728 x 90

«اقتصاد» طوفان زده؛ پیآمد «سیاست» بحران‌زای خامنه‌ای

اقتصاد طوفان زده...
اقتصاد طوفان زده...

طوفانها پدیده‌هایی طبیعی‌اند که بر اثر برخورد جبهه‌های هوای سرد و گرم ایجاد می‌شوند و موجب خسارت‌های گسترده در محیط‌زیست و زندگی انسان می‌گردند. اگر چه مقابله با این طوفانهای طبیعی تا حد زیادی از توان بشر خارج است، اما طوفانهای اجتماعی و اقتصادی که ساخته دست انسان‌اند، قابل پیشگیری یا حداقل قابل مدیریت‌اند؛ به‌جز آن دسته از طوفانهایی که عامدانه و با نیت‌های ضدانسانی ایجاد می‌شوند تا نسل‌هایی را به نابودی بکشانند.

ایران طی نیم قرن گذشته شاهد اقتصادی ویرانگر بوده که خانه و معیشت بسیاری از مردم را نابود کرده است. در این میان، سیاست‌های بحران‌زا و بحران‌زی خامنه‌ای به‌عنوان خلف خمینی، عامل اصلی مخرب‌ترین بحرانهای اقتصادی کشور بوده است. سرکوب نیروهای ترقی‌خواه در داخل و صدور تروریسم و بنیادگرایی در خارج، به چرخشی دهشتناک منجر شده که زیست، تولید و رفاه ایرانیان را به نابودی کشانده است.

با وجود تضعیف قدرت فاشیسم مذهبی در سال‌های اخیر، بحرانهای ناشی از آن هم‌چنان ادامه دارد. امروز مردم ایران یا باید در هوای آلوده با دود مازوت و بنزینهای غیراستاندارد زندگی کنند و مرگ تدریجی را بپذیرند، یا در خاموشی‌های طاقت‌فرسا به‌سر برند. برای گذران زندگی ساده‌ای چون تهیه یک وعده املت، باید گوجه‌فرنگی کیلویی ۷۰ هزار تومان خریداری کنند. رسانه‌های حکومتی نیز به نادرستی سیاست‌گذاریهای نیم‌قرن گذشته اذعان کرده‌اند. نتیجه این سیاست‌ها فقر گسترده، افت تکنولوژی، تولیدات بی‌کیفیت، فرار سرمایه، افزایش بیکاری و تورم بوده است.

 

اقتصاد ناگوار؛ دست پخت باندهای غالب و مغلوب

«در درون نهادهای سیاسی حاکم بر ایران، مجادله جدی وجود دارد که کدام فکر و جریان سیاسی و اندیشه اقتصادی در پدیدار شدن اقتصاد طوفان‌زده ایران نقش اصلی داشته‌اند... واقعیت این است که دولتهای گوناگون با هم آش اقتصاد ایران را پخته‌اند و گریزی از این داستان ندارند. می‌توان در یک تقسیم‌بندی کلی گفت که سایه گسترده، سنگین و ادامه‌دار سیاست به‌ویژه سیاست خارجی ایران عامل اصلی در پیدا شدن وضعیت امروز اقتصاد کشور بوده و هست» (جهان صنعت۲۶آبان۱۴۰۳).

کارگزاران رژیم آخوندی در این توهم بودند که «اقتصاد» بچه یتیمی است که هر بلایی می‌توان سر آن آورد و ارث و میراثش را بالا کشید، اما اکنون اقتصاد عاصی و آشفته، در حال انتقام از سیاستمداران و سرپرستان بی‌کفایت و فاسدی است که در برابر خشم و قهر میلیون‌ها تن از مردم ستمدیده ایران در کوچه و خیابان قرار گرفته‌اند.

 

رکود۱۷ ساله سرمایه‌گذاری

مطالعات اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که از سال ۱۳۸۶ به بعد، سرمایه‌گذاری در بخش صنعت ایران رو به افول گذاشته و بخش صنعت وارد مرحله رکود سرمایه‌گذاری شده است. «به جز اتفاقات منفی مانند تحریم‌های اقتصادی و شوک ناشی از بیماری کرونا، فضای کسب‌وکار نامناسب، سیاست‌های متغیر و بی‌ثبات اقتصادی، افزایش دخالت‌های دولت در صنایع و سایر موارد مشابه سبب بروز رکود ۱۷ ساله در بخش صنعت در ایران شده‌اند» (اعتماد، ۱۵آبان۱۴۰۳).

