در روزنامههای حکومتی روز پنجشنبه سوم مهرماه، اعترافات برجستهٔ باندهای مغلوب نظام در عرصههای مختلف دیده میشود.
همشهری در شرح علت افزایش آسیبهای اجتماعی و بیعملی نظام نوشته است: «از همه چیز خبر دارند ولی حساسیت آنها نسبت به آنچه نظام را تهدید میکند صد برابر حساسیتشان نسبت به آن چیزی است که جان و مال و ناموس مردم را در معرض خطر قرار میدهد.
از اوضاع خبر دارند و حساسیت لازم را هم دارند ولی ... ضرورت حفظ امنیت نظام چون برای حاکمان بسیار روشن است، نه تنها بنیه قدرت نظامی کشور را بهشدت تقویت میکنند، بلکه برای دفاع از نظام، عمق استراتژیک منطقهیی نیز تعریف و اجرا میکنند.
سؤال این است که آیا اگر این عمق راهبردی هیچ تأثیری در امنیت و بقای نظام و حاکمانش نداشت و صرفاً نفعش به مردم میرسید آیا نسبت به ایجاد آن اقدام میشد؟ انصاف میگوید خیر، هرگز چنین هزینه هنگفتی برای ایجاد آن و نیز تبعات سنگین اقتصادیاش ـ بهخاطر فشارهای دشمنان ـ پرداخت نمیشد.
بنابراین اگر این عمق راهبردی ایجاد نمیشد، دختران و پسران کمتری بهخاطر وضع اقتصادی به تجرد قطعی میرسیدند، افراد کمتری به سبب فقر ترکتحصیل میکردند، بیماران کمتری از نداری برای خرید دارو اکنون در عالم برزخ بودند، زنان مجرد و متأهل کمتری از شدت فقر تن به خودفروشی میسپردند و پدران و مادران سرپرست خانوار کمتری بهخاطر ناتوانی از سیر کردن شکم فرزندان، آرزوی مرگ میکردند».
آرمان هم اعترافات حجاریان بازجوی سابق و تئوریسین باند موسوم به اصلاحطلب را درج کرده که از جمله گفته است: « مردم زیر «این همه فشار» چرا باید اعتماد کنند؟... با حکومت کوچکشدهای مواجه هستیم که نهتنها همه مردم بلکه حتی بنیانگذاران و کارگزاران خود را نمایندگی نمیکند تا جایی که مردم بهگمانم کارگری در امارات و کویت را به شهروندی در ایران ترجیح میدهند».
روزنامهٔ مردمسالاری نوشته است: « در حال حاضر هزینه سبد معیشتی یک خانواده سه نفره کارگری در شهرهای بزرگ به ۹میلیون تومان رسیده است.
این ارقام با دستمزد دو میلیون و ۶۰۰هزار تومانی کارگران هیچ همخوانی ندارد و کارگران در طول ماه با اختلاف حداقل پنج میلیون تومانی میان دستمزد و هزینهها مواجه هستند و با این اوصاف حقوق آنان حتی کفاف ۱۰روز زندگی را هم نمیدهد».
در روزنامههای حکومتی بیعملی نظام در مهار کرونا، موضوع جنگ گرگها برای تقسیم تقصیر شده است. در این جنگ اعترافات مهمی دیده میشود:
کیهان بهنقل از وزیر بهداشت دولت روحانی نوشته است: «از یک میلیارد دلاری که برای برداشت از صندوق توسعه موافقت کردند ماههاست به جز سهم کوچکی نگرفتهام... هر چه میگوییم همهگیری را نمیشود با التماس و تمنا متوقف کرد بیفایده است هر چه التماس و تمنا و فریاد میکنیم که کرونا را نمیشود بدون کمکهای ویژه مهار کرد کسی باور نمیکند».
آفتاب یزد نوشته است: «روحانی همین امروز شفاف توضیح دهد که این مبلغ که برای کرونا در نظر گرفته شده بود در روزهای حساس مبارزه با کرونا چه سرنوشتی پیدا کرده است».
آرمان هم نوشته است: «بسیاری از مسئولان در استانها از وضعیت وخیم شهرهایشان خبر میدهند و آنها معتقدند که بیمارستانهای شهرها، قادر به پذیرش بیمار جدید نیست».
انزوای جهانی رژیم و سوخته بودن مانورهای آخوند روحانی مضمون مشترک بسیاری از مطالب روزنامههای اولین هفته پایانی مهر ماه است.
آرمان به بیمحلی جامعه جهانی به روحانی اذعان کرده و نوشته است: «در دید کشورهای جهان، رئیسجمهور ایران بهعنوان یک هماهنگکننده دستگاه بروکراسی شناخته میشود و صراحتاً چه در حوزه بیان، چه در حوزه رفتار و چه در حوزه کنشهای سیاسی، این معنا را میتوان ردیابی کرد. ترامپ، پمپئو و برایان هوک هر سه بهصورت کاملاً آشکار، رئیسجمهور ایران را تصمیمگیرنده نهایی نمیدانند. در حوزه رفتار، رئیسجمهور در مجامع بینالمللی بهعنوان سخنگوی حکومت ایران در چارچوب دستگاه بروکراسی اداری و سیاسی شناخته میشود اما تصمیمگیرنده و اقدام کننده نهایی به حساب نمیآید».
جهان صنعت هم با اشاره به شعارهای روحانی برای مجمع عمومی سازمان ملل نوشته است: «تنها بر آنیم که شکست یا انزوای آمریکا را پیروزی خود بدانیم در حالی که توجه نداریم آیا منافع آن در صندوق منافع ایرانزمین و مردمان این سرزمین قرار میگیرد و این موضوع جای تردید دارد.
بنابراین در ارزیابی کلی سخنان رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، موجب تغییری در راستای تحول مورد نیاز نیست».