هشدار و اعلام خطر سردمداران و مهرههای ریزودرشت رژیم در مورد فضای انفجاری جامعه و مردم گرسنه و بهجان آمدهیی که از مقایسه وضعیت غیرقابل تحمل خود با زندگی شاهانه سردمداران و عوامل آن، سراپا خشم و کینهاند؛ همچنان ادامه دارد.
اما بهنظر میرسد که حاکمیت آخوندی و دولت روحانی به یک راهکار در قبال این وضعیت دست یافتهاند و آن اینکه اولاً گرانی و فشارهای اقتصادی و غیره را جنگ روانی دشمنان بخوانند، ثانیاً اینکه پس این جنگ روانی را بایستی با گفتار درمانی، تبلیغات و جنگ روانی متقابل دفع و خنثی کرد.
در حالی که بسیاری از مردم در آتش فقر مطلق میسوزند، ولیفقیه نظام «اشرافیگری»! مردم محروم را «بلای بزرگ کشور» میخواند، نه غارت و چپاولگری نهادینه حکومتی و نه صرف هزینههای سنگین در سوریه و سایر کشورهای منطقه را. او با وقاحت خاص خود میگوید: «اگر خلقوخوی اشرافی جزو سبک زندگی ما شد، تبعات منفی آن از جمله ریزشها پایانی نخواهد داشت و کار خیلی مشکل میشود».(سایت خامنهای ۳۰خرداد ۹۷)
حالا چطور فقر و سیهروزی گسترده مردم محروم با اشرافیگری قابل جمع است، سؤالی است که جواب آن را باید در حجره دجالیت ولیفقیه جستجو کرد.
آخوند روحانی هم با همین شیوه بدون اینکه به روی نامبارک خود بیاورد که نظام آخوندی چه بلایی بر سر مردم آورده و بدون اینکه اشارهیی به عمق مشکلات مردم و فقر و فاقه آنها بکند، باز مردم را مخاطب قرار میدهد و میگوید بیایید «گلایهها و ناراحتیها را کنار گذاشته و با وحدت و همدلی در کنار هم بهدنبال عبور از مشکلات باشیم».(خبرگزاری ایسنا ۳۰خرداد ۹۷)
جهانگیری، معاون آخوند حسن روحانی، اما بهگونهیی دیگر اصل ماجرا را دور میزند و تمامی مشکلات را به گذشته نسبت میدهد، که گویا دولت روحانی در عمر بیش از ۵ساله خود اصلاً در بهوجود آمدن این وضعیت مصیبتبار مردم نقشی نداشته است! «متأسفانه در دوره گذشته و در ایام تحریم شاهد وقوع تخلفها و بروز مفاسد اقتصادی کلان به بهانه دور زدن تحریمها بودیم که علاوه بر آسیب به منافع ملی، موجب نارضایتی مردم هم شد».(خبرگزاری ایسنا ۲۹خرداد ۹۷)
معاون آخوند روحانی ضمن طفره رفتن از پذیرش مسئولیت مشکلات مصیبتباری که در این دولت ضدمردمی هم بر مردم هموار شده به شیوه گفتاردرمانی اظهار لحیه میکند و میگوید «باید با مسدود کردن همه روزنههای بروز فساد، از ناامیدی مردم و لطمه به منافع و حیثیت ملی جلوگیری کنیم».
و...
اما در ورای این طفره رفتنها و شیادیها، اوضاع اقتصادی آنقدر خراب است که مهرههای دانهدرشت حکومتی نیز نمیتوانند حکومت را از زیر بار آن درببرند و به صراحت اذعان میکنند که مسبب این وضعیت تمامیت حاکمیت آخوندی است.
از جمله آنها آخوند هاشم هاشمزاده هریسی عضو مجلس خبرگان آخوندی است که ضمن اشاره به وضعیت بد معیشتی مردم، «اختلاف طبقاتی» بهوجود آمده، فساد نهادینه شده و «رانتخواری» در این حاکمیت، میگوید: «بسیاری از مردم ما شبها گرسنه بخوابند و بیکار باشند و اجاره خانه نداشته باشند و دارو و درمان نتوانند برای بچههای خود تهیه کنند».(سایت جماران ۳۰خرداد ۹۷)
واقعیت این است که بهرغم پردهپوشی سردمداران رژیم از آنجا که رژیم آخوندی خود عامل بحرانهای خطرناکی است که هماکنون در کشور وجود دارد، روشن است که هیچگاه و در هیچ شرایطی راهحلی برای برونرفت از این بحرانها نمیتواند داشته باشد. چاقو دسته خود را نمیبرد.
واقعیتی آشکار که امروزه دیگر جابهجا، بسیاری از رسانهها و مهرههای هر دو باند رژیم به آن اعتراف میکنند.
اعتراف به واقعیتهایی نظیر این که: بیش از نیممیلیون خانوار در وضعیت اورژانسی فقر قرار دارند، ۸۰درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند، کلانشهرها در دام فقر گرفتار آمدهاند و تهران، مشهد، تبریز فقیرنشینترین شهرهای ایران هستند و چرخهای اقتصادی کشور دیگر توان چرخیدن ندارد و قدرت مردم بهشدت پایین آمده و قدرت خرید آنها نسبت به سالهای قبل بسیار پایینتر است...