728 x 90

شب‌های قدر و ارزش انتخاب‌های پی‌درپی

مرگ بر اصل ولایت فقیه
مرگ بر اصل ولایت فقیه

ذات نایافته از هستی بخش

چون تواند که بود هستی بخش؟

(جامی. سبحه‌الابرار)

 

با فرا رسیدن شب‌های قدر در ماه رمضان، مجاهدین برای پاسخگویی به رسالت سنگین خود در قبال خلق قهرمان ایران، دست به انتخاب‌های پی‌درپی و متناسب با شرایط مبارزاتی می‌زنند. هم‌چنان‌که در یادنامه‌های شهیدان و مجاهدان صدیق اشرفی دیده و خوانده‌ایم، آنها با نوشتن نقشه‌مسیر، انتخاب‌های خود را با هم گره می‌زنند تا با تعهدات نو، مناسبات نو و اراده‌هایی صیقل‌خورده و آتشین به راه بشتابند و آرزوی دیرینهٔ مردم ایران را محقق کنند.

در این نوشتار کوتاه می‌خواهیم نگاهی داشته باشیم به فلسفه و ضرورت انتخاب‌های پی‌درپی و نو به نو مجاهدین در سرفصل‌های انقلابی و نقش آن در ارتباط با مبارزه برای آزادی

 

ایدئولوژی منتظم و سازگار

هر ایدئولوژی به‌عنوان نظام یا سیستمی از باور داشت‌ها، نگرش‌های فلسفی، سیاسی، اخلاقی، حقوقی، هنری و... باید به سه مقولهٔ مهم «جهان»، «انسان» و «تاریخ» پاسخ دهد و آنها را تبیین نماید. این ایدئولوژی باید از یک مونیسم غیرقابل شکاف برخوردار باشد. نمی‌توان در سپیده‌دم تاریخ از نفی طبقات و محو استثمار سخن گفت ولی جهان را دارای هدف و غایت ندانست و پیدایی آن را به تصادف و شانس ربط داد. به‌همین منوال نمی‌شود و نمی‌توان انسان را غیرمسئول، ناهدفمند، فاقد اراده، اختیار و آگاهی و مقهور و محاط در جبرها دانست ولی در پهنهٔ اجتماعی انتظار قیام و انقلاب اجتماعی داشت؛ چشم به خیزش توده‌ها دوخت و براندازی روابط ظالمانه را تبلیغ کرد. چنین تبیینی مشحون از تناقض و ناهمگونی در اجزا خواهد بود و در مواجهه با نخستین تندپیچ کمین کرده بر سر راه، از هم فروخواهد پاشید.

برادر مجاهد مسعود رجوی، در سلسله آموزش‌های تبیین جهان، ایدئولوژی منتظم و عاری از تناقض را به یک ارکستر سمفونی تشبیه می‌کند که در آن «آرشهٔ ویلون‌ها، یک‌دست و همنوا حرکت می‌کند. ضربات موزون طبل‌ها، رعشهٔ یک‌دست تارها، صداهای زیر و بم برخاسته از این ارکستر، هماهنگ و هم‌صداست. رمز موفقیت این ارکستر، همنوایی تمامی نوازنده‌ها با یکدیگر است. در غیر این‌صورت، ارکستر مجموعه‌یی می‌شود ناموزون و ناسازگار» (تبیین جهان. قواعد و مفهوم تکامل. ج۱)

 

مونیسم و هدفداری هستی

در جهان‌بینی و ایدئولوژی توحیدی مجاهدین، جهان خارج از ذهن ما یک واقعیت است. این واقعیت از مونیسم جوهری و قوانین متقن و مشخصی پیروی می‌کند. هدفدار است. پوچ و بیهوده نیست. بر اساس شانس و تصادف آفریده نشده است. غایتی واحد برای آن متصور است.

در این ایدئولوژی، تاریخ حرکت هدفدار و دیالکتیکی جامعه در بستر زمان است. تکامل تاریخ جبری، غیرآگاهانه و خارج از خواست و ارادهٔ نیروهای پیشتاز و توده‌های برانگیخته و شوریده بر وضع موجود نیست. مبارزه با ظلم، بی‌عدالتی، استبداد، ارتجاع و استثمار در نهایت بر پیروزی عدالت، آزادی، آگاهی و نفی کامل بهره‌کشی منتهی می‌شود. در این نگرش سمت و سوی نهایی تضادها به سمت وحدتی پایدار است.

 

اراده و انتخاب انسان

انسان در جهان‌بینی و ایدئولوژی توحیدی از نقشی ویژه برخوردار است. بدون انسان آگاه، مختار و انتخابگر، کمیت تکامل اجتماعی و تاریخی می‌لنگد.

