روزنامههای حکومتی در روز۲۴ اسفند عرصهٔ بنبستها و جنگ قدرت باندها در عرصههای مختلف است. از یکسو در اثر انفجار سایت نطنز که مدعی هستند کار دشمن خارجی است، در روزنامهها به جای وحدت تشدید تخاصمات باندی حول ادامه مذاکره یا قطع مذاکره با آمریکا بالا گرفته است. در عرصه اجتماعی بیراهحلی نظام در مقابل موج چهارم کشتار کرونا، جنگ گرگها در درون نظام را شدت بخشیده.
ورشکستگی نمایش انتخابات در بنبست مرغ و واکسن
«دولت، واکسن و مرغ و رانت» عنوام مطلبی است در جهان صنعت که نوشته مرغ که مربوط به بخش خصوصی است را دولت دست گرفته و واکسن که امر دولتی است را میگوید بخش خصوصی وارد شود. در ادامه ضمن یادآوری خسارتهای جانی و مالی در اثر این سیاستها به مردم اذعان کرده است: «شده را از دیرباز ردیابی کرده و راهبرد مشخص را با ترفندهای گوناگون بر دولت تحمیل میکنند».
«جهنم آشکار» عنوان مطلبی است در اعتماد که ضمن اشاره به دادگاه مزدور چپاولگر رژیم موسوم به حسن رعیت در دعوای باندی به محفل چماقداران لباسشخصی و چپاولهای نجومی آنان اعتراف کرده و نوشته است: «اینکه کسی نمیپرسد این همه ثروت از کسی که هیچ نوع کارآفرینی ندارد از کجا آمده؟ کسی نمیپرسد که این سبک زندگی برای کسی که حداکثر هنرش نشستن بر ترک موتور و به نام انقلاب علیه معترضان برخورد میکند از کجا آمده است؟ کسی نمیپرسد که چرا این همه افراد صاحب قدرت به آنجا رفت و آمد داشتهاند و هیچ احتمالی از ضدیت آن زندگی با قوانین و ارزشهای رسمی نمیدادهاند و خیلی هم از داشتن این رابطه و رفت و آمد مشعوف بودهاند؟».
انزوای اجتماعی رژیم و نفرت مردم از نظام را در اعترافات روزنامههای باند مغلوب دیده میشود. مستقل در مطلبی با عنوان «انتخابات ثمرهٔ خرد اجتماعی» از جمله نوشته است: «سخن گفتن از انتخابات، برای مردم نه تنها خوشایند نیست، بلکه شبیه یک شوخی تکراریست!» در ادامه هم نوشته «ناگفته پیداست که چنین اوضاع و احوالی، تا چه اندازهای میتواند برای یک جامعهٔ گرفتار در انواع معرکههای ملی و بینالمللی ویرانگر باشد. پامال شدن حقوق حقّهٔ مردم و فرو ریختن بنای اعتماد ملت نسبت به دولت و حاکمیت تنها نشانهٔ کوچکی از این ویرانگریست».
هاشمی طبا کاندید پیشین نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم هم در آرمان از ورشکستگی نمایش انتخابات رژیم خبر داده و اعتراف کرده: «مردم به اینکه، چه کسی بیاید برای ما بهتر میشود، معتقد نیستند و فکر نمیکنند، تفاوت زیادی میان این افراد نامزد شده در انتخابات وجود داشته باشد. شاید این احساس که «تغییری نخواهد کرد»، میان مردم غالب باشد و آنان از اصلاح امور در صورت رأی آوردن هر یک از نامزدهای انتخاباتی ناامید هستند. مردم از اینکه نامزدهای انتخاباتی برای آنها کاری انجام دهد، ناامید شدهاند، برای همین اشتیاقی به انتخابات نشان نمیدهند».
خطوط قرمز نظام زیر آوار نطنز
بحث ادامهٔ مذاکره با آمریکا بعد از انفجار سایت اتمی نطنز یا قطع مذاکره موضوع صفبندی روزنامههای باندهای حاکم علیه یکدیگر شده. در این میان روزنامهٔ جهان صنعت در مطلبی با عنوان «دولت رد وضعیت کیش و مات» به اینکه مذاکرات همیشه با اجازه خامنهای است و دولت بدون اجازه او نمیتواند پای میز مذاکره برود به حملات دلواپسان به تیم مذاکرهکننده دولت روحانی اشاره کرده و نوشته است: «سکوت نهادهای فرادستی، زمینه فشار بر دولت را ایجاد کرده است و عدم تلاش دولت نیز میتواند منجر به این نقد شود که کار را رها کرده است... دولت اکنون در وضعیت کیش و مات است. اگر مذاکره کند با توجه به عدم تأیید مذاکرات با نقد شدید هواداران این پارادایم مواجه شده و اگر مذاکره نکند، نمیتواند پاسخگوی نیازها و خواستههای مردم باشد».
کیهان خامنهای هم در مطلب خود با عنوان «بازی خطرناک با خطوط قرمز» لاعلاجی نظام برای رفتن پای مذاکره را به حساب باند رقیب نوشته و ضمن حمله به باند روحانی از جمله نوشته است: «بهنظر میرسد تیم مذاکراتی ایران توانایی اجرای بدون تنازل سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران را برای بازگشت به برجام ندارد. اتفاقی که با توجه به سابقه آنها اصلاً دور از ذهن نیست. در چنین شرایطی شاید بهتر باشد برای حفظ منافع ملت ایران و لغو واقعی همه تحریمها طرحی تازه انداخت و پرونده هستهیی را مجدداً به شورای عالی امنیت ملی بازگرداند».
تیتر سایر روزنامههای باند ولیفقیه هم گواه همین فضا و بیانگر بنبست نظام است. از جمله تیترهای روزنامهٔ جوان قابل توجه هستند: «مذاکره زیر سایه ترور» یا تیتر «سمفونی آمریکا را قطع کنید» و مقاله دیگری با تیتر «روح برجام زیر آوار نطنز». البته در روزنامههای باند مغلوب هم تیترهایی عکس این مضامین دیده میشود. مثلا افتاب یزد بهنقل از ظهره وند نوشته است: «ترک مذاکرات به صلاح نیست». که این تشتت حاکی از آثار ضربه انفجار طنز در درون رژیم هست.