 

هزینه انکار، پنهان‌کاری و نپذیرفتن واقعیت

رکود در سرمایه‌گذاری یک نمونه است در حالی‌که بحران ناترازی انرژی که امروز نقل همه محافل است، سالها بود که انکار می‌شد. سیاست انکار و پنهان نمودن نارسایی‌ها دیر یا زود منجر به شکست خواهد شد. «اگر میدان برای رسانه باز بود و نقد آزاد، سیاه نمایی خوانده نمی‌شد به اینجا نمی‌رسیدیم. بحرانهای فزاینده در بسیاری از حوزه‌های زیست‌محیطی و فرو چاله‌ها و فرو نشست‌ها، خودکفایی ادعایی در مورد محصولات غذایی و بی‌توجهی به دیدگاه کارشناسان... به جایی رسیده‌ایم که کاش هرگز نمی‌رسیدیم» (ستاره صبح۲۲آبان۱۴۰۳).

 

دوراهی فلاکت یا جنگ‌افروزی

اخیراً همتی وزیر اقتصاد دولت منصوب خامنه‌ای گفته است که میانگین رشد اقتصادی در سی سال گذشته به ۳ درصد نمی‌رسد، تازه بخش عمده این رشد پوشالی مربوط به فروش منابع نفتی کشور است و تورم بالایی را به مردم تهیدست ایران تحمیل کرده است. «همه برآوردهای کارشناسی از تداوم رشد اقتصادی پایین و تورم بالا در کشورمان در امسال و سال آتی حکایت دارند. از بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول که در آخرین گزارشهای خود از رشد ۳ تا ۳.۵‌درصدی و تورم ۲۹ تا ۳۲‌درصدی برای سال جاری و آتی میلادی خبر داده‌اند تا مرکز پژوهش‌های مجلس که رشد ۲.۵ تا ۲.۸‌درصدی و تورم ۳۴ و ۳۱‌درصدی را برای اقتصاد کشور در سال‌های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ پیش‌بینی کرده است» (بصیرت۱۴آبان۱۴۰۳)

خبر خروج سرمایه‌ها (حدود ۱۶ میلیارد دلار در دو، سه سال اخیر) و حجم قاچاق (حدود ۳۱ میلیارد دلار) و فساد (رتبه ۱۴۹ در بین ۱۸۰ کشور) هم تکراری است.

اما کارشناسان اقتصادی به کنایه به خامنه‌ای بحران‌زی یادآوری می‌کنند: «اینک در وضعیتی بس خطیر به سر می‌بریم که تصمیمات خطرآفرین نه‌فقط منجر به شکست سیاست‌گذاریهای اقتصادی و اهداف توسعه‌ای می‌شود، بلکه تأثیری دردناک بر اندام بس نحیف و ضعیف جامعه‌یی دارد که یک‌سوم آن زیر خط فقر مطلق به سر می‌برند و طبقه متوسط آن نیز در حال تبخیر‌ شدن و خروج سرمایه‌ها در آن وحشتناک است و... اینک یک سؤال اساسی پیش می‌آید؛ آیا اولین و اساسی‌ترین وظایف و کار ویژه‌های نظام حکمرانی، تأمین رفاه و آسایش مردم و پیشرفت و توسعه کشور است یا خیر؟ انتخاب در دوراهی: کاهش فقر و افزایش ثروت اجتماعی یا ایده و آرمانهای خاص فکری و ایدئولوژیک؟» (شرق۱۴آبان۱۴۰۳)

 

آزادی؛ قانون پیشرفت

معلوم است که پاسخ خامنه‌ای جز افزایش فقر و فلاکت و سرکوب میلیونها تن از هموطنان و به تاراج بردن منابع و سرمایه‌های میهن در راه جنگ‌افروزی و صدور تروریسم نیست. ایرانیان ۱۵۰ سال است که در راه برقراری آزادی و پیشرفت جامعه از مبارزه با شاه و شیخ دست نکشیدند و قطعاً به آن خواهند رسید. به‌قول مستشار‌الدوله روشنفکر و سیاستمدار مترقی دوره ناصرالدین شاه در رساله «یک کلمه» که گفته بود: «اختیار و قبول ملت، اساس همه تدابیر حکومت است». هر چند که تاوان بیان این قانون، به زنجیر و اسارت کشیده شدن، غارت خانه و اموال و در نهایت در زندان درگذشتن باشد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0373a97b-7d54-41b3-999f-a7d2ad6015ea"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات