را در فضای واقعی بازتاب دهد.
خرید واکسن و تفاوت «ایران» با سایر کشورهای جهان!
امروز در بحبوحهٔ کلان تلفاتی که ویروس کرونا در سایهٔ سیاستهای ویروس کرونای ولایت به مردم ایران وارد کرده است؛ در نقطهای قرار گرفتیم که چشمانداز روشنی برای پایان این بیماری مرگبار دیده میشود.
با تولید انبوه واکسن کرونا توسط چند شرکت بزرگ و معتبر دارویی جهان، اکنون تمامی کشورهای کوچک و بزرگ در صف خرید و پیشخرید واکسن قرار گرفتهاند. بسیاری از کشورها نیز اعلام کردهاند که واکسن را بهطور رایگان در اختیار تمامی مردمشان خواهند گذاشت. اما در ایران آخوند زده وضعیت به شکل اسفباری متفاوت است!
از دروغهای شاخدار و بیشاخ مهرههای حکومتی دربارهٔ «تحریم» و «یخچال» و «تولید واکسن داخلی» که بگذریم، واقعیت این است که نظام ولایت ارادهٔ خرید واکسن را ندارد!
مشکل اصلی نظام و «فرصت»ی که با واکسن از بین میرود!
برای چرایی این موضوع میتوان سیاههای بلند بالا ردیف کرد و نوشت که مجالی دیگر میخواهد؛ اما مهمترین دلیل را در ماهیت پلید ولایت فقیه باید جست که به ویروس و بیماری و واکسن کرونا، بیش از هر چیز به چشم یک «فرصت» نگاه میکنند!
فرصتی برای درمان درد علاج ناپذیر «اعتراضات مردمی»؛
فرصتی برای سرپوش گذاشتن بر پوسیدگی خیمه و عمود خیمهٔ ولایت!
و در نهایت فرصتی برای سوداگری و خالی کردن جیب مردم ایران با تجارت و کسب درآمد از جانهای مردم ایران!
بله؛ مشکل واقعی نه «تحریم» است و نه «یخچال»!
مشکل واقعی آنجاست که این حکومت هیچ ارزشی برای جانهای مردم ایران قائل نیست.
یک «اگر» بزرگ...!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، با تداوم جنگ ضدمیهنی؛ میلیونها کشته و معلول و بیخانمان روی دست این کشور نمیگذاشت!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، هزاران زندانی دست بسته را از طناب دار نمیآویخت!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، در کشتههای جادهیی در درون تابوتهای چرخدار «تولید داخلی» مقام نخست جهان را نداشت!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، تظاهرات مردم بیدفاع ایران را به رگبار دوشکا نمیبست!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، برای «انتقام سخت!» از آمریکا، هواپیمای مسافربری شهروندان بیگناه را به موشکهای ولایت نمیبست!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، مانع ورود و گسترش ویروس کشندهٔ کرونا در شهرهای ایران میشد!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، با دادن آمارهای دروغین، به فریب مردم و شستن دستهای خویش از جنایتی که در حق آنها مرتکب شده نمیپرداخت!
اگر ولایت فقیه ارزشی برای جان مردم ایران قائل بود، اکنون بهجای تونلهای زیر زمینی و «شهر موشکی» و «رآکتور سیمانی» و هواپیمای سقوط کرده، مردم ایران، چند یخچال مناسب برای انتقال واکسن به سرتاسر کشور و پیشگیری از قربانی شدن هر چه بیشتر مردم در مسلخ «کرونای ولایت» داشتند!