در حالی که هنوز حدود سه ماه به نمایش انتخابات ۱۴۰۰ نظام آخوندی مانده است، پردهبرداری از آن بهمعنی بارز شدن جبههبندی جنگ و دعواها و خط و نشان کشیدنهاست که از هماکنون شروع شده است. این جبههبندی هم بهطور آشکار، ویژگی رقابت ندارد که اساساً میدان بروز تمهیدات قدرتپرستانه، سهمخواهیها در چپاولگری و سوداگری با رانتخواری است.
چشمانداز این نمایش حکومتی تا یک هفته پیش در هالهای از تردید نسبت به حضور بهاصطلاح اصلاحطلبان بود. چنین تردیدی از نتیجهٔ نمایش دوم اسفند ۹۸ دامن زده شد. اما خامنهای که میدانست نمایش ۱۴۰۰ سرنوشتی بسا تلختر برای نظام بهبار خواهد آورد، در مقدمهچینی برای ورود به آن، دیگر دم از دولت جوان حزباللهی نزد تا بلکه با سیاهی لشکر اصلاحطلبان خدمتگزار نظام، بازار حضور در نمایش ۱۴۰۰ را گرم کند.
از آن به بعد بود که دوزیستان رو به انجماد نظام، شروع به تحرک کردند و در اولین قدم تلاش نمودند اجماعی دربارهٔ چگونگی شرکت در انتخابات شکل بدهند. هنوز این اجماع سر پا نشده، کارآییاش از منظر یک عنصر باند غالب در حد صفر برآورد میشود. اسدالله بادامچیان دبیرکل باند فاشیستی مؤتلفه اسلامی در گفتگو با خبرگزاری حکومتی فارس، نشانی این اجماع را با شاخص بیدنباله و در بنبست کامل بودن میدهد:
«نهاد اجماعساز اصلاحطلبان نمیتواند مشکل آنان را در انتخابات ۱۴۰۰ حل کند چرا که نیامده، اصلاحطلبان را دچار درگیری کرده است».
و در ادامه به قحطی رجال در بین اصلاحطلبان اشاره میکند و مشخصات رئیسی را که اجماعشان انتخاب کرده، چنین معرفی مینماید:
«حتی فردی را که بهعنوان رئیس این نهاد انتخاب کردهاند، فردی فرسوده است» (کیهان، ۲۰اسفند ۹۹).
این عنصر باند غالب نظام تلاش میکند کارنامهٔ دو دورهٔ دولت حسن روحانی را از کارنامهٔ نظام آخوندی جدا معرفی کند. از این رو تلاش دارد زمینه را برای نمایش ۱۴۰۰ طوری بچیند که گویی آنچه تاکنون رخ داده، در زمین جمهوری اسلامی با زعامت ولیفقیه نبوده و نظام میخواهد در این نمایش شقالقمر کند! لذا طرد کل نظام از جانب مردم ایران را به حساب باند مغلوب واریز میکند و شکست کامل نظام را با توهمی بلاهتبار اینگونه دور میزند:
«کسی نیست که از رأی خود در این دو دوره پشیمان نشده باشد» (همان منبع).
در حالی که دو بند بالاتر اعتراف کرد «کسی نیست که از رأی خود در این دو دوره پشیمان نشده باشد» (بخوانید رژیم را اکنون تحریم نکرده باشد)، با تار عنکبوت روی باد مینویسد که «انتخابات با شرکت گسترده مواجه خواهد شد»:
«دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی دربارهٔ میزان احتمالی مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: انتخابات با شرکت گسترده مواجه خواهد شد، چرا که طیفها وارد صحنه خواهند شد» (همان منبع).
کدام طیفها؟! اگر طیفی وجود داشت که خامنهای پا پیش نمیگذاشت تا حتی برای حذفشدگان از نمایش دوم اسفند ۹۸ سفرهٔ بفرما پهن کند و عبارت دولت حزباللهی را درز بگیرد. مگر در نظام آخوندی یک طیف بیشتر از «حزب فقط حزبالله» وجود دارد؟ طیف شامل رنگها و تنوعات و دگرگونیها و دگراندیشیها میشود؛ همهٔ اینها ۴۲سال است که توسط جمهوری اسلامی یا به زندانها برده شدهاند، یا به تبعید فرستاده شدهاند، یا خانهنشین شده و یا قتلعام شدهاند.
اما از آنجا که بیمایه فطیر است، خودش زیرآب وجود هر طیفی را میزند و از هماکنون نشانی سیرک بودن و نمایشی بودن موضوعی بهنام انتخابات در نظام ملایان را میدهد. از هماکنون نقش اصلاحطلبان را به آنان ابلاغ میکند که فقط سیاهی لشکر هستند و اگر این نقش را هم بازی نکنند، «یعنی خودکشی» :
«اصلاحطلبان هم که ابتدا میگفتند نمیآییم الآن میگویند میآییم. اگر هم نیایند بهمعنای خودکشی سیاسی است».
مشاهده میشود که نمایشی تحت عنوان انتخابات در نظام آخوندی، فقط گذار از یک گردنه برای رسیدن به موقعیتی برای سهمخواهی در چپاولگری و سوداگری با رانتخواری بیشتر است. سر تا پای این گفتگو هیچ ارزش سیاسی ندارد و فقط تمهیدات برای ادامهٔ گردشی سوداگرانه توسط باندهای مافیایی و شبکهٔ الیگارشی سیاسی و اقتصادی در سایهٔ ولیفقیه است.