فاشیسم دینی حاکم بر ایران در شکنندهترین برهه عمر ننگین خود، بار دیگر دانشآموزان و جوانان را هدف سرکوب قرار داده است. این رژیم که از خیزشهای مردمی در شرایطی کنونی بهشدت هراس دارد، به طرحی جدید روی آورده تا اعتراضات دانشآموزی را در نطفه خفه کند. اعزام نیروهای سرکوبگر انتظامی به مدارس، بیهیچ تفسیر و حاشیهروی، بیانگر فوبیای این رژیم از اثرگذاری و تعیینکنندگی نسلهای جوان ایران است؛ نسلهایی که از خاکستر دههها سرکوب و تحریف فرهنگی ققنوسوار برخاستهاند تا مشعلداران سرنگونی اهریمنان عمامهدار باشند.
آموزش و پرورش یا وزارت سرکوب؟!
علیرضا کاظمی، وزیر بهاصطلاح آموزش و پرورش، در جلسهیی مشترک با نیروی انتظامی، با ادبیاتی برخاسته از لحن بسیجیها و ذوبشدگان در ولایت یزیدی خامنهای خطاب به پاسدار سرتیپ احمدرضا رادان، سرکرده نیروی انتظامی، اظهار داشت: «در هر حوزهای من سرباز سردار رادان هستم... ما رو سرباز خودتون بدونید، هر مأموریتی که فکر میکنید ما تو این حوزه مشترکاً میتونیم انجام بدیم، در خدمت شما هستیم».
این وزیر سرسپرده از همکاری برای مقابله با آنچه «آسیبهای اجتماعی» مینامید، داد سخن سرداد. معلوم نیست او وزیر بهاصطلاح آموزش و پرورش است یا بازیچهای در دستان نیروی سرکوبگر؟! اگر اسم وزارتخانهاش را «وزارت گشتاپو» میگذاشت در این صورت حرجی بر او نبود.
پاسدار رادان نیز در این جلسه با اشاره به تلاش دشمنان [بخوانید نیروهای انقلابی و قیامآفرین، مجاهدین و کانونهای شورشی] برای «ربایش ذهن دانشآموزان» از طریق فضای مجازی، به نقش کلیدی دانشآموزان اذعان کرد. این اعتراف، اهمیت دانشآموزان، بهعنوان پیشگامان اعتراضات را برجسته میکند. آنها تهدیدی جدی برای بقای فاشیسم دینی محسوب میشوند.
خامنهای و هراس از نفوذ فرهنگی
یادآوری میکنیم خامنهای در سخنرانی ۴مهر ۱۴۰۳ خود بر لزوم «مراقبت» از نهادهای آموزشی و فرهنگی تأکید کرده و از وزارت آموزش و پرورش، صدا و سیما، مطبوعات و حتی وزارت علوم و بهداشت خواسته بود تا از «نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن» جلوگیری کنند.
نظام آموزشی ایران سالهاست که تحت سیطره ایدئولوژی ولایت فقیه، کتابهای درسی را بازنویسی کرده تا تاریخ معاصر را بهگونهیی روایت کند که گویا انقلاب ضدسلطنتی برای استقرار نظام ولایت فقیه شکل گرفته است. اما این تحریفها اینک در برابر تندباد عرض اندام نسل جوان ایران در هم پیچیده میشود.
نظام آموزشی؛ کارخانه تولید بسیجی یا کانون مقاومت؟
این رژیم سالیان تلاش کرده مدارس را به کارخانهیی برای تولید نیروی بسیجی و سرکوبگر تبدیل کند. کتابهای درسی، محتوای آموزشی و حتی ساختار مدارس بهگونهیی طراحی شدهاند که هیچ روزنهای برای آزادیخواهی، دگراندیشی یا عشق به فرهنگ پویای ایران باقی نگذارند. اما این پروژه توتالیتاریستی شکستخورده است. نسلی که در دل این نظام به دنیا آمده، هیچ سنخیتی با آن ندارد. دانشآموزان امروز، ضد استبداد دینی هستند؛ نسلی معترض و شورشگر که در قیام ۱۴۰۱ نشان داد کلیشههای حکومتی را به چالش میکشد.
حافظه جمعی نسلهای جدید، تصاویر القایی نظام را فیلتر میکند و نوستالژی دیگری خلق میکند که با روایت رسمی در تعارض است. این نسل، بهجای پذیرش گذشتهنگری رژیم، آیندهای روشن را طلب میکند و سیاست حافظهسازی حکومتی را پس میزند.
دانشآموزان، قربانیان جنگ و سرکوب
اقدامات سرکوبگرانه کنونی دانشآموزان، یادآور فجایع جنگ ایران و عراق است؛ جنگی که به تحریک خمینی و پاسدارانش آغاز شد و دانشآموزان را از کلاسهای درس به میدانهای مین کشاند. پاسدار محسن رضایی، این دانشآموزان را «سربازان یکبار مصرف» نامید؛ کودکانی که در عملیاتهایی با تاکتیک «امواج انسانی» برای باز کردن معبر مینها قربانی شدند. هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۶ اعلام کرد که ۳۶هزار دانشآموز در این جنگ جانباختند. این فاجعه، لکه ننگی بر پیشانی رژیم است که اکنون نیز فاشیسم دینی دانشآموزان را هدف قرار داده است تا مانع از نقشآفرینیهای آنها در انقلاب دموکراتیک مردم ایران باشد.
نقش تاریخی دانشآموزان در انقلابها
حافظه تاریخی مردم ایران گواه است که دانشآموزان همواره موتور محرکه انقلابها بودهاند. در انقلاب ۵۷، همبستگی دانشآموزان و دانشجویان خیابانها را به جوش و خروش آورد. تظاهرات ۱۳ آبان ۵۷ در دانشگاه تهران که با سرکوب خونین گارد شاهنشاهی مواجه شد، نقطه عطفی بود که خشم عمومی را شعلهور کرد و به سقوط دولت شریفامامی و اعلام حکومت نظامی منجر شد. امروز نیز دانشآموزان، در کنار دانشجویان، میتوانند تعادل رژیم ولایت فقیه را برهم بزنند و پیکهای انقلاب دموکراتیک در شهرهای شورشی باشند.
فراخوان به مقاومت و محکومیت جهانی
بیانیه کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت ایران، اتحادیههای دانشآموزی، دانشجویی، فرهنگیان و سازمانهای حقوقبشری را به محکوم کردن این سرکوبها فراخوانده است. این بیانیه تأکید میکند که دانشآموزان و جوانان مبارز، نه خامنهای، نه رادان، و نه هیچیک از نیروهای سرکوبگر را آرام نخواهند گذاشت. بیگمان این نسل، چون فنری فشرده، انرژی سرکوبشده خود را در قامت انقلابی دموکراتیک، آزاد خواهد کرد.