نگاهی به سوابق آخوند حسن روحانی
«اینها (دانشجویان) خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم». (حسن روحانی در رابطه با قیام سال 78 (وقایع کوی دانشگاه) -خبرگزاری فارس-22تیر 86)
نه! اشتباه نخواندید. این حسن روحانی است که چنین میگوید.
اصطلاح هفت خط
روایتی در مورد ریشهٴ تاریخی اصطلاح «هفت خط» وجود دارد که به دوران ساسانیان برمیگردد. در آن زمان در مجالس شاهانه جام ظریف و زیبایی از شاخ گاو یا بزکوهی برای آشامیدن وجود داشت که چون این پیمانهها پایه نداشتند کسی نمیتوانست آنها را روی زمین بگذارد و از نوشیدن طفره برود.
از این رو دارندۀ جام مجبور بود محتویات آن را لاجرعه سربکشد. اما برای اینکه کسی بیش از اندازۀ ظرفیت خود باده گساری نکند و شأن مجلس شاهانه را از بین نبرد، هر کدام از مهمانان، یک جام مخصوص به خود داشت که حد آن با خطی مشخص شده بود. ساقی هم برای دارندهٴ جام فقط تا همان خط، شراب میریخت. اما افرادی بودهاند که تا 7 خط شراب مینوشیدند بدون آن که حالتی مستانه در آنها ظاهر شود. این قبیل افراد را «هفت خط» مینامیدهاند، یعنی که آنها افرادی زرنگ بوده و به کلیه رموز و فنون نوشیدن محتویات جام، تسلط کامل داشتهاند. این اصطلاح به مرور زمان جنبه عام پیدا کرد و در فرهنگ عامه به افراد شیاد و مرد رند «هفت خط» اطلاق گردید.
حسن روحانی، کاندید مجدد انتخابات ریاست جمهوری، پس از 4سال تکیه زدن بر مسند ریاستجمهوری خطوط هفتگانهاش در نوشیدن پیدرپی جام زهر به اندازه کافی معرف حضور همه هست. اما رو شدن درونمایة این آخوند شیاد در سالهای اخیر و بیرون زدن بیش از پیش تناقضات حرف و عمل او، آشنایی با سوابق وی را یکبار دیگر ضروری میسازد.
هفت خط لایه به لایه
سایت وزارت اطلاعات رژیم به نامه دیدهبان درباره شخصیت آخوند روحانی مینویسد: «… حسن روحانی بهدلیل گرایش دو وجهی که در گرایشهای سیاسی اتخاذ کرده… دارای شخصیتی دولایه است. با اینکه عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز بهعنوان پایگاه سنتی اصول گرایان میباشد، (درحالیکه… در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکند) در دولت هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی از چهرههای نزدیک به رئیس دو دولت محسوب میشد. این نزدیکی در سطحی بود که توانست بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی انتخاب شود». (سایت اصلی وزارت بدنام اطلاعات رژیم به نام دیدهبان)
همگان به یاد دارند که او با شاهکلیدی! در دست، وعدهٴ حل مشکلات را در 100روز نخست ریاست جمهوریاش داده بود. در همین رابطه یک سایت حکومتی نوشت:
حسن روحانی در حالی که یک کلید را در دست خود بالا گرفته بود و رو به دوربین نشان میداد گفت: ”شما بدانید با این کلید رونق اقتصادی و… و… ایجاد خواهد شد“ ». (سایت حکومتی فرارو-۰۷ خرداد ۱۳۹۲)
حالا بعد از گذشت 4سال و تحقق نیافتن هیچیک از مهمترین و اساسیترین شعارها و قولهای انتخاباتیاش، با شیادی کلید توجیه را به خدمت گرفت و گفت:
«… ساختمانی که در هشت سال گذشته خراب شده است در چند ماه درست نمیشود» (سایت حکومتی آفتاب-9فروردین 93)
اما نه چند ماه بلکه با گذشت حتی چند سال، وقتی باز هم ساختمان را درست نکرد، گفت:
«… همه متخصص حقوق و امنیت ملی شدهاند… چرا عدهیی نمیخواهند کام مردم شیرین شود». (آرا نیوز- 9خرداد 94)
عاقبت هم گفت که اصلاً هیچ مشکلی وجود ندارد و از سر دولت او همه چیز به خیر و صلاح است:
«آنچه در سال گذشته در مهار تورم، در رشد اقتصادی و اشتغال به دست آوردیم، در 25سال گذشته بینظیر بود». (پیام نوروزی- 30اسفند 95)
«… امروز شاهد رشد ۷.۴ درصدی هستیم که در منطقه نظیری برای آن نمیشناسم و در سطح جهان نیز نمونهیی وجود ندارد». (خبرگزاری حکومتی مهر- 28دی 95)
اولین کسی که لفظ «امام» را برای خمینی جلاد بهکار گرفت
آخوند روحانی برای نشاندادن میزان سرسپردگیاش به امام دجالان، میگوید او بود که برای نخستین بار لقب «امام» را برای خمینی جلاد بکار برد:
«در ذهنم بود که… کلام امام در جامعه خیلی واژهی مقدسی بود و معمولاً مردم این واژه را برای ائمهی معصومین و امامان اطلاق میکردند؛ اگر ما این را بگوییم، آیا برای مردم عجیب و غریب نیست! نمیگویند میخواهند یک امام سیزدهم درست کنند، من همین طور مردد بودم تا اینکه در کنار مسجد تصمیم گرفتم که بگویم». (تاریخ شفاهی مسجد ارک تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1385، ص96)
اولین کسی که شعار «یا روسری یا توسری» را اعمال کرد
آخوند روحانی پس از افتخار به اینکه اولین بار لفظ امام را به دجال خونریزی چون خمینی داده است، حالا افتخار میکند که او بود که اولین بار حجاب اجباری را در حاکمیت ولایتفقیه اعمال کرده است:
«… اول بار، علمای قم به بیحجابی زنان اعتراض کردند… امام نیز در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند… آقای طالقانی پای پیش گذاشت و گفت: ”حجاب اجباری نداریم و خانمها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند“. در اینجا نظر آقای طالقانی با نظر علمای دیگر متفاوت بود… مجاهدین خلق هم اطلاعیه میدادند که حجاب نباید اجباری باشد… در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب را الزامی کنیم… زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: ”از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند“ … پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید… در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند ، اما من قاطعانه گفتم: ”این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست“. در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز با خواندن آیات و روایات… حجاب را تبیین کردم… و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد… این معضل اجتماعی خیلی زود جمعوجور شد و به سامان مناسبی رسید». (کتاب خاطرات آخوند حسن روحانی- بهنقل از مشرق 6اردیبهشت 93)
هفت خطی در مسأله حجاب
اما این آخوند هفت خط سالها بعد وقتی پای کرسی و مقام و منصب بالاتر و جمع کردن رأی زنان در میان بود، یکی از خطوط خود را در مورد «بخشنامه» (که خودش گفته بود با بخشنامه، حجاب را الزامی کردم)، اینطور بارز کرد:
«آزادی مردم با بخشنامه و سلیقه افراد و برخی دستگاهها نمیتواند محدود شود… حق نداریم در زندگی خصوصی و عمومی مردم دخالت کنیم». (حسن روحانی در جمع خبرنگاران، بازگشت از سفر سمنان- 31فروردین95)
او همچنین در یک شیادی دیگر این بار از آیات و روایات، تفسیر دیگری از حجاب ارائه داد که یک سایت حکومتی مینویسد:
اصطلاح هفت خط
روایتی در مورد ریشهٴ تاریخی اصطلاح «هفت خط» وجود دارد که به دوران ساسانیان برمیگردد. در آن زمان در مجالس شاهانه جام ظریف و زیبایی از شاخ گاو یا بزکوهی برای آشامیدن وجود داشت که چون این پیمانهها پایه نداشتند کسی نمیتوانست آنها را روی زمین بگذارد و از نوشیدن طفره برود.
از این رو دارندۀ جام مجبور بود محتویات آن را لاجرعه سربکشد. اما برای اینکه کسی بیش از اندازۀ ظرفیت خود باده گساری نکند و شأن مجلس شاهانه را از بین نبرد، هر کدام از مهمانان، یک جام مخصوص به خود داشت که حد آن با خطی مشخص شده بود. ساقی هم برای دارندهٴ جام فقط تا همان خط، شراب میریخت. اما افرادی بودهاند که تا 7 خط شراب مینوشیدند بدون آن که حالتی مستانه در آنها ظاهر شود. این قبیل افراد را «هفت خط» مینامیدهاند، یعنی که آنها افرادی زرنگ بوده و به کلیه رموز و فنون نوشیدن محتویات جام، تسلط کامل داشتهاند. این اصطلاح به مرور زمان جنبه عام پیدا کرد و در فرهنگ عامه به افراد شیاد و مرد رند «هفت خط» اطلاق گردید.
حسن روحانی، کاندید مجدد انتخابات ریاست جمهوری، پس از 4سال تکیه زدن بر مسند ریاستجمهوری خطوط هفتگانهاش در نوشیدن پیدرپی جام زهر به اندازه کافی معرف حضور همه هست. اما رو شدن درونمایة این آخوند شیاد در سالهای اخیر و بیرون زدن بیش از پیش تناقضات حرف و عمل او، آشنایی با سوابق وی را یکبار دیگر ضروری میسازد.