در این نگرش پویا و دینامیک، انسان وجودی است آگاه، ذی‌شعور، هدفمند، دارای اراده، اختیار و قدرت انتخاب و در پذیرش مسئولیت و تعهد اجتماعی سقفی برای او متصور نیست. مسیر او می‌تواند از خاک تا خداگونگی ادامه یابد. جبرهای کور نمی‌توانند انسان را از نیل به صیرورت به سوی هدف نهایی بازدارند. موتور حرکت انسان، باور داشتها و انتخاب‌های او در بزنگاههای اجتماعی و تاریخی است. چنین انسانی برای نیل به رستگاری فردی و اجتماعی به دامن غارها و سکوت کوهستانها پناه نمی‌برد. کمال خود را در جدایی از اجتماع و هم‌نوعان نمی‌جوید، بلکه آن را در مبارزه با وضع موجود و تلاش برای رستگاری دیگران به‌اثبات می‌رساند.

 

انتخاب‌ها و انقلاب‌های نو به نو

اگر به مونیسم در قوانین هستی و هدفداری آن معتقد باشیم، باید برای ایجاد جامعه‌یی آزاد و عاری از استثمار و استبداد قیام کنیم و آن را برپا داریم. برپا داشتن چنین جامعه و مناسباتی نیاز به انسانهای پیشتاز و از خود گذشته و پاکباز دارد. چنین انسانی ـ با اعتقاد به مونیسم حاکم بر هستی ـ اهل حرکت خودبه‌خودی و کور نیست. ایدئولوژی و باور داشت‌های خود را به راهنمای عمل تبدیل می‌کند. آن را در مواجهه با آزمایش‌ها و دشواریهای راه غنا می‌بخشد و تعمیق می‌کند.

مجاهدین با اعتقاد عمیق به نقش تئوری انقلابی در ایجاد و تکامل عمل انقلابی، برای تراز کردن خود و تشکیلات‌شان با شرایط جوشان اجتماعی ـ سیاسی پیوسته دست به انتخاب‌های نو می‌زنند. همواره راه طی کرده را به جمعبندی می‌نشینند و به چرایی‌ها و چگونگی‌های گامهایی که باید بپیمانند، می‌اندیشند. استراتژی خود را برای یک برههٔ مبارزاتی تنظیم می‌کنند و تاکتیک‌های محوری را برمی‌گزینند. با این حال هرگز در یک مسیر تکراری درجا نمی‌زنند.

آنها می‌دانند که باید برای هر بازهٔ زمانی از مبارزه «نقشه مسیر» یا به عبارت دیگر طرح و تعهد مشخص داشته باشند. سرفصل‌های ایدئولوژیکی و مبارزاتی، بهترین بستر برای انتخاب‌های نو به نو آنهاست. انتخاب‌های نو به نو فردی و سازمانی آنها را قادر کرده است که بر زمان پیشی بگیرند. بر فراز تحولات سیاسی ـ اجتماعی حرکت کنند. با این تلقی مجاهد خلق، هرگز ایستا نیست. کهنگی را به‌رسمیت نمی‌شناسد. با شرایط تکاملی انطباق رزمنده و خلاق دارد. او به‌هیچ‌وجه در سایز‌ها و قالب‌های پیشین نمی‌ماند. برای ایجاد تغییر در جامعه، پیشاپیش خود را تغییر می‌دهد. پیش و بیش از آن‌که جامعه و مردم را به قیام و انقلاب فرابخواند، در خود با انتخاب‌های نو و مستمر انقلاب می‌کند. شورشگری را از شورش بر جبرها و موانع تکاملی در خود می‌آغازد و آن را به بیرون تسری می‌دهد.

 

رابطهٔ دیالکتیکی رهایی فردی و اجتماعی

مجاهد خلق اگر پیوسته بر وضع موجود در خویش شورش نکند، نمی‌تواند به‌موازات مونیسم حاکم بر پدیده‌های جهان و قوانین تکامل هستی، خود را نو کند و پیشتاز ارزش‌های نوین در جامعهٔ اختناق‌زده و چشم‌انتظار رهایی باشد. این انتخاب و شورشگری همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد در کادر یک مبارزه جمعی برای آزادی خلق صورت می‌گیرد؛ و از این رو انعکاس آن در فرد و جمع رهایی‌بخش و آزاد‌کننده است.

بنابراین بدون شورش بر موانع و پابست‌های ضدتکاملی در خویش، نمی‌توان سخن از رهایی هم‌نوع و آزادی دیگران گفت؟ این یک رابطهٔ دیالکتیکی است و در آن شرط و مبنا با هم نقش ایفا می‌کنند. همان‌گونه که رهایی جامعه بدون رهایی، انتخاب و مسئولیت‌پذیری پیشتاز ممکن نیست، آزادسازی انرژیهای نیروی پیشتاز نیز بدون شرکت فعال و تنگاتنگ در مسیر آزادی خلق و پرداخت بها برای آن به منصهٔ ظهور نمی‌رسد.

آیا آیهٔ ۱۱ سورهٔ رعد به این مفهوم اشارت دارد؟

إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e9b95bbe-0280-4246-9366-73f011de1b00"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات