وضعیت انفجاری جامعه و خطر شورش مردم باعث هراس مهرهها و رسانههای حکومتی شده است.
این ابراز وحشتها برمبنای این واقعیت است که آنها هم دریافتهاند که رژیم زندگی را برای مردم غیرقابل تحمل کرده است. در نتیجه نفرت اجتماعی نسبت به نظام ولایت بالا گرفته و جامعه در شرایط انفجاری قرار دارد.
در این رابطه آخوند هاشم هاشمزاده هریسی عضو خبرگان ارتجاع و از کارشناسان خبره ولایت گفت: «وضعیت امروز جامعه عملاً غیرقابل تحمل است، مردم هر روز از نظام دور میشوند. امروز شرایط بسیار حساس است. نمیتوانیم بنشینیم و شاهد جان دادن نظام باشیم».
او به سردمداران حاکمیت هشدار داد «جهت پنهان سازی واقعیات موجود در جامعه برنخیزیم» (روزنامه اعتماد ۹تیر۹۹).
یک کارشناس حکومتی در روزنامه همدلی در مورد وضعیت بحرانی جامعه نوشت: «آن چه امروز مهم است این است که به این باور برسیم دریا سخت طوفانی است. شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی حاکم بر کشور نشاندهنده وجود ابر بحرانهای حاکم بر کشور است» (همدلی ۹تیر۹۹).
یک کارشناس دیگر درباره وقوع «خشونتهای اجتماعی و رخدادهای تلخ» هشدار داد و گفت: «برخوردهای لایههای بزرگ اجتماعی و حکومت در نهایت به پدیده آمدن خرده فرهنگهای معارض (با نظام) منجر میشود» (روزنامه مستقل ۸تیر۹۹).
عجزولابه سردمداران، مهرهها و رسانههای رژیم نسبت به فعالیتهای جوانان و کانونهای شورشی و مقاومت پیشتار مردم ایران نمود برجسته هراس آنها از کلان «فرهنگ معارض» و سرنگونی طلبانه است.
قیام های مردم در سالهای ۹۶، ۹۷ و ۹۸ نیز بازتاب همین کلان فرهنگ تعارضی و براندازنهای است، که هر یک لرزه سرنگونی بر ارکان نظام ولایت انداخت، آنچنان که علی خامنهای ناگزیر شد بارها به صحنه بیاید و نسبت به «فتنه (بخوانید قیام دیگری)» هشدار بدهد.
روزنامه مستقل ۹تیر۹۹ در مطلب دیگری اکثریت ۹۶درصدی مردمی «که چیزی برای از دست دادن ندارند» را رو در روی اقلیت «چهاردرصدیهای چاق ترشده» نامید که «قطعا بازنده این رویارویی، انسانهایی نیستند که چیزی برای از دست دادن ندارند».
روزنامه آفتاب یزد نیز ضمن ابراز نگرانی از قیام و خیزش مردم نوشت: «مردم وقتی چیزی برای از دست دادن نداشته باشند، دست از جانشان میکشند. تا شرایط از این بدتر نشده باید این مردم خسته را دریابند» (آفتاب یزد ۹تیر۹۹).
این ابراز هراسها ناشی از این واقعیت است که جامعه در وضعیت بحرانی و موقعیت انقلابی قرار دارد، بهعبارت دیگر مجموعه شرایط برای شکلگیری یک قیام فراگیر در راستای سرنگونی آن فراهم است.
بیدلیل نیست که پس از قیام آبانماه ۹۸ رسانهها و کارشناسان حکومتی در وحشت از موقعیت انقلابی و «انفجارهای بزرگتر» ابراز نگرانی کردند.
بنا بر اعترافات آنها موقعیت انقلابی و انفجاری جامعه برمبنای شکاف عمیق بین مردم بهخصوص «مردم همه چیز از دست داده» با حاکمیت شکل گرفته است.
مردمی که تمامی حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از آنها سلب شده است.
در همین رابطه پس از قیام آبانماه ۹۸ روزنامه ابتکار وابسته به باند روحانی نوشت: «این موقعیت انقلابی در ایران «علاوه بر ماهیت بحران آفرین خود «با عنصر تسریع کننده و برهمزننده انتظام موجود» هم همراه است.
عبدالرضا رحمانیفضلی در توصیف وضعیت جامعه گفت: «یک جرقه کافی است تا شعلهورشود» (روزنامه شرق ۲۷آبان۹۸).
برمبنای نگرانی از طوفان خشم مردم است که رؤسای کمیسیونهای مجلس ارتجاع در نامه اخیرشان به روحانی ضمن اشاره به درماندگی نظام به قیام مردم هشدار دادند و با نقل این شعر» «به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز و گرنه سیل چو بگرفت سد نشاید بست»، وحشتشان را از سیل بینان کن خروشان خیزش و قیام مردمی ابراز کردند.