بهرغم اینکه ولیفقیه ارتجاع صراحتاً مخالفت خود را با هر گونه مذاکره و حتی ارتباط با آمریکا، در دیدار با نخستوزیر ژاپن اعلام کرد، اما طیف باند روحانی و اصلاحطلبان حکومتی بر ضرورت مذاکره اصرار میورزند و مخالفت با مذاکره را برای رژیم فاجعهبار میدانند. در مقابل مهرهها و رسانههای باند خامنهای، اصرار بر مذاکره را با عناوینی نظیر خودباختگی، وادادگی، خیانت و امثالهم بهشدت مورد حمله قرار میدهند.
روزنامهٔ حکومتی ایران ارگان دولت روحانی، نفس مطرح شدن بحث مذاکره حتی بهرغم شکست سفر نخستوزیر ژاپن را مثبت دانسته، چرا که تابوی مذاکره با آمریکا را شکسته است. این روزنامهٔ حکومتی مینویسد: « نفس تقویت مذاکره و طرح گفتگو حتی با آمریکا از سوی رسانهها که به شکسته شدن تابوی مذاکره با این کشور انجامیده، اتفاق خوبی است. ممکن است سفرهایی که از سوی برخی مقامهای سطوح بالا به ایران صورت گرفته نتیجه بخش نبوده باشد ولی همین که در محافل مختلف سیاسی و رسانهای از اصطلاح مذاکره استفاده میشود، نشان میدهد که ایران تا اینجا بهخوبی هوشمندانه رفتار کرده و نفس تحرکاتش در چارچوب دیپلماسی مثبت است».
یکی از کارشناسان سیاسی باند روحانی به نام مطهرنیا صراحتاً به شکاف موجود بین دولت روحانی و ولیفقیه بر سر مذاکره اذعان کرده و میگوید: «اگر دولت را رئیسجمهوری و مجموعه قوه مجریه بخوانیم، باید قبول کنیم که این دولت خواهان آن است که از طریق دیپلماسی زمینههای حل مسأله ایران و آمریکا فراهم شود تا شاهد پایین آمدن سطح تنازع بین تهران و واشنگتن در منطقه و همچنین نظام بینالملل باشیم».
مطهرنیا با بیان تلویحی این نکته که در حاکمیت ولایتفقیه دولت چارهای جز تبعیت از ولیفقیه (که آن را حکومت مینامد) ندارد، میافزاید: « دولت تحت نظر حکومت و در واقع میتوان گفت با نظارت و مسئولیت حکومت، به انجام کنشهای سیاسی میپردازد. دولت در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران بدون در نظر داشتن اراده حکومت نمیتواند بر اساس نظرات و دکترین خود وارد عمل شود».
این کارشناس حکومتی با اشاره به مسئولیت ناپذیری ولیفقیه خاطرنشان میکند که عواقب مذاکره کردن یا مذاکره نکردن در هر حال به پای دولت نوشته میشود، مینویسد: «همانگونه که در پرونده مهم برجام، اراده حکومتی مذاکرات را آغاز کرد و قبل از روی کار آمدن دولت روحانی مذاکرهها در «عمان» بین ایران و طرفهای مقابل بهویژه آمریکاییها شروع شده بود؛ اما مسئولیت برجام بر دوش دولت باقی ماند».
سایت حکومتی فرارو (۲۵خرداد) طی مقالهیی به قلم جلیلوند با عنوان «آمریکا بهدنبال اجماع جهانی علیه ایران» مینویسد: ««استراتژی آمریکا این است که ایران را در یک موقعیت آچمز قرار دهد. از سوی دیگر خودش را در موقعیتی قرار دهد که حق با اوست و هر اقدامی که بخواهد میتواند انجام دهد.
جلیلوند افزود: «آمریکا در اولین اقدام برگ مذاکره را انداخت و گفت ما حاضریم با ایران مذاکره کنیم. اصولاً مذاکره در عرصه بینالملل امر مثبتی به حساب میآید. وقتی کشوری میگوید که مذاکره نمیکنیم، متهم به دیپلماسیگریزی میشود. حالا آمریکاییها میخواهند این را القا کنند که ایران حاضر به مذاکره نیست. از سوی دیگر ناامنسازی خلیجفارس و دریای عمان را هم به ایران نسبت میدهند تا به هدف نهایی خود برسند».
روزنامههای باند ولیفقیه به این استدلالها و طرفداران مذاکره تاختهاند.
کیهان خامنهای (۲۶خرداد) در یادداشت روز خود با عنوان« آخرین فریب» از جمله مینویسد: «اگر کسانی نسخه مذاکره و «تسلیم در مقابل تحمیل» را میپیچند، از صلاحیت ساقطند و حق ندارند از حقوقبشر و آزادی و کرامت انسان و از این قبیل دم بزنند. آنها رفیق قافلهای هستند که به نام راه بلدی، کاروان را به بیراهه و وسط کمین دزدهای سرگردنه میکشانند».
روزنامهٔ حکومتی وطن امروز (۲۶خرداد) نیز طی مقالهای با عنوان «رهاورد سفر ماس و آبه»، با اشاره به سفر وزیر خارجهٔ آلمان و نخستوزیر ژاپن و در حالی که آنها را فرستادگان و مأموران آمریکا خوانده، مینویسد: «هیچکس نمیتواند ادعا کند مذاکره با ترامپ میتواند آورده اقتصادی خاصی برای ایران داشته باشد. حداقل در شرایط حاضر که او علناً برجام را در سطل زباله اتاق بیضی کاخ سفید انداخته، مذاکره چیزی جز دیوانگی و تمسخر خویشتن نیست».
این روزنامهٔ باند خامنهای در انتها میافزاید: « افتادن در چاه فریب اروپاییها با وعدههای شرمآوری چون INSTEX عملیاتی نشده، یا طرح مسائل اختلافی از قبیل همهپرسی با طعم تعریض به مسأله هستهیی، اکنون چیزی جز خدمت به ترامپ و نوکرهای اروپاییاش نیست».
مطالب مرتبط: