بیش از ۳ماه از سیل ویرانکنندهای که بیش از ۲۵استان میهن را در بر گرفت میگذرد. سیل ویرانگری که بهدلیل تخریب زیر بناهای شهری و روستایی و شکستن آببندها، با بهجا گذاشتن خسارات هنگفت برای میلیونها تن از هموطنان ستمدیده، بهطور خاص کشاورزان محروم و زحمتکش میهن در ۳استان بزرگ و اصلی سیلزده را، همچنان در اندوه و ماتم نگه داشته است.
رسانههای حکومتی ابعاد عظیم این سیل ویرانگر را به نقل از معاون دبیرکل سازمان ملل اینچنین به تصویر کشیدهاند: «این سیلها ۱۰ میلیون انسان را تحت تأثیر قرار داد و ۵۰۰ هزار نفر را آواره کرد که از این تعداد نیمی کودک بودند. بیمارستانها و مدارس تخریب شدند که موجب محرومیت یک صد هزار کودک از تحصیل و هزاران نفر از مراقبتهای بهداشتی اساسی شد. بخش بزرگی از شبکه راههای کشور تحت تأثیر سیل قرار گرفت که نه تنها بر اقتصاد بلکه بر زندگی روزمره بسیاری از خانوادهها نیز اثر گذاشته است. میزان خسارتها معادل ۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار تخمین زده شده که یکسوم آن متوجه بخش کشاورزی است که برای امرار معاش بسیاری مهم است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۱خرداد)
اعترافهای ناگزیر
مهمتر اما اینکه بعد از گذشت بیش از سه ماه از وقوع این سیل ویرانگر بهدلیل بیعملی حاکمیت فاسد و تبهکار آخوندی شرایط زندگی بهطور خاص برای اهالی۳استان اصلی سیلزده تا آنجا اسفبار و دردناک شده است که رسانههای حکومتی مجبور به اعتراف میشوند:
- سایت حکومتی جوان آنلاین ۲۷اردیبهشت ۹۸با عنوان «سیل فراموش شده!» بعد از اذعان به سانسور اخبار سیلزدگان، مشکلات بیپایان مردم سیلزده را به نقل از یک مهره مجلس ارتجاع اینگونه بازتاب میدهد:
«چهل روز از سیل خوزستان میگذرد. مردم روستاها با اختیار و برخی به اجبار به خانههایشان برمیگردند. گرما و فاضلاب و وضعیت بهداشتی غیرقابل تحمل است و از همه مهمتر این حجم از بیخیالی عجیب است... آخر مشکل ابتدایی مثل سمپاشی، آهک پاشی و خالی کردن فاضلاب از زندگی مردم چیست که رها شده!».
-در یک اعتراف دیگر کیهان آخوندی ۲۴خرداد ۹۸با عنوان «زندگی سوزان در زیر چادر» در وحشت از پتانسیل فوقالعاده انفجاری مردم مناطق سیلزده مجبور به اعتراف میشود که «اکنون بیش از یک ماه و نیم از آن حادثه میگذرد و آنها همچنان در کمپها با حداقل امکانات زندگی میکنند. گرمای بالای ۴۵درجه، آبهای بهجای مانده از سیل که اکنون به منجلاب تبدیل شده، رطوبت بالای ۷۰درجه زندگی در چادرهای برزنتی را غیرقابل تحمل و رنجآور تبدیل کرده و آسایش را از مردم ساکن این اردوگاهها گرفته است تازه باید همیشه مواظب مار و عقرب و دیگر حیوانات موذی باشی!، بسیاری از منازل مناطق سیلزده خوزستان غیرقابل سکونت هستند بهنحوی که عدهیی از مردم در فصل گرما در چادرها و در جنگل زندگی میکنند. اکنون مردم و بهخصوص کشاورزان سیلزده خوزستان در وضعیت روحی خوبی قرار ندارند».
-سایت حکومتی کارون ۲۸اردیبهشت ماه ۹۸هم نوشته است: «کودکان سیلزده از جمله اقشار آسیبپذیر تبعاًت سیل اخیر محسوب میشوند که بهشدت در مضیقه مواد غذایی، از جمله شیر، پوشاک بهداشتی و داروهای مربوط به رفع بیمارهای عفونی واقع شدهاند. این دسته از افراد از آزار و اذیت حشرات و گزندههای فصل گرما در امان نیستند».
