حسن روحانی در سخنرانی تحلیف خود (در 14مرداد 96) برجام را «نمونهیی از وفاق ملی» نامید و از «الگوی برجام» سخن گفت که میتوان آن را «در روابط و حقوق بینالملل» بهکار گرفت؛ اما طی کمتر از یک هفته، محمد جواد ظریف وزیر خارجه روحانی، از سوءنیت آمریکا و نقض روح برجام توسط آمریکا سخن گفت و افزود: «چنانچه آمریکا بخواهد برجام را متوقف کند باید هزینه آن را بپردازد». معاون او، عراقچی نیز ضمن اشاره به «بهانهجوییها و تحریمهای غیرقابل پذیرش آمریکا» مدعی شد که گویا رژیم «برای هر احتمالی آماده است». (1)
مجدداً روحانی روز یکشنبه 22مرداد طی سخنانی در آخرین جلسه هیأت دولت یازدهم بار دیگر از برجام و آثار مثبت آن سخن گفت و مدعی شد «هیچکس در دنیا نیست بگوید ایران بهواسطه برجام ضرر کرده است». روحانی افزود: «قطعاً برجام بهنفع کشور، منطقه و کل جهان بوده و هست و هر کس بخواهد به برجام صدمه بزند به خودش و کشورش صدمه زده است».
منشأ بروز این مواضع ضد و نقیض که ظرف چند روز از دولت روحانی و دستاندرکاران مستقیم برجام، سر زده چیست؟ علت این اختلافها چیست؟ آیا این نشانهٴ شکاف میان روحانی با شمارهٴ یک و دو وزارتخارجهاش میباشد؟ یا اظهار ناامیدی دستاندرکاران برجام، مانوری برای همراهی نشاندادن با منتقدان برجام، برای از سر گذراندن موج است؟ یا بهطور واقعی بیانگر موضع دولت روحانی است که طی یک هفته از امید به ناامیدی گراییده است؟ در این صورت علت آن چیست؟ و آیا این حرفها و مواضع ظریف و عراقچی بهمعنی قصد رژیم برای خروج از برجام است؟
پاسخ به سؤال اخیر قطعاً منفی است، در حال حاضر حتی دلواپسان هم بهجز موارد نادری که اغلب با مقاصد باندی، یا برای روحیه دادن به نیروهای مأیوس رژیم، خروج از برجام را مطرح میکنند؛ در باند خامنهای حتی دلواپسان نیز بهشدت خواهان حفظ برجامند، چرا که میدانند اگر رژیم برجام را نقض کند، یا از آن خارج شود، با مکانیسم خودکار ماشه که در قطعنامه 2231شورای امنیت گنجانده شده، اولاً تحریمها دوباره و همه با هم برمیگردد، ثانیاً طرف نقض کننده و خاطی در معرض مجازات بینالمللی قرار میگیرد؛ بنابراین مهرهها و رسانههای حکومتی مدام به یکدیگر هشدار میدهند که مبادا در مورد برجام و حفظ آن دست از پا خطا کنند. شاخص این هراس از قضا طرح قانونی مسخره و بیخاصیت بهاصطلاح مقابله با تحریمهای جدید آمریکاست که روز یکشنبه 22مرداد در مجلس ارتجاع تصویب شد و در آن بهقول بروجردی رئیس کمیسیون امنیت و روابط خارجی مجلس، با نهایت احتیاط «تمام هنر» شان را بهخرج دادهاند که این طرح «مغایر با برجام» نباشد.
دولت آمریکا نیز خواستار خروج از برجام نیست؛ بهرغم آنکه برخی در کنگره یا سایر بخشها، از خروج از برجام صحبت میکنند، اما در سطح مقامهای مسؤل چنین حرفهایی گفته نمیشود و بسیار بعید است که آمریکا در هیأت ناقض برجام ظاهر شود؛ ضمن اینکه آمریکا نیازی هم به نقض برجام یا خروج از آن ندارد و اگر هدفش تحت فشار قرار دادن رژیم و وادار کردن آن به عقبنشینی از پروژه موشکی یا متوقف کردن دخالت در کشورهای منطقه است، این منظور را از طریق تحریمهای جدید که شرایط رژیم را به ماقبل برجام و حتی شدیدتر برگردانده، بهراحتی میتواند پیش ببرد. پس هدف آمریکا چیست؟ روزنامه ابتکار (21مرداد) به این سؤال چنین پاسخ میدهد: «اینکه گفته میشود آمریکا از برجام ممکن است خارج شود بهمعنای خروج آمریکا از مذاکره با ایران نخواهد بود. آنها در صورت خروج از برجام در پی ایجاد یک فضای معنادار برای شکل دادن به آینده تحرکات بر علیه ایران در قالب یک پکیج گستردهتر از برجام هستند، تا از این رهگذر ایران بهاجبار در مسائل مهم منطقهیی و بینالمللی چالشهای میان خود و آمریکا را تعیین تکلیف کند».
بهعنوان یک فرض و یک تابلو، اگر آمریکا از برجام خارج بشود و زیر این توافق بزند؛ چه خواهد شد؟ جالب است که در متن برجام عواقب نقض برجام از سوی رژیم ایران پیشبینی شده، اما در مورد آمریکا پیشبینی نشده؛ تنها رژیم میتواند شکایت خود را به مرجع حل اختلافات ببرد و باید آنجا بتواند اثبات کند که آمریکا به تعهدات خود پایبند نبوده، ولی خودش نمیتواند رأساً دست به اقدامی بزند. اما از آنجا که برجام یک قرارداد بین رژیم و 6کشور دیگر است، حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود، اسکلت برجام باقی میماند و رژیم و ۵کشور دیگر بهآن متعهد باقی میمانند.
هنگامی که در اوایل روی کار آمدن ترامپ، بحث پاره کردن برجام مطرح بود، ظریف و دستاندرکاران برجام صحبت از تعهد کشورهای اروپایی میکردند و اینکه اروپا ضامن برجام است، همان موقع بعضی رسانههای باند خامنهای بهدرستی گوشزد میکردند توسل به اروپا، در حالی که آمریکا از برجام خارج شده باشد، هیچ سودی برای ما ندارد و تنها دست و پای ما را میبندد، چرا که اروپا هرگز رابطهاش با آمریکا را به رابطهاش با ما نمیفروشد.
از سوی دیگر گفته میشود دولت آمریکا قصد دارد در ماه اکتبر که نوبت بعدی ارزیابی پایبندی رژیم بهبرجام است، این پایبندی را مورد تأیید قرار ندهد و لابد این کار را با دلایل محکمهپسند مطرح خواهد کرد.
در همین رابطه آمریکا درخواست کرده که بازرسان آژانس از مراکز نظامی رژیم بازدید کنند، اما رژیم به این بهانه که بازدید از مراکز نظامی امنیت ملیاش را بهخطر میاندازد با این خواسته مخالفت کرده است؛ اما این موضع قابل دفاع نیست، چرا که سایتهای اتمی رژیم و بهخصوص پروژههای مخفیانهٴ اتمی در مراکز نظامی مستقر بوده و مخالفت با بازرسی بهمعنی آن است که چیزی برای مخفی کردن دارد. بهخصوص که افشاگریهای اخیر مقاومت ایران هم تأیید میکند که رژیم در حال انجام پروژههای مخفیانه است و ایستادگی در این موضع، دلیل کافی بهدست آمریکا میدهد که پایبندی رژیم بهبرجام را تأیید نکند و در این صورت رژیم ناقض برجام تلقی خواهد شد و مشمول تحریمهای آمریکا و تنبیهات بینالمللی قرار خواهد گرفت که هزینهٴ بسیار سنگینی برایش خواهد داشت.
روزنامه جوان (21مرداد) در این باره هشدار میدهد: «میخواهند همین عدم اجازه را دلیل عدم پایبندی ایران به برجام معرفی کنند و با هزینهٴ ایران از برجام خارج شوند. بنابراین باید هوشیار بود که آمریکاییها در حالی که خود، برجام را تاکنون بهصورت فاحش نقض کردهاند، چگونه میخواهند جمهوری اسلامی را بهنقض برجام متهم کنند».
بنابراین رژیم چارهیی ندارد جز اینکه با بازرسی مراکز نظامی خود موافقت کند؛ کمااینکه پیش از این هم چند بار دیگر بهرغم هارت و پورتها مجبور شده است تحت عنوان «بازدید تشریفاتی» با بازدید آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازدید و در واقع بازرسی پارچین موافقت کند. (2)
اکنون هم بهنظر میرسد این تنها راه است، اما مسأله این است که رژیم بهطور واقعی پروژههای اتمیش را مخفیانه ادامه میدهد، بنابراین بهشدت میترسد که در این بازرسیها برگهها و مدارکی بهدست آژانس بیفتد؛ به این ترتیب اگر به آژانس اجازهٴ بازرسی بدهد یک طور و اگر اجازه ندهد طور دیگر، خود را در معرض عواقب نقض تعهدات و در نتیجه در معرض تنبیهات و تحریمهای بینالمللی قرار خواهد داد. نتیجه اینکه ضد و نقیضگوییهای دولت روحانی و دستاندرکاران برجام را نبایستی مانور یا تمایل آنها به خروج از برجام، بلکه انعکاس بنبست رژیم در برجام تلقی کرد.
یکی از کارشناسان سیاسی باند روحانی کوتاهآمدن با همان الگوی خمینی و سرکشیدن جامزهر آتشبس برای حفظ نظام را بهرژیم پیشنهاد میکند و مینویسد: «منفعت ملی ما بالاترین مصلحت دینی ماست. در همین راستاست که معمار انقلاب حضرت امام خمینی مصلحت نظام را مطرح کرده و حفظ نظام را بالاترین مصلحت دانسته اند». (3)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تلویزیون رژیم 20مرداد 96
2 ـ از جمله در تاریخ 29شهریور 94و 11اردیبهشت 95)
3 ـ مهدی مطهرنیا ـ روزنامه ابتکار 21مرداد 96.
مجدداً روحانی روز یکشنبه 22مرداد طی سخنانی در آخرین جلسه هیأت دولت یازدهم بار دیگر از برجام و آثار مثبت آن سخن گفت و مدعی شد «هیچکس در دنیا نیست بگوید ایران بهواسطه برجام ضرر کرده است». روحانی افزود: «قطعاً برجام بهنفع کشور، منطقه و کل جهان بوده و هست و هر کس بخواهد به برجام صدمه بزند به خودش و کشورش صدمه زده است».