هفت خط لایه به لایه
سایت وزارت اطلاعات رژیم به نامه دیدهبان درباره شخصیت آخوند روحانی مینویسد: «… حسن روحانی بهدلیل گرایش دو وجهی که در گرایشهای سیاسی اتخاذ کرده… دارای شخصیتی دولایه است. با اینکه عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز بهعنوان پایگاه سنتی اصول گرایان میباشد، (درحالیکه… در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکند) در دولت هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی از چهرههای نزدیک به رئیس دو دولت محسوب میشد. این نزدیکی در سطحی بود که توانست بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی انتخاب شود». (سایت اصلی وزارت بدنام اطلاعات رژیم به نام دیدهبان)
همگان به یاد دارند که او با شاهکلیدی! در دست، وعدهٴ حل مشکلات را در 100روز نخست ریاست جمهوریاش داده بود. در همین رابطه یک سایت حکومتی نوشت:
حسن روحانی در حالی که یک کلید را در دست خود بالا گرفته بود و رو به دوربین نشان میداد گفت: ”شما بدانید با این کلید رونق اقتصادی و… و… ایجاد خواهد شد“ ». (سایت حکومتی فرارو-۰۷ خرداد ۱۳۹۲)
حالا بعد از گذشت 4سال و تحقق نیافتن هیچیک از مهمترین و اساسیترین شعارها و قولهای انتخاباتیاش، با شیادی کلید توجیه را به خدمت گرفت و گفت:
«… ساختمانی که در هشت سال گذشته خراب شده است در چند ماه درست نمیشود» (سایت حکومتی آفتاب-9فروردین 93)
اما نه چند ماه بلکه با گذشت حتی چند سال، وقتی باز هم ساختمان را درست نکرد، گفت:
«… همه متخصص حقوق و امنیت ملی شدهاند… چرا عدهیی نمیخواهند کام مردم شیرین شود». (آرا نیوز- 9خرداد 94)
عاقبت هم گفت که اصلاً هیچ مشکلی وجود ندارد و از سر دولت او همه چیز به خیر و صلاح است:
«آنچه در سال گذشته در مهار تورم، در رشد اقتصادی و اشتغال به دست آوردیم، در 25سال گذشته بینظیر بود». (پیام نوروزی- 30اسفند 95)
«… امروز شاهد رشد ۷.۴ درصدی هستیم که در منطقه نظیری برای آن نمیشناسم و در سطح جهان نیز نمونهیی وجود ندارد». (خبرگزاری حکومتی مهر- 28دی 95)
اولین کسی که لفظ «امام» را برای خمینی جلاد بهکار گرفت
آخوند روحانی برای نشاندادن میزان سرسپردگیاش به امام دجالان، میگوید او بود که برای نخستین بار لقب «امام» را برای خمینی جلاد بکار برد:
«در ذهنم بود که… کلام امام در جامعه خیلی واژهی مقدسی بود و معمولاً مردم این واژه را برای ائمهی معصومین و امامان اطلاق میکردند؛ اگر ما این را بگوییم، آیا برای مردم عجیب و غریب نیست! نمیگویند میخواهند یک امام سیزدهم درست کنند، من همین طور مردد بودم تا اینکه در کنار مسجد تصمیم گرفتم که بگویم». (تاریخ شفاهی مسجد ارک تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1385، ص96)
اولین کسی که شعار «یا روسری یا توسری» را اعمال کرد
آخوند روحانی پس از افتخار به اینکه اولین بار لفظ امام را به دجال خونریزی چون خمینی داده است، حالا افتخار میکند که او بود که اولین بار حجاب اجباری را در حاکمیت ولایتفقیه اعمال کرده است:
«… اول بار، علمای قم به بیحجابی زنان اعتراض کردند… امام نیز در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند… آقای طالقانی پای پیش گذاشت و گفت: ”حجاب اجباری نداریم و خانمها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند“. در اینجا نظر آقای طالقانی با نظر علمای دیگر متفاوت بود… مجاهدین خلق هم اطلاعیه میدادند که حجاب نباید اجباری باشد… در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب را الزامی کنیم… زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: ”از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند“ … پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید… در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند ، اما من قاطعانه گفتم: ”این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست“. در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز با خواندن آیات و روایات… حجاب را تبیین کردم… و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد… این معضل اجتماعی خیلی زود جمعوجور شد و به سامان مناسبی رسید». (کتاب خاطرات آخوند حسن روحانی- بهنقل از مشرق 6اردیبهشت 93)
هفت خطی در مسأله حجاب
اما این آخوند هفت خط سالها بعد وقتی پای کرسی و مقام و منصب بالاتر و جمع کردن رأی زنان در میان بود، یکی از خطوط خود را در مورد «بخشنامه» (که خودش گفته بود با بخشنامه، حجاب را الزامی کردم)، اینطور بارز کرد:
«آزادی مردم با بخشنامه و سلیقه افراد و برخی دستگاهها نمیتواند محدود شود… حق نداریم در زندگی خصوصی و عمومی مردم دخالت کنیم». (حسن روحانی در جمع خبرنگاران، بازگشت از سفر سمنان- 31فروردین95)
او همچنین در یک شیادی دیگر این بار از آیات و روایات، تفسیر دیگری از حجاب ارائه داد که یک سایت حکومتی مینویسد:
«… سالها بعد حسن روحانی پیش از نشستن روی صندلی ریاستجمهوری در پاستور، حجاب و عفاف را از هم تفکیک کرد و… گفت: ”به نظرم عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی حجاب رسمی را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سؤال نمیرود. به نظر من زنان زیادی حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند“ ». (سایت حکومتی انتخاب- 22اردیبهشت 94)
اولین کسی که درخواست اعدام در ملأعام کرد
آخوند روحانی به نوشتهی روزنامه اطلاعات مورخ 24تیر 59 کسی بود که درخواست کرد زندانیان سیاسی در دانشگاه تهران در ملاء اعدام شوند:
اولین کسی که درخواست اعدام در ملأعام کرد
آخوند روحانی به نوشتهی روزنامه اطلاعات مورخ 24تیر 59 کسی بود که درخواست کرد زندانیان سیاسی در دانشگاه تهران در ملاء اعدام شوند:
دست داشتن در جنایت ترور «میکونوس»
ساعت 10 و 50دقیقه شامگاه پنجشنبه 26شهریورماه 1371، دو نفر با یک قبضه مسلسل یوزی و یک کلت کمری وارد رستوران میکونوس در برلین میشوند و بر جمعی از مسئولان حزب دموکرات کردستان آتش میگشایند. دادگاه عالی برلین در ارتباط با صدور دستور ترور در رستوران میکونوس در برلین، سران دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران را مقصر شناخت. حکم دادگاه عالی برلین 20سال پیش در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ بعد از ۴ سال تحقیق و بررسی صادر شد. این دادگاه بهطور رسمی از خامنهای، ولیفقیه نظام و رفسنجانی، رئیسجمهور وقت، نام برد. گفتنی است «فریدتهوف کوبش»، قاضی دادگاه، در طول انجام امور مربوط به محاکمه بارها تهدید به مرگ شده بود. اما دادگاه عالی برلین تسلیم اینگونه فشارها نشد و سرانجام در حکم خود اعلام کرد: «… رهبر، رئیسجمهور، وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات و امنیت، فرمانده سپاه پاسداران و اعضای «کمیته امور ویژه»، که ارگانی خارج از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، درباره ترور میکونوس تصمیم گرفتهاند».
آخوند حسن روحانی در زمان وقوع ترور میکونوس یکی از اعضای کمیتهی امور ویژه بود. این کمیته یکی از کمیتههای طبقهبندی شده اطلاعاتی است که ماورای مجلس و دیگر نهادها فعالیت داشته و مستقیماً زیر نظر ولیفقیه فعالیت میکند. در زمان ترور میکونوس، اعضای دائمی کمیته عبارت بودند از: آخوند رفسنجانی (رئیسجمهور وقت)، آخوند علی فلاحیان (وزیر اطلاعات وقت)، علی اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت)، محمد ری شهری (وزیر اطلاعات سابق)، پاسدار محسن رضایی (فرماندهٴ وقت سپاه پاسداران)، آخوند حسن روحانی (نماینده ولیفقیه در شورای عالی امنیت ملی)، رضا سیف اللهی (فرماندهٴ وقت حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی) و آخوند ابوالقاسم خزعلی (عضو شورای نگهبان).
حسن روحانی، آخوند نظامی، امنیتی
«روحانی: من سرهنگ نیستم؛ حقوقدان هستم». (خبرگزاری حکومتی تسنیم-17خرداد 92)
این جملهی حسن روحانی هفت خط را بهخاطر بسپارید. حالا پیشینه و سوابق او:
ورود حسن روحانی به دایرهٴ حکومت دیکتاتوری آخوندی مساوی است با مسئولیت او در بالاترین مناصب نظامی و امنیتی. با پیروزی انقلاب، حسن روحانی در نخستین اقدام در سال ۱۳۵۸، به بازسازی امور مربوط ارتش و پادگانها پرداخت. در دوران جنگ ایران و عراق، مسئولیتهای متعددی، از جمله عضویت در شورای عالی دفاع (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷)، عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرایی آن (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)، معاونت فرماندهی جنگ (از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶)، معاونت جانشین فرماندهی کل قوا (از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸) و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰) را برعهده داشت.
بعد از پایان جنگ، حسن روحانی به همراه تعدادی از سرکردگان سپاه و ارتش، نشان درجه دو فتح و در مراسم دیگری به همراه جمعی دیگر از کارگزاران جنگ ضدمیهنی، نشان درجه یک نصر را از ولیفقیه ارتجاع، آخوند علی خامنهای دریافت کرد.
او به مدت ۱۶ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴) در دورههای ریاستجمهوری آخوند رفسنجانی و آخوند خاتمی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. همچنین به مدت ۱۳ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ و از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴) مشاور امنیت ملی رئیسجمهور وقت بود.
از سوی دیگر در ۲۲ آبان ۱۳۶۸ پس از مرگ خمینی دجال از سوی خامنهای بهعنوان «نماینده ولیفقیه در شورای عالی امنیت ملی» منصوب شد که تا سال 92 به مدت 24سال در این منصب بود. ضمن اینکه ریاست کمیسیون سیاسی-امنیتی-دفاعی مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز برعهده دارد.
حالا خوب است سرهنگ نیست و یک حقوقدان است! وای اگر سرهنگ میبود!
قیام 78 و ماهیت سرکوبگرانهی روحانی:
از جمله رخدادهای دوره تصدی آخوند روحانی در شورای عالی امنیت ملی، وقایع کوی دانشگاه تهران و قیام دانشجویان و مردم تهران در سال ۱۳۷۸ بود. خبرگزاری حکومتی فارس سخنرانی او را در جمع راهپیمایان ۲۳ تیر اینطور گزارش کرد:
«… به همه مردم ایران قول میدهیم که نیروهای امنیتی ما و قوه قضاییه با سرعت با عناصر مخرب و مفسد برخورد قاطع خواهند کرد. … لازم میدانم از نیروی انتظامی بهخاطر تلاشهای شبانهروزیاش، از نیروی عزیز و قهرمان بسیج و همچنین پرسنل بیدار وزارت اطلاعات تشکر، سپاسگزاری و قدردانی نمایم که تلاش و فعالیت فوقالعادهیی داشتهاند. … دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصتطلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند. از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصتطلب و آشوبگر- اگر جرأت ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چهها خواهند کرد. … با عناصر خشونت طلب و با این اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا برای دیگران درس عبرت باشد. .. این گروهکها چیزی نیستند که بخواهند برای ملت ما و برای مردم عزیز و قهرمان تهران، نگرانی بهوجود آورند… آنهایی که به تعرض به نظام در این چند روز مشغول بودهاند، در دادگاههای صالحه ما محاکمه خواهند شد و به مجازات خواهند رسید».
این آخوند شیاد سپس به صراحت از مردم درخواست جاسوسی برای لو دادن قیامکنندگان میدهد و میگوید: «… مردم ما بدون اینکه دست بهعملی بزنند، در زمینه اطلاعات به دست آمده به وزارت اطلاعات کمک کنند… اگر آمریکا از این عناصر آشوبگر حمایت کرد توقع هم همین بود این کشورها همیشه حامی آشوبگران، جنایتکاران و افراد وابسته و مزدور هستند».
تمجید چندشآور از خامنهای در جریان قیام 78
«… آن عاملی که امروز ملت ما را متحد کرده است رهبری و مقام ولایت است… اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است. اهانت به ایران است. اهانت به اسلام است. اهانت به مسلمانان است… ولایت، مهمترین رکن حکومت و نظام ما در قانون اساسی کشور ما است. اهانت به این رکن، اهانت به قانون اساسی است. اهانت به قانونگرایی است و اهانت به همه ارزشهای انقلابی است…» (خبرگزاری حکومتی فارس- 19خرداد 92)
قیام 88 و آخوند روحانی:
آخوند روحانی در قیام سال 88 نیز ابتدا سعی کرد سبک سنگین کند و اوضاع را بسنجد لذا ابتدا زیاد حرفی نزد و تقریباً سکوت پیشه کرد. بعد هم که زبان به بیان گشود علیه مردم عاصی موضع گرفت و گفت: «تحریک مردم به اینکه بیایند در خیابان… مشکل در کف خیابان حل نخواهد شد… حرکتهای خیابانی برای کسی سودی ندارد». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 4دی 92)
افتخار به کابینه امنیتی و ضد و نقیض گویی روحانی
آنروز که آخوند روحانی با شیادی تمام اسم دولت خود را «دولت تدبیر و امید» گذاشت، فراموش کرد به سوابق وزرای خود اشاره کند. وزرایی که هر یک دستی در جنایت از طریق دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی داشتهاند.
حرفهای ضد و نقیض او در مورد خوب یا بد بودن یک فرد امنیتی در رسانههای مختلف رژیم میچرخید. خبرگزاری حکومتی تسنیم در اینباره نوشت: «به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، حسن روحانی در بخشی از سخنرانی خود درباره ضرورت تعامل با دنیا گفت که فقط چهار نفر نیروی امنیتی نمیتوانند مورد اعتماد باشند… سخن رئیسجمهور پیرامون عدم اعتماد به چهرههای امنیتی با بخشی از سخنرانی وی در تاریخ 21مرداد 92 حداقل در اعتماد به حضور برخی چهرهها در کابینهاش متفاوت است. روحانی در آن روز در مجلس شورای اسلامی گفته بود که به امنیتی بودن کابینه افتخار میکند». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 1آبان 95)
دولت یازدهم روحانی نه تنها امنیتیترین دولت تاریخ 38سالهی رژیم آخوندی، بلکه امنیتیترین دولت در تاریخ ایران میباشد:
حسین فریدون، برادر آخوند روحانی و دستیار ویژه او: وزارت اطلاعات
علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی: عضو اطلاعات نخست وزیری، معاون وزارت اطلاعات، شورای عالی امنیت ملی
حمید چیتچیان، دستیار ویژه آخوند روحانی در امور اقوام: معاون وزیر اطلاعات، کار درسپاه پاسداران
علی یونسی، دستیارو ویژه آخوند روحانی در امور اقوام: وزیر اطلاعات در دولت خاتمی
حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی آخوند روحانی: وزارت اطلاعات
آخوند مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری: معاون و قائممقام وزارت اطلاعات، از اعضای هیأت مرگ در قتلعام 30هزار زندانی سیاسی.
عباس احمد آخوندی، وزیر راه: معاون امنیتی وزارت کشور
رحمانیفضلی، وزیر کشور: عضو شورای عالی امنیت ملی
رضا صالحی امیری، رئیس کتابخانه ملی و وزیر پیشنهادی وزارت ورزش در زمان معرفی کابینه: معاون وزارت اطلاعات
رضا فرجی دانا، مشاور علمی و آموزشی آخوند روحانی: کار در سپاه پاسداران
محمدرضا صادق، مشاور اقلیتهای حسن روحانی: کار در شورای امنیت ملی
آخوند محمود علوی، وزیر اطلاعات: کار در ارتش
حسن هاشمی، وزیر بهداشت: کار در سپاه پاسداران
حسن هفده تن، معاون وزیر کار: عنصر نظامی و امنیتی
حسین دهقان، وزیر دفاع: از فرماندهان سپاه پاسداران
محمد شریعتمداری، معاون پارلمانی: سابقه کار در وزارت اطلاعات
مجید انصاری، از معاونین حسن روحانی: کار در سازمان زندانهای ایران
نگاهی به کارنامة 4ساله
طی 4سال حاکمیت آخوند روحانی، اعدامها آنچنان افزایش یافت که ایران به نسبت جمعیت، مقام اول را از این لحاظ در دنیا کسب کرد. روحانی وقتی در این رابطه مورد سؤال قرار گرفت گفت که اینها احکام الهی است!
روزنامة العربیه در این رابطه گزارش کرد: «آمار اعدامهای انجام شده در طول پنج سال گذشته طبق بررسی سازمان حقوقبشر ایران، بالاترین رقم را در ١٥ سال گذشته داشته است. در حالی که بعد از انتخاب روحانی، شرایط حقوقبشر در ایران بهبود نیافته و بالا رفتن آمار اعدام یکی از نمونههای آن است. با وجود فضای خوشبینانه بعد از آخرین انتخابات ریاستجمهوری، وضعیت حقوقبشر در ایران بهویژه در استفاده حکومت از اعدام، به مراتب بدتر از پیش شد. (العربیه- 12 اوت 2016)
فساد، اختلاس، حقوقهای نجومی و قاچاق نیز البته به مانند دولتهای قبل حد و مرزی باقی نگذاشت و به مراتب سیر صعودی در پیش گرفت. حتی برادر آخوند روحانی به نام «حسین فریدون» که اتفاقاً دستیار ویژه خود او در ریاستجمهوری است، متهم به اختلاس شد:
«در ادامهی دستگیری یکی از بدهکاران بانکی و ارتباط وی با حسین فریدون برادر رئیسجمهور و دستیار ارشد روحانی، حجتالاسلام محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه گفت: ”این فرد دستگیر شده و دادسرا مشغول تحقیقات است و ارتباطش با آن فرد (حسین فریدون) روشن است“ … اما ارتباطات فریدون تنها به اینجا ختم نشد. پس از انتشار فیشهای حقوقی… علی صدقی مدیر عامل بانک رفاه بهخاطر تخلفات بزرگی که قبلاً در بانک ملی داشته، فاقد صلاحیت برای مدیرعاملی بانک رفاه کارگران بود اما با فشار حسین فریدون (برادر رئیسجمهور) و لابیگری وی، مدیرعامل بانک رفاه کارگران شد». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 4بهمن 95)
نیازی نیست به وضعیت آشفتة اقتصادی که محصول آن فقر 60 درصد مردم به اعتراف مهرههای رژیم است، بپردازیم و یا از بحرانهای اجتماعی همچون اعتیاد، گورخوابی، سوراخ خوابی و کلیه فروشی و چشم فروشی… صحبت کنیم، این روزها سایتها و روزنامههای رژیم (از جمله مربوط به باند خود روحانی) پر است از این اخبار و طشت رسواییاش مدتهاست از بام افتاده است.
حالا رئیس امنیتیترین دولت تاریخ ایران، با چهرهٴ بزک کرده و ژست اعتدال باز هم خود را کاندید نمایش انتخابات قلابی 96 کرده است، تا در مقابل باند مافیایی دیگر نظام، یعنی باند خامنهای، بار دیگر به قدرت برسد و هر چه بیشتر به غارت و چپاول سرمایههای میهن بپردازد. اما دست رد مردم ایران با تحریم نمایش انتخابات ریاست جمهوری، یک پیام دندان شکن دارد:
نه جلاد، نه شیاد، رژیم سرنگون باد
نه عمامه سیاه، نه عمامه سفید، مرگ بر اصل ولایتفقیه.
ساعت 10 و 50دقیقه شامگاه پنجشنبه 26شهریورماه 1371، دو نفر با یک قبضه مسلسل یوزی و یک کلت کمری وارد رستوران میکونوس در برلین میشوند و بر جمعی از مسئولان حزب دموکرات کردستان آتش میگشایند. دادگاه عالی برلین در ارتباط با صدور دستور ترور در رستوران میکونوس در برلین، سران دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران را مقصر شناخت. حکم دادگاه عالی برلین 20سال پیش در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ بعد از ۴ سال تحقیق و بررسی صادر شد. این دادگاه بهطور رسمی از خامنهای، ولیفقیه نظام و رفسنجانی، رئیسجمهور وقت، نام برد. گفتنی است «فریدتهوف کوبش»، قاضی دادگاه، در طول انجام امور مربوط به محاکمه بارها تهدید به مرگ شده بود. اما دادگاه عالی برلین تسلیم اینگونه فشارها نشد و سرانجام در حکم خود اعلام کرد: «… رهبر، رئیسجمهور، وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات و امنیت، فرمانده سپاه پاسداران و اعضای «کمیته امور ویژه»، که ارگانی خارج از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، درباره ترور میکونوس تصمیم گرفتهاند».
آخوند حسن روحانی در زمان وقوع ترور میکونوس یکی از اعضای کمیتهی امور ویژه بود. این کمیته یکی از کمیتههای طبقهبندی شده اطلاعاتی است که ماورای مجلس و دیگر نهادها فعالیت داشته و مستقیماً زیر نظر ولیفقیه فعالیت میکند. در زمان ترور میکونوس، اعضای دائمی کمیته عبارت بودند از: آخوند رفسنجانی (رئیسجمهور وقت)، آخوند علی فلاحیان (وزیر اطلاعات وقت)، علی اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت)، محمد ری شهری (وزیر اطلاعات سابق)، پاسدار محسن رضایی (فرماندهٴ وقت سپاه پاسداران)، آخوند حسن روحانی (نماینده ولیفقیه در شورای عالی امنیت ملی)، رضا سیف اللهی (فرماندهٴ وقت حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی) و آخوند ابوالقاسم خزعلی (عضو شورای نگهبان).
حسن روحانی، آخوند نظامی، امنیتی
«روحانی: من سرهنگ نیستم؛ حقوقدان هستم». (خبرگزاری حکومتی تسنیم-17خرداد 92)
این جملهی حسن روحانی هفت خط را بهخاطر بسپارید. حالا پیشینه و سوابق او:
ورود حسن روحانی به دایرهٴ حکومت دیکتاتوری آخوندی مساوی است با مسئولیت او در بالاترین مناصب نظامی و امنیتی. با پیروزی انقلاب، حسن روحانی در نخستین اقدام در سال ۱۳۵۸، به بازسازی امور مربوط ارتش و پادگانها پرداخت. در دوران جنگ ایران و عراق، مسئولیتهای متعددی، از جمله عضویت در شورای عالی دفاع (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷)، عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرایی آن (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)، معاونت فرماندهی جنگ (از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶)، معاونت جانشین فرماندهی کل قوا (از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸) و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰) را برعهده داشت.