خبرگزاری تسنیم ارگان تروریستی قدس ۲۳اردیبهشت ۹۸این فاجعه را اینطور تصویر کرده است: «با توجه به گرمی هوا زندگی در زیر چادر برای مردم سیلزده سخت شده و آنان نیاز به وسایل سرمایشی و سرپناه دارند، ولی نهتنها هنوز خانهیی برایشان فراهم نشده بلکه گرد و خاک ناشی از سیل نیز بهسمت آنها هجوم آورده است و بوی زبالههای باقی مانده در خیابانها سلامت مردم سیلزده را تهدید میکند».
وجود چنین شرایط دردناک و فاجعه باری آنهم در گرمای طاقتفرسای بالای ۵۰درجه در خوزستان، اهالی مناطق سیلزده را در معرض انواع و اقسام بیماریهای مرگبار از قبیل وبا، حصبه، تب تیفوئید، سالک و مالاریا و انواع و اقسام دیگر بیماری پوستی و قارچی قرار داده است.
در این باره خبرگزاری مشرق ۲۲خرداد ۹۸با عنوان «مصایب خوزستان پس از سیل» شرایط دردناک مردم محروم این مناطق را اینچنین برملا نموده است: «سیل خوزستان تمام شد اما اکنون مردم نگران بیماریهای پس ازآن هستند، مشکلاتی نظیر بیماریهای رودهای یا پوستی مثل وبا، حصبه، تب تیفوئید، لپتوسپیروز و هپاتیتA، همچنین بیماریهایی مثل سالک و مالاریا یا بیماری پوستی و قارچی از مهمترین بیماریهایی مستعد بروز هستند... به همه این موارد باید گرمای هوا و لشکرکشی حشرات را هم اضافه کرد که شبها خواب و آسایش را از سر سیلزدگان میپراند؛ در این بین بیماریهای واگیردار نیز پس از سیلاب فرصت مناسبی را برای شیوع پیدا کرده و رسیدگیهای بهداشتی و درمانی از مهمترین اقدامات برای مبارزه با این نوع بیماریها پس از سیلاب است»
این در حالی است که پیش از این شاهد هجوم انواع و اقسام حشرات مانند ملخ و سیر سیرک و عقرب به ۶استان کشور بودهایم تا آنجا که کارگزاران حکومتی در رابطه با آن مجبور شدند دولت آخوند روحانی شیاد را زیر ضرب برده و بگویند: «آقای رئیسجمهور! هجوم ملخ ها به استان فارس و شهرستانهای فراشوند و قیر و کارزین و فیروزآباد تبدیل به سونامی ملخ شده و زندگی مردم و کشاورزان و باغداران را تهدید به نابودی مینماید».
در یک اعتراف دیگر سایت حکومتی سلامت نیوز ۲۵خرداد ۹۸وجهی دیگر از فشار طاقتفرسایی را که این روزها روستاییان محروم مناطق سیلزده با خود یدک میکشند را فاش میسازد:
«پس از سیل خطر شیوع بیماریهای عفونی و انگلی در گلهها بیشتر از هر موقع دیگر میشود چرا که آبها آلوده شده و آبشخورهای طبیعی صدمه میبینند. این موضوع بهخصوص در فصل بهار که زمان شیوع تب برفکی محسوب میشود حادتر است. شیوع این بیماری منجر به تلفات و ضرر و زیان اقتصادی به دامداران میشود برای همین در مناطق سیلزده اگر علائم بیماری مشاهده شد بایستی به دامپزشکی اطلاعرسانی شود. اداره دامپزشکی باید در اسرع وقت با واکسیناسیون و درمان دامهای مبتلا با شیوع بیماری مقابله کند».
«وعدههای پوچ» برای فرار از خشم مردم
مصیبتهای امروزی در مناطق سیلزده در حالی است که فراموش نکردهایم در شروع این فاجعه ملی آخوند روحانی شیاد به همراه دیگر سردمداران فاسد حکومتی برای بیرون کشیدن خود از گرداب نارضایتی اجتماعی، هر روزبه صحنه میآمدند و وعدههای تو خالی میدادند: «هیات دولت در جلسه هفتم فروردین ۱۳۹۸خورشیدی خود مصوبهیی را برای جبران خسارت آسیبدیدگان تصویب کرد. بنابراین بر اساس این مصوبه، حداکثر ۱۰میلیون تومان کمک بلاعوض و ۴۰میلیون تومان وام برای خانههای روستایی و حداکثر ۱۲میلیون تومان کمک بلاعوض و ۵۰میلیون تومان وام برای بازسازی خانههای شهری تخریب شده پرداخت خواهد شد. پرداخت وام برای واحدهای تجاری آسیب دیده به میزان حداکثر ۴۵میلیون تومان دیگر بخش مصوبه دولت است. دولت همچنین برای هر هکتار زمین کشاورزی ۲میلیون تومان، برای هر هکتار باغ پنج میلیون تومان، برای دامداریهای کوچک پنج میلیون تومان و برای هر هکتار مزرعه پرورش آبزیان تخریب شده ۵میلیون تومان کمک بلاعوض و پرداخت وام به کشاورزان خسارتدیده از سیل را نیز تصویب کرد.» (خبرگزاری ایرنا ۲۵فروردین ۹۸)
اکنون بعد از گذشت 4ماه از وقوع این فاجعه ملی که تماماً محصول سیاستهای غارتگرانه و خانمانسوز دیکتاتوری جهل و جنایت آخوندی در ۴دهه گذشته میباشد رسانههای حکومتی پوچ بودن تمامی وعدههای حکومتی را اینچنین به سخره میگیرند:
روزنامه حکومتی رسالت وابسته به باند غالب رژیم ۲۵خرداد ۹۸با عنوان «حضور دولتیها و وعدههای پوچ به مردم» به دروغدرمانیهای دولت آخوند روحانی اعتراف کرده و مینویسد:
«پس از اخبار ثانیه به ثانیه درباره وضعیت سیل در استانها مسئولان دولتی یک به یک به مناطق سیلزده رفته و وعده کمک به این مردم را میدادند اما گویی وعدههای آنها مانند بسیاری از وعدههای گذشتهشان تنها در حد گفتگو بوده و هیچ اقدام اجرایی برای کمک به این مردم انجام نشده است».
این منبع در ادامه مشکلات بیپایان مردم این مناطق را به نقل از یکی از روستاییان محروم این منطقه اینچنین بازتاب میدهد: «چند روز پیش از فرمانداری درخواست چادر مسافرتی کردم تا با خانوادهام در چادر زندگی کنم اما آنها حتی قبول نکردند تا به من یک چادر بدهند! چندی پیش یکی از همسایههایم درخواست وام ۱۰ میلیون تومانی داده بود که در مقابل از او سفته ۳۰ میلیون تومانی و ضمات دو کارمند را داشتند. در چنین وضعیتی چه کسی حاضر به ضمانت از ما را دارد؟ همه بیکار هستند، حتی میتوان گفت خواهر و برادرم هم ضامن من نمیشوند».
در نهایت روزنامه رسالت ـ در جدال قدرت و غارت ـ با پردهبرداری از غارت اموال ارسال شده مردمی تحت عنوان بیلیاقتی و سو مدیریت مدیران دولتی وجه دیگری از فساد نهادینه شده در تمامی تار و پود رژیم آخوندی را به نقل از اهالی این مناطق اینچنین به تصویر میکشد:
«از سوی مردم عزیز کشور کمکهای بسیاری به شهر رسید اما به جهت عدم مدیریت صحیح در پخش این کمکها، بسیاری از افرادی که نیازمند نبودند از این کمکها بهرهمند شدند، در صورت مدیریت این کمکها میتوانستند چهار شهر مانند آق قلا را سیر کنند».
در یک اعتراف دیگر خبرگزاری حکومتی ایرنا ۲۰خرداد ۹۸با عنوان بازسازی مناطق سیلزده کم تحرک و بیرمق به سیاست دروغدرمانی دولت آخوند روحانی اقرار کرده و مینویسد:
«با نگاهی گذرا به وعدههای مسئولان برای بازسازی مناطق سیلزده میتوان به این مهم دست یافت که باید تا به امروز بخش اعظمی از این مناطق مورد بازسازی و احیا قرار میگرفتند، اما این در حالی است که متأسفانه امروزه پیشرفت بازسازی در مناطق سیلزده با روند بسیار کندی در حال اجرا است و حتی در بسیاری از مناطق بهدلیل عدم دسترسی و نبود امکانات لازم این مهم هنوز به مرحله اجرا نیز در نیامده است».
این منبع در ادامه با یادآوری اوضاع بهغایت دردناک هموطنان سیلزده به پتانسیل بسیار انفجاری در مناطق سیلزده میهن اسیر اعتراف نموده و اضافه میکند:
«در شرایط موجود باید متذکر شد که عدم بازسازی به موقع خود میتواند زنگ خطری جدی برای اقتصاد مناطق سیلزده باشد، چرا که اقتصاد بسیاری از این مناطق بر پایه کشاورزی و دامداری استوار است و در شرایط موجود که راههای ارتباطی مناسبی وجود ندارد و یا اینکه دامها از بین رفتهاند خود میتواند بهمعنی مرگ تدریجی اقتصاد این مناطق باشد».