یکی از آثار مهم قیام شکوهمند شهریور ۱۴۰۱، درهمشکستن بت خامنهای بود؛ چون از همان ابتدای قیام در هر تجمع، اعتراض و تظاهراتی خروش «مرگ بر خامنهای» طنینانداز میشد و عمود خیمه نظام ولایت فقیه را هدف قرار میداد و عملاً هیمنه او را در مداری بسیار بالا شکست. این درهمشکستگی بگونهای است که برخی از مهرههای همین نظام، که سرنگونی و پایان حکومت آخوندی را به چشم میبینند، فرصت را مغتنم شمرده و میخواهند با تاختن بر خامنهای و نظام نامشروعش، هم خود را همراه و همصدای مردم نشان دهند و هم از این نظام فاصله بگیرند تا در آینده، همسرنوشت ایادی این رژیم نشوند. در این میان اظهارات مهدی نصیری، سردبیر سابق روزنامه حکومتی کیهان و از چماقداران سرکوبگر آتش به اختیار دهه۶۰، که در یک مناظره در تاریخ ۲۳فروردین ۱۴۰۲ با یکی دیگر از مهرههای حکومتی شرکت داشته، قابل توجه است. وی در این مناظره در برخی موارد مستقیماً و برخی موارد غیرمستقیم، شخص خامنهای را مورد حمله قرار میدهد و مسبب همه مشکلات و معضلات امروز کشور معرفی میکند. او در مورد توافق اخیر رژیم با عربستان میگوید: «سخن از عزت کردند، کدام عزت؟شما عزیز هستید؟ مردم ایران عزیز هستند؟ شما که ذلیل کردید همه را، ذله کردید همه را، آن اعتبار پاسپورتتان است، این فقر و فلاکتتان است، این خط فقر است، این مهاجرتیست که همه دارند از وطنشان فرار میکنند این عزت است؟ پایین آوردن تابلوی شیخ نمر اوج ذلتتان بود. اوج ذلت! هشت سال ستیز غیرعاقلانه، مگه عزت و ذلت چیز عجیبو غریبی است؟ و بیش از این به ذلت تن خواهید داد!
در مورد سیاست نظام آخوندی در قبال جنگ اوکراین هم میگوید: «بروید صحبتهای رهبری را راجع به اوکراین ببینید... اعلام رسمی اینکه، ما حمایت نمیکنیم، ما سلاح نمیفرستیم، ما دخالت نمیکنیم، دست بردارید از این شیادیها بهنام سیاست... از تجاوز ننگین پوتین به یک کشور، حمایت کردید سلاح دادید و بعد به دروغ گفتید ما سلاح ندادیم»
نصیری همچنین دو بار در این مناظره به تأکید دست روی حاکمیت بلامنازع خامنهای در این نظام میگذارد: «رهبر در جزئیات همه مسائل خارجی و داخلی حتی راجع به یک مجری، راجع به یک میزگرد تلویزیونی دخالت میکند».
«همه اختیارات توی این کشور دست ولایت مطلقه فقیه است در همه عرصهها»
اما نصیری به این هم بسنده نکرد و در کلیپی که ظاهراً در مورد خواست برگزاری رفراندوم بود، روز ۲اردیبهشت ۱۴۰۲ تمام حرفهای نزده به خامنهای را تکمیل کرد.
وی گفت: «اخیراً در محافل سیاسی و در فضای مجازی بحث ضرورت اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی و بلکه تغییر قانون اساسی و تدوین یک قانون اساسی جدید مطرح شده هر چند این مسأله با واکنش تند آقای خامنهای در مشهد در اول فروردین مواجه شد و این مطالبه به دشمن نسبت داده شد...
همه ما شاهدیم که جمهوری اسلامی با بحرانهای عدیده مواجه شده و این تجربه حکمرانی نه به آبادی دنیای مردم انجامیده و نه به تحکیم دیانت مردم، این نظام با بحرانهای جدی مواجه است که اساساً مهمترین آن بحران مشروعیت هست، نظام جمهوری اسلامی بهنظر ما دیگه امروز نه جمهوریست و نه اسلامی و به نظر میرسد که راهحل مسأله، در عبور از این شیوه حکمرانی است، در عبور از قانون اساسی موجود هست که نظام کنونی را به یک نظام استبدادیِ تمامیتخواه و سرکوبگر در واقع تبدیل کرده، ما گریزی از این نداریم جز اینکه از این مدل حکمرانی عبور کنیم، از این نظام عبور کنیم»
یکی دیگر از مهرههای سابق نظام، ابوالفضل قدیانی از دژخیمان دهه۶۰ در ارگان فاشیستی موسوم به مجاهدین انقلاب اسلامی، نیز بر همین سیاق خامنهای را هدف قرار داده است. وی در سایت حکومتی سحام نیوز در روز ۱۰ اردیبهشت۱۴۰۲ در مطلبی با عنوان:
«کدام حرام سیاسی، بالاتر از ادامه حکومت غاصبانه و نامشروع علی خامنهای است؟» مینویسد: «رویدادهای چند هفته اخیر بار دیگر نشان داد نظام فاسد و نامشروع جمهوری اسلامی و رئیس شرور، خودکامه و قدرتپرست آن، علی خامنهای هیچ هنری جز بگیر و ببند و سرکوب و فریبکاری رسوا، در چنته خود ندارند. البته تشت رسوایی فریبشان از بام افتاده است و دروغهای بیحدوحصر و شگفتآورشان دیگر کمتر خریداری دارد و لاجرم جز تشبث به خشونت و سرکوب عریان برایشان چارهای نمانده است».
این تهاجم و هدف قرار دادن شخص خامنهای که البته نوک کوه یخ در درون رژیم است، بازتاب ضربه مهلکیست که قیام ظفرنمون شهریور ۱۴۰۱ بر پیکر پوسیده نظام ولایت فقیه وارد کرده و هیبت پوشالی عمود خیمه نظام را بیش از پیش، حتی در ذهن و نظر مزدوران و مهرههای حاکمیت خودش ریخته است. روندی که در چشمانداز در دسترس ریش و ریشه او و نظام پلیدش را در آتش قهر خلق سوزانده و خاکسترخواهد کرد.
م.امید
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است