روحانی با استفاده از فرصت سفر به سمنان چند سخنرانی کرد و طی آنها ضمن ادامهٔ خط امیددرمانی و تکرار ادعاهای مسخرهٔ خود در مورد وضعیت رو‌به‌راه رژیم، در لابلای دود و دمها و شعارهای دجالگرانهٔ معمول مبنی بر ایستادگی، موقعیت رژیم را در این جمله خلاصه کرد: «ما ۲راه بیشتر نداریم، یا باید در برابر آمریکا تسلیم شویم و ادعای نادرست و ناصحیح آنها را قبول کنیم تا تحریم‌ها برداشته شود و یا باید بایستیم و مقاومت کنیم». روحانی سپس با رندی کوشید بگوید که از نظر او راه بهتر کدام است.
روحانی در سخنرانی‌های خود از یک‌سو به شرایط سخت کنونی اشاره کرد و از سوی دیگر از جنگ با آمریکا دم زد و شعار ایستادگی داد.
شبکه ۱ تلویزیون حکومتی ۱۳آذر ۹۷ قسمتهایی از سخنان آخوند حسن روحانی در سمنان را پخش کرد: «رئیس‌جمهور محور اصلی صحبتش را با شرایط روز کشور و استواری ملت شروع کرد و گفت امروز روز آزمایش تاریخی برای ملت ایران است.
«روحانی: ملت بزرگ ما نخواهد گذاشت که دشمن لبخند بر لبان او نقش ببندد.
گوینده: رئیس‌جمهور طرح دشمن برای تحریم ایران را شکست‌خورده توصیف کرد و تأکید کرد: ایران در مقابل آمریکا هرگز سر خم نیاورده و نخواهد آورد».
روحانی در سخنرانی خود در دانشگاه سمنان در اشاره به شرایط اقتصادی اجتماعی وقاحت را به اوج رساند و مدعی شد که دریافتی حقوق بگیران در ۵سال ریاست وی ۵برابر شده و مشکلات را هم به جنگ با آمریکا مصادره کرد و گفت: «این‌که در جامعه ما اقشار تحت فشار امروز دریافتی و مستمری‌شان نسبت به ۵سال پیش حدود ۵برابر شده. البته نمی‌خواهم بگویم که شرایط ما امروز شرایط مطلوبی هست. اگر ما مدعی هستیم که ما در برابر آمریکا باید بایستیم که باید بایستیم. جنگ زد و خورد هست، جنگ زخمی شدن داره».
روحانی که به این ترتیب می‌خواست بگوید که ایستادگی در برابر آمریکا چنین پیامدهایی دارد و به‌رغم این ژست‌های چپ‌نمایانه، در یکی از سخنرانی‌هایش راه گریز را هم نشان داد و گفت: «نباید اجازه دهیم جنجال بیهوده در مورد لوایح FATF راه بیفتد ما به تصویب این لوایح ۴گانه نیاز داریم. باید با پولشویی مبارزه کنیم و راه آن شفافیت است».
روحانی با طرح این سؤال که می‌خواهیم با بانکهای دنیا همکاری کنیم یا نه؟ گفت: «در حال حاضر که آمریکا این همه فشار آورده است، ده‌ها بانک دنیا از کشورهای دوست که با آنها تعامل داریم، به ما اعلام کردند که اگر در اف.ای.تی.اف عضو نباشید، نمی‌توانیم همکاری کنیم.
روحانی در سخنرانی دیگری در سمنان با تأکید بر لزوم تصویب FATF تأکید کرد و گفت: «FATF خوب باشد یا بد، زیرساخت و لازمه ارتباط مالی با بانکهای جهانی است و رؤسای قوا به‌اتفاق، لوایح چهارگانه مرتبط با پولشویی را تأیید کرده‌اند؛ راه‌حل مشکلات شفافیت است».
این سخنان روحانی در شرایطی است که کیهان خامنه‌ای امروز تحت عنوان «تصویب CFT یعنی تیرخلاص به امنیت ملی» نوشت: «دولت برای تصویب CFT به هر بهانه‌ای متوسل شده است، یک روز «عدم همکاری بانکهای اروپایی با ایران» را به‌عنوان دلیل اصلی پیگیری CFT مطرح می‌کرد، روزی دیگر به بهانه مبارزه با پولشویی به‌دنبال تصویب CFT در مجلس است، اما پس از خروج آمریکا از برجام، طرح سازوکار ویژه مالی اروپا(SPV)، بهانه‌ای برای پیگیری CFT شد».
کیهان افزود: «اروپا باقی‌ماندن خود در برجام را منوط به تصویب لوایح مربوط به FATF در مجلس کرده است. یعنی به جای این‌که ایران از اروپا مابهازای «خروج آمریکا از برجام» را دریافت کند، اروپا می‌خواهد مابهازای «باقی‌ماندن خود در برجام» را از ایران بگیرد و این مابه‌ازا، چیزی جز FATF و تصویب CFT نیست. این نشان‌دهنده دیپلماسی انفعالی و بسیار ضعیف دولت در برابر اروپا است».
سؤال این است که چرا به‌رغم آویختن روحانی و دولتش در تمامی سالهای حکومت به دامان آمریکا تا جایی که به ناگزیر جام‌زهر برجام را به خورد نظام دادند، اکنون روحانی شعارهای دجالگرانه ایستادگی و مقاومت می‌دهد، اما در عین حال بر لزوم جام‌زهرهای دیگر از طریق پذیرش لوایح مربوط به FATF تاکید می‌کند؟
این دوگانه‌گویی ناشی از مخمصه و بن‌بست حاکمیت در زمینه سیاست خارجی و به‌طور مشخص در زمینه برجام است، بن‌بستی که مردم، کانونهای شورشی و مقاومت سازمان‌یافته آنها حاکمیت آخوندی را در آن گرفتار کرده است.
واقعیت این است که تا آنجا که به روحانی، دولت و باندش برمی‌گردد از نظر آنها تنها راه و چاره برای حاکمیت آخوندی برای خروج از مخمصه و بن‌بست در زمینه تمامی مسایل داخلی و خارجی، آویختن به دامان آمریکا و غرب است، که عملاً طی حدود ۴.۵سال گذشته نیز این خط را ادامه دادند. اما با شکست سیاست مماشات و به‌خصوص بعد از خروج آمریکا از برجام تاکنون این خط به بن‌بست رسیده است.
اما واقعیت این است که با پذیرش لوایح FATF و گردن‌گذاشتن حکومت آخوندی به پیامدهای عملی آن یعنی قطع حمایت از تروریستها و قطع کمک لجستیکی و مالی به آنها، نظام بهای بسیار سنگینی که کمتر از بهای برجام نیست باید بپردازد.
امری که بارها سردمداران حاکمیت از جمله شخص علی خامنه‌ای بر آن تأکید کرده‌اند که نتیجه آن منجر به جنگ نظام با مردم در داخل شهرهای ایران می‌شود. جنگی که در حال حاضر و پیش از خوردن جام‌زهرهای دیگر مردم و کانونهای شورشی با حمایت مقاومت سازمان‌یافته در راستای سرنگونی و براندازی رژیم بر آن تحمیل کرده‌اند.
