728 x 90

اقتصاد رژیم آخوندی؛ پیچیده یا پاشیده؟!

اقتصاد رژیم آخوندی؛ پیچیده یا پاشیده؟!
اقتصاد رژیم آخوندی؛ پیچیده یا پاشیده؟!

در تاریخ اندیشه اجتماعی، با توجه به رشد تصاعدی و افزایش شتابان ارتباط متقابل پدیده‌های اجتماعی، اصطلاح «پیچیدگی» به کار گرفته شده و در تحلیل سیستم‌ها و سامانه‌های اجتماعی کاربرد فراوان یافته است. پیچیدگی اجتماعی (social complexity) در جامعه‌شناسی، چارچوب مفهومی مهمی برای تحلیل جامعه به‌شمار می‌رود. پیچیدگی‌های منظم در برابر «سادگی» قرار گرفته و رشد و تکامل پدیده‌هایی با ارتباطات گسترده را نشان می‌دهد.

بنابراین، پیچیدگی منظم در مقابل سادگی و بی‌نظمی قرار می‌گیرد. سال‌های دور، وقتی از آخوندهای بی‌سواد حوزه جهلیه می‌پرسیدند که چرا «نظم» در کارهای شما نیست، می‌گفتند: «نظم در بی‌نظمی است»! علاوه بر این‌که از درک پیچیدگی دوران جدید نیز ناتوان بودند... سال‌ها گذشت و آخوندهای دین‌فروش، با غصب حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان، بی‌نظمی و هرج و مرج را در رژیم ارتجاعی خود برقرار کردند تا آنجا که در دوره احمدی‌نژاد، سازمان برنامه کشور را نیز منحل کردند و همگان به این سفاهت آشکار پی بردند. گرچه این بی‌خردی‌ها ارکان جامعه‌یی را که در قرن بیست و یکم زیست می‌کند، با تمام پیچیدگی‌ها و بغرنجی‌ها به فرسایش کشاند، اما مافیای حامی خامنه‌ای و آخوندهای سفاک و پاسداران جنایتکارشان، لحظه‌ای از غارت و چپاول منظم و توأم با برنامه و نقشه‌های حساب شده سرمایه‌های ملی و منابع زیرزمینی میهن غافل نشدند! میلیون‌ها فقیر زیر خط بقا، ناترازیهای حیرت‌آور در حوزه نفت و گاز، نابودی کشاورزی و فلج کردن صنعت و وابسته ساختن معیشت مردم به وارداتی که آقازاده‌ها متولی آن هستند، همه و همه نشان‌دهنده نظم ویرانگر جامعه غرق در بحران ایران است.

 

نظم غارتگرانه در بی‌نظمی‌روندها

یک دهه پیش، که هنوز ابر بحرانهای اقتصادی به‌وضوح امروزین نمایان نشده بود، ذینفعان اقتصادی پشت ظواهر فریبکارانه باندهای مافیای رقیب را برملا ساختند تا فضایی برای خود مهیا کنند. «بیشترین کاربرد نظریه آشوب و بی‌نظمی در اقتصاد، پیش‌بینی متغیرهای پولی و مالی و بازارهای جهانی، به‌ویژه بازار نفت و مدل‌های اقتصاد کلان جاری در کشورهای مختلف است. اما چگونه می‌توان از تئوری بی‌نظمی در اداره اقتصاد یک کشور استفاده کرد تا راههای کسب درآمدهای نامشروع هموار شود و بدون نگرانی، میلیاردها دلار از سرمایه‌های ملی را تاراج کرد؟» (شبکه اطلاع‌رسانی نفت و انرژی۱۹ آذر۱۳۹۳)

این تحلیل‌ها نشان می‌دهد که کارگزاران رژیم آخوندی از مسدود کردن مسیرهای دسترسی به اطلاعات صحیح و هم‌چنین آمارسازیهای دروغین برای ایجاد نتایج مورد نظر خود بهره می‌برند تا نظام سیاست‌گذاری دچار سردرگمی و در نتیجه اتخاذ تصمیمات غلط شود. «چیزی که در این سال‌ها در اقتصاد ایران مشاهده می‌شود، بی‌دقتی در آمارهای اعلامی و نبود شفافیت در آنها است که نه تنها منجر به دست نیافتن محققان به آمار صحیح شده، بلکه فساد اقتصادی را نهادینه کرده و در نتیجه شاهد هستیم که درآمد ۸۰۰ میلیارد دلاری ارزی کشور نتوانسته از منفی شدن رشد اقتصادی جلوگیری کند» (همان).

