اعتصاب کامیونداران ایران ۱۵۵ شهر در ۳۱ استان کشور را درنوردیده، به یکی از گستردهترین و ماندگارترین حرکتهای صنفی در سالهای اخیر تبدیل شده است. این اعتصاب نه فقط یک مطالبه صنفی برای بهبود وضعیت معیشتی بلکه ترجمان یک اراده جمعی برای بازپسگیری کرامت و عدالت از چنگال نظامی است که سالهاست بر اساس تبعیض و سرکوب تسمه از گرده زحمتکشان این میهن میکشد.
پژواک جهانی صدای کامیونداران
همزمانی اعتصاب کامیونداران با اجلاس بینالمللی اعلام حمایت ۶ اکثریت پارلمانی از مقاومت مردم ایران، به آن بعدی تازه و جهانی بخشیده است؛ بهویژه هنگامیکه صدای کامیونداران، در سخنان شخصیتهایی نظیر خانم نینا هانسن از رهبران اتحادیههای کارگری نروژ، پژواکی روشن و رسا یافت.
خانم هانسن در حمایت از این اعتصاب سراسری تصریح کرد:
«هزاران راننده در سراسر ایران، کامیونهای خود را متوقف کردهاند برای مطالبه اساسیترین و برحقترین حقوق خود، یعنی دستمزدهای منصفانه و شایسته، شرایط کاری ایمن و حفظ کرامت».
او با بیان اینکه «سپاه پاسداران برای ارعاب و ساکت کردن کامیونداران اعزام شده است و بسیاری از رانندگان تاکنون دستگیر شدهاند»، خواستار آزادی فوری آنان شد و تأکید کرد: «ما باید برای آزادی آنها تلاش کنیم و بجنگیم».
این موضعگیریها از سوی یک رهبر کارگری اروپایی یک اعلام همبستگی ساده نیست؛ بازتابی از نوعی بهرسمیتشناسی بینالمللی برای صدای کارگر ایرانی است. حمایت صریح خانم هانسن از مطالباتی چون امنیت شغلی، عدالت صنفی و آزادی بیان، این واقعیت را برجسته میکند که کارگران ایران دیگر در محاق خاموشی و سانسور گرفتار نیستند؛ آنان اکنون مخاطبانی جهانی یافتهاند که صدایشان را میشنوند، به آن ارج مینهند و در محافل دموکراتیک از آن دفاع میکنند.
خانم هانسن افزود:
«با وجود این فشارها، رانندگان ثابتقدم ایستادهاند و عقبنشینی نمیکنند. من به آنها افتخار میکنم. این اعتصاب فریادی برای آزادی، عدالت و کرامت است. آنها میخواهند پایههای سرکوب در ایران را به چالش بکشند»
وی در سخنی که وجدان عدالتجوی جهانی را بیدار میسازد، گفت:
«رانندگان اعتصابی در ایران نماینده مردمی هستند که از حکمرانی با زور خسته شدهاند. من میخواهم به کارگرانی درود بفرستم که صدای اعتراض را در خیابان، در کامیونهایشان، در جادهها و در دیگر نقاط ایران زنده نگه میدارند».
درد مشترک، زبان مشترک میآفریند
حمایت از کامیونداران ایرانی تنها به چهرههای اتحادیهای محدود نشده است. در بیانیهیی مشترک، لرد کلارک رئیس سابق حزب کارگر بریتانیا و راجر لیونز رئیس سابق کنگره اتحادیههای کارگری انگلستان نیز از اعتصاب کامیونداران حمایت کردند. این همصدایی میان چهرههای سیاسی و صنفی غربی با اعتراض کارگران ایرانی، نشاندهنده درهمتنیدگی آرمانهای عدالتخواهانه فراملی در دوران معاصر است؛ جایی که درد مشترک، زبان مشترک میآفریند.
تمهیدات حاکمیت برای سرکوب کامیونداران
دیکتاتوری آخوندی با بسیج نهادهای امنیتی و تهدیدهای علنی سعی در سرکوب این اعتصاب دارد. بهگفته کامیونداران، تنها در بیجار ۹ نفر از رانندگان بازداشت شدهاند. فشارهایی نظیر اعلام باطلکردن مدارک، قطع خدمات و تشکیل پرونده قضایی در پایانههای بار مبارکه و شاهپور اصفهان، گواه روشنی بر ماهیت امنیتی-پلیسی حکومت در مواجهه با مطالبات صنفی است.
حتی برخی مقامات رسمی بهاجبار به بخشی از واقعیت اذعان کردهاند. عباس صوفی، عضو کمیسیون عمران مجلس رژیم اعتراف کرده است که «سالهاست تعرفه حمل بهروز نشده» و «حق بیمههای فعلی قابل پرداخت نیست». اما این اعترافات نه ناشی از شفافیت، بلکه محصول فشار خیابانی کامیونداران است؛ صدایی که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
آمادگی جامعه برای قیام سازمانیافته
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، نیز در اجلاس «ایران آزاد، پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک» بر اهمیت این اعتصاب تأکید کرد و گفت:
«از ۱۰ روز پیش کامیونداران زحمتکش دست به اعتصاب زدهاند. داد آنها از بیعدالتی بلند است. آنها صدای میلیونها زحمتکشی هستند که توسط این رژیم غارت شدهاند... رانندگان دستگیر شده باید آزاد شوند»
وی این اعتصاب را در کنار سایر اعتراضات مردمی نشانهای از آماده بودن جامعه برای یک قیام سازمانیافته دانست.
در این چارچوب، اعتصاب کامیونداران تنها جنبشی صنفی نیست؛ بلکه بخشی از پیکره عمومی مقاومت اجتماعی است که در ایران کنونی جان میگیرد. این اعتصاب نهتنها خواستههای مشروعی نظیر دستمزد، بیمه و امنیت شغلی را نمایندگی میکند، بلکه بیواسطه ساختار سرکوبگر حاکم را به چالش میکشد.
و امروز، این صدا دیگر در گلو نمیماند. از کامیونداران بیجار و تاکسیرانان سبزوار گرفته تا رهبران اتحادیههای کارگری نروژ و نمایندگان پارلمان بریتانیا، یک خط اتصال جهانی در حال شکلگیری است. پژواک صدای کامیونداران ایران از جادههای خالی تهران و اراک، تا تریبونهای بینالمللی شنیده میشود.
آری، صدای کامیونداران ایران، اکنون پژواک شایسته و جهانی خود را بازیافته است.