بعد از پایان جنگ، حسن روحانی به همراه تعدادی از سرکردگان سپاه و ارتش، نشان درجه دو فتح و در مراسم دیگری به همراه جمعی دیگر از کارگزاران جنگ ضدمیهنی، نشان درجه یک نصر را از ولیفقیه ارتجاع، آخوند علی خامنهای دریافت کرد.
او به مدت ۱۶ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴) در دورههای ریاستجمهوری آخوند رفسنجانی و آخوند خاتمی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. همچنین به مدت ۱۳ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ و از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴) مشاور امنیت ملی رئیسجمهور وقت بود.
از سوی دیگر در ۲۲ آبان ۱۳۶۸ پس از مرگ خمینی دجال از سوی خامنهای بهعنوان «نماینده ولیفقیه در شورای عالی امنیت ملی» منصوب شد که تا سال 92 به مدت 24سال در این منصب بود. ضمن اینکه ریاست کمیسیون سیاسی-امنیتی-دفاعی مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز برعهده دارد.
حالا خوب است سرهنگ نیست و یک حقوقدان است! وای اگر سرهنگ میبود!
قیام 78 و ماهیت سرکوبگرانهی روحانی:
از جمله رخدادهای دوره تصدی آخوند روحانی در شورای عالی امنیت ملی، وقایع کوی دانشگاه تهران و قیام دانشجویان و مردم تهران در سال ۱۳۷۸ بود. خبرگزاری حکومتی فارس سخنرانی او را در جمع راهپیمایان ۲۳ تیر اینطور گزارش کرد:
«… به همه مردم ایران قول میدهیم که نیروهای امنیتی ما و قوه قضاییه با سرعت با عناصر مخرب و مفسد برخورد قاطع خواهند کرد. … لازم میدانم از نیروی انتظامی بهخاطر تلاشهای شبانهروزیاش، از نیروی عزیز و قهرمان بسیج و همچنین پرسنل بیدار وزارت اطلاعات تشکر، سپاسگزاری و قدردانی نمایم که تلاش و فعالیت فوقالعادهیی داشتهاند. … دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصتطلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند. از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصتطلب و آشوبگر- اگر جرأت ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چهها خواهند کرد. … با عناصر خشونت طلب و با این اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا برای دیگران درس عبرت باشد. .. این گروهکها چیزی نیستند که بخواهند برای ملت ما و برای مردم عزیز و قهرمان تهران، نگرانی بهوجود آورند… آنهایی که به تعرض به نظام در این چند روز مشغول بودهاند، در دادگاههای صالحه ما محاکمه خواهند شد و به مجازات خواهند رسید».
این آخوند شیاد سپس به صراحت از مردم درخواست جاسوسی برای لو دادن قیامکنندگان میدهد و میگوید: «… مردم ما بدون اینکه دست بهعملی بزنند، در زمینه اطلاعات به دست آمده به وزارت اطلاعات کمک کنند… اگر آمریکا از این عناصر آشوبگر حمایت کرد توقع هم همین بود این کشورها همیشه حامی آشوبگران، جنایتکاران و افراد وابسته و مزدور هستند».
تمجید چندشآور از خامنهای در جریان قیام 78
«… آن عاملی که امروز ملت ما را متحد کرده است رهبری و مقام ولایت است… اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است. اهانت به ایران است. اهانت به اسلام است. اهانت به مسلمانان است… ولایت، مهمترین رکن حکومت و نظام ما در قانون اساسی کشور ما است. اهانت به این رکن، اهانت به قانون اساسی است. اهانت به قانونگرایی است و اهانت به همه ارزشهای انقلابی است…» (خبرگزاری حکومتی فارس- 19خرداد 92)
قیام 88 و آخوند روحانی:
آخوند روحانی در قیام سال 88 نیز ابتدا سعی کرد سبک سنگین کند و اوضاع را بسنجد لذا ابتدا زیاد حرفی نزد و تقریباً سکوت پیشه کرد. بعد هم که زبان به بیان گشود علیه مردم عاصی موضع گرفت و گفت: «تحریک مردم به اینکه بیایند در خیابان… مشکل در کف خیابان حل نخواهد شد… حرکتهای خیابانی برای کسی سودی ندارد». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 4دی 92)
افتخار به کابینه امنیتی و ضد و نقیض گویی روحانی
آنروز که آخوند روحانی با شیادی تمام اسم دولت خود را «دولت تدبیر و امید» گذاشت، فراموش کرد به سوابق وزرای خود اشاره کند. وزرایی که هر یک دستی در جنایت از طریق دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی داشتهاند.