منشأ بروز این مواضع ضد و نقیض که ظرف چند روز از دولت روحانی و دستاندرکاران مستقیم برجام، سر زده چیست؟ علت این اختلافها چیست؟ آیا این نشانهٴ شکاف میان روحانی با شمارهٴ یک و دو وزارتخارجهاش میباشد؟ یا اظهار ناامیدی دستاندرکاران برجام، مانوری برای همراهی نشاندادن با منتقدان برجام، برای از سر گذراندن موج است؟ یا بهطور واقعی بیانگر موضع دولت روحانی است که طی یک هفته از امید به ناامیدی گراییده است؟ در این صورت علت آن چیست؟ و آیا این حرفها و مواضع ظریف و عراقچی بهمعنی قصد رژیم برای خروج از برجام است؟
پاسخ به سؤال اخیر قطعاً منفی است، در حال حاضر حتی دلواپسان هم بهجز موارد نادری که اغلب با مقاصد باندی، یا برای روحیه دادن به نیروهای مأیوس رژیم، خروج از برجام را مطرح میکنند؛ در باند خامنهای حتی دلواپسان نیز بهشدت خواهان حفظ برجامند، چرا که میدانند اگر رژیم برجام را نقض کند، یا از آن خارج شود، با مکانیسم خودکار ماشه که در قطعنامه 2231شورای امنیت گنجانده شده، اولاً تحریمها دوباره و همه با هم برمیگردد، ثانیاً طرف نقض کننده و خاطی در معرض مجازات بینالمللی قرار میگیرد؛ بنابراین مهرهها و رسانههای حکومتی مدام به یکدیگر هشدار میدهند که مبادا در مورد برجام و حفظ آن دست از پا خطا کنند. شاخص این هراس از قضا طرح قانونی مسخره و بیخاصیت بهاصطلاح مقابله با تحریمهای جدید آمریکاست که روز یکشنبه 22مرداد در مجلس ارتجاع تصویب شد و در آن بهقول بروجردی رئیس کمیسیون امنیت و روابط خارجی مجلس، با نهایت احتیاط «تمام هنر» شان را بهخرج دادهاند که این طرح «مغایر با برجام» نباشد.
دولت آمریکا نیز خواستار خروج از برجام نیست؛ بهرغم آنکه برخی در کنگره یا سایر بخشها، از خروج از برجام صحبت میکنند، اما در سطح مقامهای مسؤل چنین حرفهایی گفته نمیشود و بسیار بعید است که آمریکا در هیأت ناقض برجام ظاهر شود؛ ضمن اینکه آمریکا نیازی هم به نقض برجام یا خروج از آن ندارد و اگر هدفش تحت فشار قرار دادن رژیم و وادار کردن آن به عقبنشینی از پروژه موشکی یا متوقف کردن دخالت در کشورهای منطقه است، این منظور را از طریق تحریمهای جدید که شرایط رژیم را به ماقبل برجام و حتی شدیدتر برگردانده، بهراحتی میتواند پیش ببرد. پس هدف آمریکا چیست؟ روزنامه ابتکار (21مرداد) به این سؤال چنین پاسخ میدهد: «اینکه گفته میشود آمریکا از برجام ممکن است خارج شود بهمعنای خروج آمریکا از مذاکره با ایران نخواهد بود. آنها در صورت خروج از برجام در پی ایجاد یک فضای معنادار برای شکل دادن به آینده تحرکات بر علیه ایران در قالب یک پکیج گستردهتر از برجام هستند، تا از این رهگذر ایران بهاجبار در مسائل مهم منطقهیی و بینالمللی چالشهای میان خود و آمریکا را تعیین تکلیف کند».
بهعنوان یک فرض و یک تابلو، اگر آمریکا از برجام خارج بشود و زیر این توافق بزند؛ چه خواهد شد؟ جالب است که در متن برجام عواقب نقض برجام از سوی رژیم ایران پیشبینی شده، اما در مورد آمریکا پیشبینی نشده؛ تنها رژیم میتواند شکایت خود را به مرجع حل اختلافات ببرد و باید آنجا بتواند اثبات کند که آمریکا به تعهدات خود پایبند نبوده، ولی خودش نمیتواند رأساً دست به اقدامی بزند. اما از آنجا که برجام یک قرارداد بین رژیم و 6کشور دیگر است، حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود، اسکلت برجام باقی میماند و رژیم و ۵کشور دیگر بهآن متعهد باقی میمانند.
هنگامی که در اوایل روی کار آمدن ترامپ، بحث پاره کردن برجام مطرح بود، ظریف و دستاندرکاران برجام صحبت از تعهد کشورهای اروپایی میکردند و اینکه اروپا ضامن برجام است، همان موقع بعضی رسانههای باند خامنهای بهدرستی گوشزد میکردند توسل به اروپا، در حالی که آمریکا از برجام خارج شده باشد، هیچ سودی برای ما ندارد و تنها دست و پای ما را میبندد، چرا که اروپا هرگز رابطهاش با آمریکا را به رابطهاش با ما نمیفروشد.
از سوی دیگر گفته میشود دولت آمریکا قصد دارد در ماه اکتبر که نوبت بعدی ارزیابی پایبندی رژیم بهبرجام است، این پایبندی را مورد تأیید قرار ندهد و لابد این کار را با دلایل محکمهپسند مطرح خواهد کرد.
در همین رابطه آمریکا درخواست کرده که بازرسان آژانس از مراکز نظامی رژیم بازدید کنند، اما رژیم به این بهانه که بازدید از مراکز نظامی امنیت ملیاش را بهخطر میاندازد با این خواسته مخالفت کرده است؛ اما این موضع قابل دفاع نیست، چرا که سایتهای اتمی رژیم و بهخصوص پروژههای مخفیانهٴ اتمی در مراکز نظامی مستقر بوده و مخالفت با بازرسی بهمعنی آن است که چیزی برای مخفی کردن دارد. بهخصوص که افشاگریهای اخیر مقاومت ایران هم تأیید میکند که رژیم در حال انجام پروژههای مخفیانه است و ایستادگی در این موضع، دلیل کافی بهدست آمریکا میدهد که پایبندی رژیم بهبرجام را تأیید نکند و در این صورت رژیم ناقض برجام تلقی خواهد شد و مشمول تحریمهای آمریکا و تنبیهات بینالمللی قرار خواهد گرفت که هزینهٴ بسیار سنگینی برایش خواهد داشت.
روزنامه جوان (21مرداد) در این باره هشدار میدهد: «میخواهند همین عدم اجازه را دلیل عدم پایبندی ایران به برجام معرفی کنند و با هزینهٴ ایران از برجام خارج شوند. بنابراین باید هوشیار بود که آمریکاییها در حالی که خود، برجام را تاکنون بهصورت فاحش نقض کردهاند، چگونه میخواهند جمهوری اسلامی را بهنقض برجام متهم کنند».
بنابراین رژیم چارهیی ندارد جز اینکه با بازرسی مراکز نظامی خود موافقت کند؛ کمااینکه پیش از این هم چند بار دیگر بهرغم هارت و پورتها مجبور شده است تحت عنوان «بازدید تشریفاتی» با بازدید آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازدید و در واقع بازرسی پارچین موافقت کند. (2)
اکنون هم بهنظر میرسد این تنها راه است، اما مسأله این است که رژیم بهطور واقعی پروژههای اتمیش را مخفیانه ادامه میدهد، بنابراین بهشدت میترسد که در این بازرسیها برگهها و مدارکی بهدست آژانس بیفتد؛ به این ترتیب اگر به آژانس اجازهٴ بازرسی بدهد یک طور و اگر اجازه ندهد طور دیگر، خود را در معرض عواقب نقض تعهدات و در نتیجه در معرض تنبیهات و تحریمهای بینالمللی قرار خواهد داد. نتیجه اینکه ضد و نقیضگوییهای دولت روحانی و دستاندرکاران برجام را نبایستی مانور یا تمایل آنها به خروج از برجام، بلکه انعکاس بنبست رژیم در برجام تلقی کرد.
یکی از کارشناسان سیاسی باند روحانی کوتاهآمدن با همان الگوی خمینی و سرکشیدن جامزهر آتشبس برای حفظ نظام را بهرژیم پیشنهاد میکند و مینویسد: «منفعت ملی ما بالاترین مصلحت دینی ماست. در همین راستاست که معمار انقلاب حضرت امام خمینی مصلحت نظام را مطرح کرده و حفظ نظام را بالاترین مصلحت دانسته اند». (3)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تلویزیون رژیم 20مرداد 96
2 ـ از جمله در تاریخ 29شهریور 94و 11اردیبهشت 95)
3 ـ مهدی مطهرنیا ـ روزنامه ابتکار 21مرداد 96.