گردهمایی روز شنبه ۱۵شهریور در بروکسل، که بهمناسبت شصتمین سالگرد تولد سازمان مجاهدین خلق ایران برگزار شد، صحنهٔ تأکید مشترک سخنرانان و شرکتکنندگان بر ضرورت پایان دادن به سیاست مماشات آمریکا و اروپا با رژیم ولایت فقیه بود. این تأکید تنها یک شعار سیاسی نیست، بلکه حاصل تجربهیی تاریخی و خونین است که ملت ایران و مقاومت سازمانیافتهٔ آن طی دههها با هستی خود و سرنوشت کشور خود لمس کردهاند.
پرسش بنیادین هر شنوندهٔ این سخنرانیها این است: مگر این مماشات چه کرده است که مقاومت ایران چنین پیگیر و مصر بر پایان دادن آن است؟
نگاهی به تاریخ یک قرن اخیر ایران نشان میدهد هیچ قدرت و حکومتی در ایران، به اندازهٔ رژیم آخوندی از چتر حمایتی سیاستهای غرب برخوردار نبوده است. دستکم ۷۴سال است که سیاست مماشات، به اشکال گوناگون، همواره جانب قدرت حاکم را گرفته و مردم ایران را دم تیغ سرکوب سیاسی و استثمار اقتصادی رها کرده است. این سیاست نهتنها هیچ تغییری در حاکمیتها ایجاد نکرد، نهتنها مانع سرکوب و جنایت نشد، بلکه دست دیکتاتورهای حاکم را برای کشتار، زندان و اعدام، تروریسم دولتی بازتر کرد.
در ۴۶سال گذشته بهطور خاص، در هیچیک از قیامهای خونین مردم ایران علیه ولایت فقیه، صدایی از حمایت جدی آمریکا و اروپا شنیده نشد. قیامهای ۶۰، ۷۸، ۸۸، دی ۹۶، آبان ۹۸ و ۱۴۰۱ و خیزشهای پس از آن، با خون جوانان بر سنگفرش خیابانها نوشته شدند، اما غرب سکوت کرد. سکوتی که گاه با لبخندهای دیپلماتیک و قراردادهای اقتصادی همراه بود. در واقع، سیاست مماشات نهتنها چشم بر جنایات بست، بلکه با بازی منافع تجاری، ماشین سرکوب آخوندها را نیز سوخترسانی کرد.
گردهمایی بروکسل را باید در این بستر تاریخی معنا کرد و اهمیت آن را درک نمود. در این گردهمایی، بر پایان چشمپوشی از حقوق مسلم مردم ایران برای آزادی و بهرسمیت شناختن حق مبارزه با دیکتاتوری تأکید شد. مقاومت ایران طی سه دههٔ گذشته یکی از دشوارترین و در عینحال افتخارآمیزترین نبردهایش را علیه همین سیاست مماشات پیش برده است. افشاگریهای مستمر دربارهٔ برنامههای هستهیی، تروریسم برونمرزی و نقض سیستماتیک حقوقبشر توسط رژیم ملایان، بنبستهای بزرگی را در صحنهٔ بینالمللی شکسته و جهان را بارها و بارها وادار به تجدیدنظر کرده است.
اما باید دانست که پایان مماشات، تنها یک تغییر سیاست خارجی نیست؛ بلکه بهمعنای شکستن دیواری است که میان مقاومت مردم ایران و دستیابی به آزادی کشیده شده است. این دیوار، با خون شهیدان و رنج زندانیان سیاسی هر روز ترک برمیدارد و امید به فردایی آزادتر را صیقل میزند. همانگونه که در گردهمایی بروکسل بازتاب یافت، پادزهر سیاست مماشات، عشق یکجانبه به آزادی و وفای بیچشمداشت به پیمان آزادی است. این عشق، همان سرمایهٔ عظیمی است که ملت ایران در دل مقاومت سازمانیافتهٔ خود نهاده است؛ مقاومتی که نه معاملهشدنی است و نه سرکوبپذیر.
تجربهٔ نیمقرن گذشته نشان داده است هرجا مماشات شکستخورده، مردم ایران یک گام به آزادی نزدیکتر شدهاند. امروز نیز تداوم مبارزهٔ سیاسی، اجتماعی و بینالمللی برای پایان دادن به مماشات با ملایان، ضرورتی تاریخی و سرنوشتساز است. این پیام روشن گردهمایی بروکسل بود: زمانی که سیاستهای غرب بهجای معامله با خون ملت ایران، جانب مردم و مقاومت مشروعشان را بگیرد، مسیر آزادی باز خواهد شد. و بیتردید، روزی که سیاست هماهنگ و متقابل ارتجاعی ــ استعماری به پایان برسد، خورشید فردای آزادی ایران از پس ابرهای سالیان طولانیِ مماشات، طلوع خواهد نمود؛ چرا که پایان مماشات با ملایان، فوران قیام و انقلاب در ایران خواهد بود.
پیوست: مماشات و مکافات؛ نقدها و راهحلها
گزیدهیی از سخنرانیهای گردهمایی بروکسل، بهمناسبت شصتمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ / ۶ سپتامبر ۲۰۲۵
پاتریک کندی، نماینده کنگره آمریکا بهمدت ۱۶سال: «میخواهم از همکاران اروپاییام سپاسگزاری کنم که اینجا حضور دارند تا بگویند: دیگر بس است، مماشات کافی است. مماشات هرگز امنیت نمیآورد؛ مماشات فقط به فاشیسم اجازه میدهد که ادامه یابد. بنابراین ما باید تحریمها را دوچندان کنیم.»
گی فرهوفشتاد، نخستوزیر بلژیک ۲۰۰۸-۱۹۹۹: «پیامی که امروز میخواهم به شما و جامعه بینالمللی بدهم این است که بقای رژیم آخوندها و ادامه جنایاتش، اثبات شکست استراتژی مماشاتی است که جامعه جهانی، غرب و بهویژه اروپا تاکنون دنبال کردهاند. در واقع، استراتژی مماشات-مذاکره با آخوندها بر سر همهچیز، از جمله سلاح هستهیی، ثابت کرده که اوضاع در ایران بدتر شده است. این استراتژی قبل از هر چیز شرایط را برای مردم ایران بدتر کرده، مردمی که سالهاست زیر یوغ این رژیم رنج میبرند.
دوم، اوضاع منطقه را وخیمتر کرده است، زیرا رژیم آخوندها پشت تمامی بحرانهای یک سال اخیر در خاورمیانه است.
سوم، این سیاست ثبات جهان را نیز بهخطر انداخته است و در نهایت، استراتژی مماشات تهدید هستهیی (رژیم) ایران را هم از بین نبرده است.
نتیجهٔ امروز این است که بهجای استراتژی مماشات، جامعه جهانی و بهویژه اروپا نیازمند یک استراتژی جدید هستند. استراتژی «تعامل». تعامل مثبت با مردم ایران، با اپوزیسیون دموکراتیک و با مقاومت سازمانیافته.»
جان برکو، رئیس و سخنگوی پارلمان انگلستان ۲۰۱۹ – ۲۰۰۹: «در ایران یک آلترناتیو وجود دارد. این آلترناتیو برای مماشات با رژیم نیست. آلترناتیوی برای انتخاب آزادی است.»
کریس وان دیک، نماینده پارلمان اروپا از بلژیک: «سیاست بلژیک باید روشن باشد. دیگر نباید سیاست گروگانگیری وجود داشته باشد. باید به اتحادیه اروپا فشار آورد که سپاه را بهعنوان یک سازمان تروریستی در نظر بگیرد.»