حرفهای ضد و نقیض او در مورد خوب یا بد بودن یک فرد امنیتی در رسانههای مختلف رژیم میچرخید. خبرگزاری حکومتی تسنیم در اینباره نوشت: «به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، حسن روحانی در بخشی از سخنرانی خود درباره ضرورت تعامل با دنیا گفت که فقط چهار نفر نیروی امنیتی نمیتوانند مورد اعتماد باشند… سخن رئیسجمهور پیرامون عدم اعتماد به چهرههای امنیتی با بخشی از سخنرانی وی در تاریخ 21مرداد 92 حداقل در اعتماد به حضور برخی چهرهها در کابینهاش متفاوت است. روحانی در آن روز در مجلس شورای اسلامی گفته بود که به امنیتی بودن کابینه افتخار میکند». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 1آبان 95)
دولت یازدهم روحانی نه تنها امنیتیترین دولت تاریخ 38سالهی رژیم آخوندی، بلکه امنیتیترین دولت در تاریخ ایران میباشد:
حسین فریدون، برادر آخوند روحانی و دستیار ویژه او: وزارت اطلاعات
علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی: عضو اطلاعات نخست وزیری، معاون وزارت اطلاعات، شورای عالی امنیت ملی
حمید چیتچیان، دستیار ویژه آخوند روحانی در امور اقوام: معاون وزیر اطلاعات، کار درسپاه پاسداران
علی یونسی، دستیارو ویژه آخوند روحانی در امور اقوام: وزیر اطلاعات در دولت خاتمی
حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی آخوند روحانی: وزارت اطلاعات
آخوند مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری: معاون و قائممقام وزارت اطلاعات، از اعضای هیأت مرگ در قتلعام 30هزار زندانی سیاسی.
عباس احمد آخوندی، وزیر راه: معاون امنیتی وزارت کشور
رحمانیفضلی، وزیر کشور: عضو شورای عالی امنیت ملی
رضا صالحی امیری، رئیس کتابخانه ملی و وزیر پیشنهادی وزارت ورزش در زمان معرفی کابینه: معاون وزارت اطلاعات
رضا فرجی دانا، مشاور علمی و آموزشی آخوند روحانی: کار در سپاه پاسداران
محمدرضا صادق، مشاور اقلیتهای حسن روحانی: کار در شورای امنیت ملی
آخوند محمود علوی، وزیر اطلاعات: کار در ارتش
حسن هاشمی، وزیر بهداشت: کار در سپاه پاسداران
حسن هفده تن، معاون وزیر کار: عنصر نظامی و امنیتی
حسین دهقان، وزیر دفاع: از فرماندهان سپاه پاسداران
محمد شریعتمداری، معاون پارلمانی: سابقه کار در وزارت اطلاعات
مجید انصاری، از معاونین حسن روحانی: کار در سازمان زندانهای ایران
نگاهی به کارنامة 4ساله
طی 4سال حاکمیت آخوند روحانی، اعدامها آنچنان افزایش یافت که ایران به نسبت جمعیت، مقام اول را از این لحاظ در دنیا کسب کرد. روحانی وقتی در این رابطه مورد سؤال قرار گرفت گفت که اینها احکام الهی است!
روزنامة العربیه در این رابطه گزارش کرد: «آمار اعدامهای انجام شده در طول پنج سال گذشته طبق بررسی سازمان حقوقبشر ایران، بالاترین رقم را در ١٥ سال گذشته داشته است. در حالی که بعد از انتخاب روحانی، شرایط حقوقبشر در ایران بهبود نیافته و بالا رفتن آمار اعدام یکی از نمونههای آن است. با وجود فضای خوشبینانه بعد از آخرین انتخابات ریاستجمهوری، وضعیت حقوقبشر در ایران بهویژه در استفاده حکومت از اعدام، به مراتب بدتر از پیش شد. (العربیه- 12 اوت 2016)
فساد، اختلاس، حقوقهای نجومی و قاچاق نیز البته به مانند دولتهای قبل حد و مرزی باقی نگذاشت و به مراتب سیر صعودی در پیش گرفت. حتی برادر آخوند روحانی به نام «حسین فریدون» که اتفاقاً دستیار ویژه خود او در ریاستجمهوری است، متهم به اختلاس شد:
«در ادامهی دستگیری یکی از بدهکاران بانکی و ارتباط وی با حسین فریدون برادر رئیسجمهور و دستیار ارشد روحانی، حجتالاسلام محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه گفت: ”این فرد دستگیر شده و دادسرا مشغول تحقیقات است و ارتباطش با آن فرد (حسین فریدون) روشن است“ … اما ارتباطات فریدون تنها به اینجا ختم نشد. پس از انتشار فیشهای حقوقی… علی صدقی مدیر عامل بانک رفاه بهخاطر تخلفات بزرگی که قبلاً در بانک ملی داشته، فاقد صلاحیت برای مدیرعاملی بانک رفاه کارگران بود اما با فشار حسین فریدون (برادر رئیسجمهور) و لابیگری وی، مدیرعامل بانک رفاه کارگران شد». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 4بهمن 95)
نیازی نیست به وضعیت آشفتة اقتصادی که محصول آن فقر 60 درصد مردم به اعتراف مهرههای رژیم است، بپردازیم و یا از بحرانهای اجتماعی همچون اعتیاد، گورخوابی، سوراخ خوابی و کلیه فروشی و چشم فروشی… صحبت کنیم، این روزها سایتها و روزنامههای رژیم (از جمله مربوط به باند خود روحانی) پر است از این اخبار و طشت رسواییاش مدتهاست از بام افتاده است.
حالا رئیس امنیتیترین دولت تاریخ ایران، با چهرهٴ بزک کرده و ژست اعتدال باز هم خود را کاندید نمایش انتخابات قلابی 96 کرده است، تا در مقابل باند مافیایی دیگر نظام، یعنی باند خامنهای، بار دیگر به قدرت برسد و هر چه بیشتر به غارت و چپاول سرمایههای میهن بپردازد. اما دست رد مردم ایران با تحریم نمایش انتخابات ریاست جمهوری، یک پیام دندان شکن دارد:
نه جلاد، نه شیاد، رژیم سرنگون باد
نه عمامه سیاه، نه عمامه سفید، مرگ بر اصل ولایتفقیه.