بنابراین، حیات و زندگی یک ملت در عصر پیچیدگی‌های موجود در جامعه بشری، اگر تحت حاکمیت یک رژیم ارتجاعی قرار گیرد، نمی‌تواند با سطوح و ابعاد لازم برای انطباق با شرایط متحول جامعه جهانی هماهنگ باشد. این شاخص خود را در تعیین جایگاه دولتهای مستقر در کشورهای مختلف نشان می‌دهد تا همگان از وضعیت کشور خود آگاه شوند.

 

رتبه ۱۰۱ ایران در «پیچیدگی اقتصادی»

«پیچیدگی اقتصادی» عنوانی جدید در رقابتهای جهانی است و به‌معنای قابلیت تولید محصولات متنوع در سطح رقابت جهانی است. اهمیت پیچیدگی اقتصادی در افزایش ثروت و توسعه کشورها به‌طور فزاینده‌یی مورد تأیید مطالعات و شواهد تجربی قرار گرفته است. به‌عنوان مثال، اگر کشوری مانند برزیل را در نظر بگیریم که تنها محصول صادراتی‌اش قهوه است، نشان می‌دهد که برزیل از پیچیدگی اقتصادی چندانی بهره‌مند نیست. در چنین اقتصادی، نهاده‌های کمی (نیروی کار، آب، خاک و کود) مورد استفاده قرار می‌گیرند و کالای نهایی (قهوه) به‌سادگی روانه بازارهای جهانی می‌شود.

«اکنون پرسش این است که جایگاه ایران در رده‌بندی کشورها بر اساس شاخص پیچیدگی اقتصادی کجاست؟ بر اساس مطالعه‌ای که در دانشگاه هاروارد انجام شده، در سال ۲۰۱۸، ایران در جایگاه ۱۰۱ از میان ۱۳۳ کشور از منظر شاخص پیچیدگی اقتصادی قرار داشت. اکنون این پرسش مطرح است که چرا کشوری مانند ایران باید در این رتبه‌بندی شرایط نامطلوبی داشته باشد؟ اقتصاد ایران در این رده‌بندی، پایین‌تر از کشورهایی مانند اروگوئه، ازبکستان و کنیا قرار دارد» (ستاره صبح۱۱ مهر۱۴۰۳).

 

همه درآمدهای نفتی صرف پرداخت کسری صندوق‌های بازنشستگی

طبیعی است که این جایگاه خجالت‌آور در میزان پیچیدگی اقتصادی، در عموم حوزه‌های معیشت و کار و تولید جامعه مشهود است. بحران بودجه و ناترازیهای گوناگون و کسری صندوق‌های بازنشستگی چنان است که اصلاح‌طلبان قلابی مانند عباس عبدی هم مجبور به اعتراف شده‌اند: «تقریباً همه درآمدهای نفتی صرف پرداخت به کسری صندوق‌های بازنشستگی می‌شود. این به‌معنای آن است که بودجه ایران بدون در نظر گرفتن پرداختی به بازنشستگان غیرنفتی محسوب می‌شود» (اعتماد۱۰ مهر۱۴۰۳).

 

جمعیت فقرا در ایران، چند برابر جمعیت برخی از کشورهاست

پاشیدگی اقتصاد رژیم آخوندی در فروپاشی بنیانهای معیشت میلیون‌ها هموطن‌مان هر روز عیان می‌شود. «بر اساس آمارها، ۳۰ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند. ۶ درصد از جمعیت ایران هم تحت فقر شدید قرار دارند و هر سال به این آمار اضافه می‌شود. آمارها از اضافه شدن ده میلیون نفر به جمعیت فقرا از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ حکایت می‌کند. این عدد چند برابر جمعیت بسیاری از کشورهاست و قابل پنهان کردن نیست» (شهروند۶ مهر۱۴۰۳).

 

آغاز پایان پاشیدگی‌ها

دیگر کسی نمانده است که به فرجام نهایی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران اذعان نکند. پیوند اعتراضهای گسترده تهیدستان و شورشگرانی که مشعل انقلاب را برافروختند، پایان‌دهنده ناسیستمی است که به‌سوی پاشیدگی پیش می‌رود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d88201a6-0866-487e-a873-5aefbf016345"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات