روز ۲۶ آبان فرهنگیان شریف بازنشسته با شعار «فریاد ما به دولت پزشکیان خجالت» و «دولتیان حیا کنید حقخوری رو رها کنید» و «ای دولت دروغگو، حاصل وعدههات کو»، دولت پزشکیان را رسوا کردند.
در همین روز خبرگزاری رسمی رژیم دربارهٔ افزایش قیمت نان در سمنان و بیاطلاعی مردم نوشت: در استان سمنان قیمتهای نان لواش یارانهای از ۲ هزار و ۵۰۰ ریال در سال ۱۴۰۰ به ۶ هزار و ۲۵۰ ریال در آبان ۱۴۰۳ و قیمت نان بربری یارانهای از هفتهزار و۵۰۰ ریال طی همین مدت به ۱۸ هزار و ۷۵۰ ریال افزایش یافت که یک حساب سرانگشتی نشان از افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی قیمت نان طی سه سال است.
افزایش صددرصدی قیمت نان بهعنوان تنها غذای باقیمانده در سفرهٔ محرومان در کنار افزایش ۵۰درصدی سایر مواد غذایی و گرانی سرسامآور مسکن، گوشهیی از کارنامهٔ صدروزهٔ پزشکیان است. کسی که با وعدهٔ حل مشکلات معیشتی مردم از زیر عبای خامنهای بیرون آمد و با افزایش ۸۰درصدی اعدام و گرانی نان و قطع برق، رکورد رئیسی جلاد و شیخ شیاد را در جنایت و وقاحت شکست.
در حالی که قطعی سراسری برق، کسب و کار و زندگی مردم را با مشکلات بسیار مواجه کرده، پزشکیان با وقاحت از مردم ایران طلبکاری میکند که چرا «سه برابر کشورهای اروپایی» برق مصرف میکنند؟! و به محرومان بیپناه در سرمای پاییز توصیه میکند که مثل او درخانه «لباس گرم» بپوشند!
سایت سپاه پاسداران (جوان ۲۶آبان) با دفاع تمام قد از منطق پزشکیان مینویسد:
«رئیسجمهور حرف بسیار درستی میزند که میگوید برای رفع ناترازیها اول باید صرفهجویی کرد... پزشکیان، در نشستی با مدیران وزارت نیرو و نفت گفت: این منطقی نیست که حدود سه برابر کشورهای اروپایی در کشور ما برق مصرف میشود. باید از تمام مسیرهایی که میتوان مصرف را کاهش داد... خود من در خانه از لباس گرم استفاده میکنم. دیگران هم میتوانند این کار را انجام دهند».
در پاسخ به این وقاحت پزشکیان و طلبکاری نفرتانگیز او از مردم ایران که روی دریای نفت و گاز باید با خاموشی بسازند و در سوز سرما بلرزند، حالا شعار پزشکیان خجالت در کف خیابان فریاد میشود.
از ابتدای سال بسیاری از زحمتکشان و محرومان سفرههای خالی خود را در خیابان پهن کردند تا اعتراضشان را بهطور نمادین به نمایش بگذارند. اما پزشکیان با تکرار و تأکید بر سیاستهای جنگافروزانه خامنهای و با چند برابر کردن بودجه ارگانهای نظامی و سرکوبگر به لغز خوانی و فریبکاری مشغول است.
بی جهت نیست که بازنشستگان، پرستاران، کارگران و سایر اقشار به ستوه آمده، فریاد میزنند «نه مجلس نه دولت نیستند بهحال ملت» و «فقط کف خیابون به دست میاد حقمون».
روزنامهٔ حکومتی اعتماد (۲۹آبان) با اشاره شرایط انفجاری جامعه و پیامدهای فقر و گرسنگی، مینویسد: «فقر در ایران امروز، دیگر تنها یک چالش اقتصادی نیست؛ بلکه تهدیدی جدی برای انسجام اجتماعی و ثبات سیاسی است. آمارها نشان میدهد، میلیونها ایرانی با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکنند و از حداقلهای زندگی محرومند».
این تصویری کوچک از جامعهیی است که کاسهٔ صبرش لبریز شده و همچون انبار باروتی در انتظار جرقه است.
یک روزنامهٔ حکومتی هم با نگرانی از اینکه کار نارضایتیهای انباشته شده به «خیابان» کشیده شود، مینویسد: «جامعه باور نمیکند این حکومت برای کشور کار میکند. این اشکال اصلی و گیر کار دولت است. اگر مقاومت در خیابان شروع شود، کار دولت سخت خواهد شد زیرا آنجا فرمان دست نیروهای نظامی است و پزشکیان کارهیی نیست. اگر کار به خیابان برسد همین حداقل دستاورد هم از بین خواهد رفت» (ستاره صبح، ۲۲ آبان).
یک روزنامهٔ حکومتی دیگر نیز همین معنا را به پزشکیان و خامنهای گوشزد کرده و این هشدار را تیتر کرده است که: «فردا خیلی دیر است» (جهان صنعت ـ ۲۸آبان).