خامنهای در سالگرد مرگ خمینی، و از دست دادن جلاد۶۷ بهطور پیشبینیناپذیر و انتخابات تحمیلی ریاست جمهوری، از بحرانی برای نظام ولایت مطلقه فقیه نام برد که به دفعات آن را انکار میکرد و یا کم رنگ نشان میداد: تشدید اختلاف و ریزش در حامیان وابسته به بیت. با آن که مجوزهای غولآسایی برای تاراج و غارت منابع کشور به حامیانش داده است و از دادن امتیازات باز هم بیشتر ابایی ندارد، اما باندهای مافیایی حکومتی برای غصب و مال خود کردن اموال مردم ستم دیده ایران، در پنجه کشیدن و زخمی کردن همدیگر نیز پروایی ندارند. پیآمد آن هم آبروریزی برای فاشیسم دینی است که خامنهای درصدد پوشاندن آن است. میگوید: «در رقابتهای انتخاباتی بین نامزدها اخلاق حاکم باشد. بدگویی کردن، تهمت زدن، لجنپراکنی کردن به آبروی ملی لطمه میزند»!
او از همه اعضای غارتگر و سرکوبگر داخل و پیرامون بیت میخواهد که یک نمایش انتخاباتی باشکوه برگزار کنند تا به دنیا نشان دهد هنوز اعتبار دارد. مهم نیست که انتخابات تأثیر و معنایی هم برای میلیونها فقیر و بیخانمان و به روزسیاه کشیده شده به اندازه بطری آبی برای تشنگان و یک پتو برای سیلزدگان و قرص نانی برای شب گرسنه به خواب رفتگان داشته باشد، مهم، برگزاری با عظمت نمایش انتخابات است!
حال ایران امروز خوب نیست
بحرانهای پیدرپی، ورشکستگیهای قابل انتظار و انزوای خفه کننده فاشیسم دینی از سوی جامعه جهانی با وجود گرایشات ضدایرانی مماشات از طرف استکبار جهانی، دیگر رمقی برای خامنهای و باند حاکم، در بریز و بپاشهای سالهای ماضی نمیگذارد. یک شاهد جیرهخوار این وضعیت، اسحاق جهانگیری معاون روحانی شیاد است. وی پس از ثبت نام برای ریاستجمهوری میگوید: «روشن است که کشور در شرایط پیچیده و مردم در وضعیت سختی قرار دارند حال ایران خوب نیست همه دستآوردهای متنوعی که کسب کردهایم، نتوانسته است احساس بالندگی رشد و توسعه را ایجاد کند، تا نتوانیم از این واقعیت پردهبرداری کنیم و از چرایی مسائل پیدا کنیم در بر همان پاشنه میچرخد» (ایلنا۱۴خرداد۱۴۰۳)
وی سپس فهرستی از بلاهایی که باندهای غالب و مغلوب بر سر ملت مصیبت دیده ایران آوردهاند، ردیف میکند: افزایش فزاینده تورم، رشد فقر و حاشیهنشینی، کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم، ناترازیهای نگرانکننده در همه بخشها از جمله انرژی، بودجه و نظام بانکی و احساس بیعدالتی، تبعیض و فساد، کاهش سرمایه اجتماعی، افزایش پدیده مهاجرت، رویکردهای تنگنظرانه و تبعیضآمیز جناحی...
با این همه قول میدهد تحت فرماندهی خامنهای و کارگزارانی که چهل سال است به رنج و درد مردم افزودهاند، بلکه اصلاحاتی صورت دهد که رژیم آخوندی را از سراشیب سقوط نجات دهد! توهم و خیالاندیشی در ناصیه این جماعت زدودنی نیست.
اندرون این رژیم جنگ است چون کل بنگری
هنوز نامزدهای انتخابات از تنور شورای نگهبان بیرون نیامده تیغ و خنجر بر روی هم میکشند، آنوقت مشتی متوهم که خاک بر چشم مردم میپاشند میخواهند نظام را اصلاح کنند. شاید یادآوری چند گزارش از وضعیت کنونی ایران ان هم از طرف هم باندیها، پاسخ کوتاهی برایشان باشد.
«بر اساس گزارش بانک جهانی و سازمان شفافیت بینالملل، ایران بهطور پیوسته در میان کشورهایی که دارای بالاترین درک از فساد هستند، در یکسوم پایینی قرار داشته است. در واقع آخرین رتبه ایران در شاخص ادراک فساد سازمان شفافیت بینالملل (رتبه ۱۴۰ در میان ۱۸۰کشور) جایی میان روسیه و عراق و بسیار بدتر از چین و هند است که خود بهدلیل داشتن سطوح بالای فساد بدنام هستند» (سازندگی۱۰خرداد۱۴۰۳).
گزارشگر باند سازندگی در ادامه میافزاید: «سیستمی شدن فساد از طریق انحراف در تخصیص منابع و تشویق بازیگران قدرتمند و گروههای ذینفع برای جلوگیری از اصلاحات، زوال سیاسی را تسریع میکند». آنگاه نمونه مدیرکل سابق بانک ملی که با اختلاس ۲.۵میلیارد دلاری! به خارج فرار کرد و یا پرونده «چای دبش» که از محصولات رفقای آخوند رئیسی است و یا ورود «پول کثیف» در نمایشات انتخاباتی نام میبرد و از زبان دارون عجم اوغلو اقتصاددان بزرگ و مشهور نتیجه میگیرد: «توسعه نیافتن کشورها بهدلیل وجود نهادهای تمامیتخواه و بهرهکش است که از منافع اقتصادی دیگران بهرهمند میشوند و نفعشان در این است که اقتصاد بسته بماند، خلاقیت سرکوب شود و آزادی عمل عاملان اقتصادی هرگز محقق نشود» (همان).
توسعه از دست رفت
حالا این جماعت میخواهند این وضعیت را اصلاح کنند! بهقول حسین رجبپور، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «توسعه متزلزل» که گفت: «آنچه در یک دهه گذشته تجربه کردیم میتوان آن را «دههٔ از دست رفته توسعه» دانست و در انتهای این دهه درآمد سرانه کشور کمتر از ابتدای دهه بوده و با هر شاخص توسعهای به آن نگاه کنیم وضعیت بدتر شده است» (هم میهن۲۶ اردیبهشت۱۴۰۳).
فردای خلق در این رژیم، بدتر از امروز خلق
اگر از مسکن و بهداشت و دارو و آموزش و اشتغال هم بگذریم که فلاکتبار است، اما خوردن گوشت و تأمین کالری برای باز تولید قوت بازوی زحمتکشان که دیگر حاشا ندارد: «آماررسمی نشان میدهد روی هم ۲۲ قلم خوراکی از یک سال قبل به این طرف جلوتر از تورم عمومی حرکت کردند. قیمت کنسرو ماهی تن از پارسال تا امسال تقریباً دو برابر شده است. قیمت شیرخشک از مرز ۶۶ هزار تومان به حدود ۱۱۰ هزار تومان رسیده است. قیمت گوشت گوسفندی ظرف یک سال ۶۶.۵ درصد جهش داشته (از کیلویی۳۷۱هزار تومان به ۶۱۸هزار تومان) و در همین مدت شاهد رشد ۶۳.۶ درصدی قیمت گوشت گوساله بودیم...» (فرارو ۱۲خرداد۱۴۰۳)
و اینچنین سفره خالی مردم در کف خیابانهای سراسر ایران پهن میشود تا بگوید هر حاکم غارتگر و غاصبی، سرنوشتی بهتر از خمینی جامزهر نوشیده و جلاد سقوط کرده و شیادان بنفش و عباداران شکلاتی ندارد و خامنهای هم این واقعیت را میداند.