رژیم آخوندی پس از ۴۰سال غارت درآمدهای نفتی و سرازیر کردن آن به حسابهای شخصی و هزینه کردن بخشی دیگری از آن در جهت اهداف بیحاصل در داخل و خارج، اکنون به چشم خود میبیند که تحریمها و سقوط قیمت نفت و گسترش ویروس کرونا چگونه ثمرهٔ غارتگریها و فسادهای سالیان اش را به باد دادهاست.
تدبیرهای محکوم به شکست
دولت آخوند روحانی پس از تبعات افزایش قیمت بنزین و خیزش خیرهکننده مردم دلیر ایران در آبان ۱۳۹۸، بهمنظور جلوگیری از تکرار قیامهای تهیدستان و ارتش گرسنگان، به توصیهها و پیشنهادات نزدیکترین کارشناسان مورد اعتمادش تن داد و طرحهای آنان را به اجرا گذاشت؛ طرحهایی که هنوز چند صباحی از آن نگذشته باعث شد بحرانهای پیدرپی در اقتصاد ورشکستهاش سر باز کنند و مشامها را به بوی قیامی مجدد متوجه نمایند. همتی رئیس بانک مرکزی برای جلوگیری از افزایش شتابناک تورم، تلاش کرد مسیر نقدینگی بیش از ۲۶۰۰تریلیون تومان را به سوی بازار سهام در بورس باز کند و راه ورود آن را در بازارهای طلا و سکه، دلار و ارزهای خارجی و مسکن و خودرو ببندد. اما در اثر بورسبازیهای عاری از هر گونه سازوکار درست و علمی، بازار بورس سهام حبابهای عظیمی را تولید کرده است.حبابهایی که همچنان در اثر بیتدبیر و نادانی بزرگتر میشود.
ماجرا از آنجا وحشتناکتر شده است که خواب و خیالهای همتی تحقق نیافته و بازارهای طلا و دلار و مسکن و خودرو هم بهدنبال بورس روانه شدند و قیمتها سر به آسمان برداشتند؛ و سر بازایستادن هم ندارند؛ و نظام ولایت فقیه را در سرگیجه و بهت روزافزون فرو برده و مستاصل ساختهاند.
حبابی کردن بورس با یک تحلیل اشتباه
دلاری که سه سال پیش به چهار هزار تومان رسیده بود و خشم و هیاهو به راه انداخته بود حالا بهراحتی از مرز ۲۲هزار تومان هم گذشته است. طلا و سکه هم ساکن نبودند و قیمت خود را شش برابر کردهاند. مسکن و خودروهم به بالای ۲۰۰درصد پرتاب شدهاند؛ و بازار سرمایه در مجموع رشدی ۱۷برابری را به خود دیده است. این در حالی است که پیشبینی و انتظار دستاندر کاران این بازارها افزوده شدن باز هم بیشتر قیمت هاست؛ و همین انتظار سبب شده است موتور قیمتها شتاب بیشتری بگیرد. حجم نقدینگی ۲۶۵۱تریلیون تومانی باید در همین کالاها خود را بازتاب دهد و به افزایش خود ادامه دهد.
محید شقاقی یک اقتصاددان حکومتی از همگرا شدن این بازارها سخن میگوید که باعث افزایش باز هم بیشتر قیمتها خواهد شد:
«یک سناریو، آن است که بازار سرمایه با رشد بیشتری روبهرو شده و رشد چهار بازار دیگر (طلا، دلار، خودرو و مسکن) به سمت بازار سرمایه، میل کند. سناریوی دوم آن است که شاخص کل بازار سرمایه به قله رسیده و بازگردد. بازگشت شاخص کل بازار سرمایه تا جایی باید بازگردد که با بازارهای دیگر همگرا شود. این همگرایی لزوماً ثبات روی یک رشد واحد نیست. ممکن است دلار هشت برابر، طلا ۱۰برابر و بازار سرمایه ۱۲برابر شود اما این اعداد رشد باید به هم نزدیک شوند». (شرق - ۱۷ تیر۹۹)
شقاقی همچنین به تحلیل اشتباهی که از سوی بانک مرکزی ارائه شد و شرایط را وخیمتر کرد، اعتراف میکند:
«بانک مرکزی به دولت اعلام کرد که اگر نقدینگی به سمت بازار سرمایه حرکت کند، نقدینگی بلوکه شده و ما میتوانیم جلوی هجوم نقدینگی را بهسوی بازارهای چهارگانه موازی بگیریم. این تحلیل اشتباهی بود که مدیران بانک مرکزی به دولت ارائه دادند، زیرا رشد شاخص کل بازار سرمایه به رشدی میرسد که ریسک آن بسیار بالاست و سرمایهگذار وقتی احساس خطر کرده و میبیند که فاصله قابل توجهی بین بازار سرمایه و چهار بازار موازی وجود دارد، نقدینگی خود را از بازار سرمایه خارج کرده و به بازارهای دیگر منتقل میکند. در واقع هر بازاری که نسبت به دیگر بازارها از نظر رشد، جا مانده باشد، نقدینگی به سمت آن حرکت میکند» (همان منبع)
سود بانکی هم نقدینگی را مهار نمیکند
دولت آخوند روحانی در پی بینتیجه بودن اقداماتش برای کاهش نقدینگی و تورم، سراغ یک ابزار فنی بانکی رفت و با افزودن سود سپردههای بانکی به ۱۸درصد، تصور میکرد میتواند افزایش قیمتها را مهار کند اما این راهکار هم ثمر بخش نبود. کارشناس اقتصادی رژیم آخوندی در بیاثری این اقدام میگوید:
«سودی که در نظام بانکی به سپردهگذار داده میشود ۱۵درصد (جدیداً ۱۸درصد) است ولی تورم بالای ۳۰درصد، یعنی کسی که قصد سپردهگذاری دارد باید بداند ۱۵ تا ۲۰درصد نسبت به تورم قدرت خریدش را از دست خواهد داد و این یعنی عدم تعادل. زمانیکه این اتفاق در بازار پول میافتد اثر تخریبی آن با ورود سپرده به بازار سرمایه، کالا، خودرو و طلا و ... خود را نشان میدهد». (آرمان ملی. ۱۷تیر ۹۹)
هشدار ۲۵ اقتصاددان حکومتی نسبت به مخاطرات بازار سهام
تلاطمها و افسار گسیختگی بازارسهام و بازارهای کالا و خدمات و دلار و... ، زنگ های خطر یک زلزله عظیم و بنیانکن اقتصادی- اجتماعی و ناگزیر سیاسی را به صدا درآورده است تا جایی که ۲۵تن از اقتصاددانان حکومتی که آینده این رژیم را تیرهتر از آن میبینند که بشود با خوش خیالی به انتظار انتخابات آمریکا نشست و یا اینکه دری به تخته بخورد و فروش نفت از سر گرفته شود، نامه اخطاری به آخوند روحانی نوشتند و گوشهای از وخامت حال اقتصاد کشور بهدلیل عدم شناخت صحیح مسأله و ارائه راهحلهای غلط را بیان کردند:
«بازار بورس تهران از سال۹۸ رشد پرشتابی به خود گرفت و به شکل بیسابقهای بر سرعت رشد آن در سال۹۹ افزوده شد. وضعیت فعلی بورس و ادامه آن بهشدت بحرانخیز و همراه با تخریب بیشتر وضعیت اقتصاد کلان خواهد بود. در نتیجه انتظارات شکل گرفته در بورس، تولید با سرمایهگذاری و تأمین مالیِ داخلی بیشازپیش تعطیل شده، بر نابرابری افزوده شده و بازار پول در معرض تخریب از مجرای افزایش سرعت گردش پول و تبدیل هر چه سریعتر شبه پول به پول قرار خواهد گرفت و حتی فشار درونزایی برای خلق نقدینگی و پایه پولی مضاعف ایجاد خواهد کرد... پیآمد ادامه روند فعلی بازار بورس افزایش بیشتر تورم و نرخ ارز خواهد بود. این نگاه که با هدایت نقدینگی به بورس از قدرت نقدینگی کاسته میشود، از اساس خطاست». (مهر - ۱۶تیر۹۹)
در صفحه شطرنجی به گستردگی سرزمین ایران یکسو حاکمانی قرار دارند که از خونریزی و سرکوب مردم شاد بودند و با مساعد دیدن اوضاع و احوال بیرون از این دیار (مماشات)، چهار اسبه میتاختند. در سوی دیگر رزمندگانی با دستان خالی اما باعزمی پر از ایمان در برابر حاکم ظالم ایستادهاند. نهایت این نبرد جز پیروزی ارتش رنجبران و ستم دیدگان سرانجام دیگری ندارد. اما اشتباهات حریف غدار و از دست دادن سربازان و مهرههای بیجایگزینش در این نبرد، نقش مهمی در تغییر این تعادلقوا دارد.