ــ «هدف نظام خودسرانه، نابود کردن حقوق مدنی کل جمعیت کشور است؛ به گونهای که سرانجام مردم کشور حتی در سرزمین خودشان نیز مانند افراد فاقد ملیت و بیخانمان، از حقوق قانونی محروم گردند. نابودی حقوق انسان و کشتن شخصیت حقوقیاش، لازمه چیرگی مطلق بر اوست.» (کتاب توتالیتاریسم، ص ۲۹۱)
ــ «وجود ۴۰ میلیون نفر زیر خط فقر در ایران.» (روزنامه امتیاز، ۲۳ اردیبهشت ۹۸)
ــ «۶۰ تا ۷۰ درصد کارگران شغل دوم دارند. خط فقر: ۳ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان.» (روزنامه امتیاز، ۲۳ اردیبهشت ۹۸ به نقل از عضو کانون شورای کار)
ــ «۵۰ درصد مردم دچار فقر مطلق شدهاند. من متأسفم بگویم در جریان نوسانات ارزی در کشور، دولت بالای ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از جیب مردم درآمدزایی کرد. در مقابل، ارزش پول مردم یک سوم شد و حداقل سه برابر فقیرتر شدند و نیمی از جامعه به زیر خط فقر سقوط کرد.» (تابناک، ۱۰ مرداد ۹۷ به نقل از عضو کمیسیون اجتماعی مجلس)
ناجمهوری آخوندی از همان اوان شکلگیری تحمیلیاش مدعی بزرگترین دولت حامی «مستضعفین» شد. در تبلیغ این ادعا چه شگردهای عوامفریبانهای که طی سالیان بهکار نگرفته است تا در پرده آن، افسارگسیختهترین استثمار مستضعفین و بیچیزان را ـ که در تاریخ ایران بینظیر است ـ توسط ولایت فقیه و ملازمان حکومتیاش مباح کند.
اگر نظام آخوندی به همان قانون اساسی مصوب سال ۱۳۵۸ مقید باشد و اجرا کند، بلافاصله سرنگون خواهد شد. در اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی میخوانیم: «پیریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و بر طرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه».
دولت یا الیگارشی سیاسی و اقتصادی؟
کافیست وضعیت اقتصادی، معیشت و میزان خط فقر جامعه کنونی ایران را روبهروی همین اصل قانون اساسی گذاشت تا مشاهده کرد که در این حاکمیت، قانون و حقوق هیچ جایی از اعراب ندارند؛ بلکه هرچه هست حاکمیت یک الیگارشی سیاسی و اقتصادی در زیر سلطه بیت ولایت فقیه، امداد امام، مؤسسه آستان قدس رضوی و سپاه پاسداران است.
شکست عادت دادن به «همین که هست»!
قبل از پرداختن به جزئیات «مفهوم و چرایی خط فقر و سیر رشد آن در ایران»، یادآوری میشود که نظام آخوندی همواره تلاش کرده و میکند که سیاست عادی جلوه دادن همه
ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی را بدل به یک عادت برای مردم کند؛ طوری که جامعه عادت کند که وضع همین است. به موازات این عادیجلوه دادن مشکلات مردم و فرسایشی کردنش برای آنان، همواره خواسته است توقع جامعه را پایین و پایینتر ببرد و همین را هم به یک عادت ناگزیر تبدیل کند. اما واقعیت از جانب مردم ایران این بوده است که:
اولاً: ریشه و اساس این وضعیت ایجاد شده را ناشی از فساد نهادینه شده در نظام میدانند و آن را در شعارهایشان فریاد زده و میزنند: «دولت ورشکسته ـ رو پول ما نشسته» / «حقوق ما ریالیه ـ هزینهها دلاریه» / «یه اختلاس کم بشه ـ مشکل ما حل میشه» / «سپردههامون کجاست؟ ـ زیر عبای ملاست» / خط فقر دو میلیون ـ حقوق ما یه میلیون» و...
ثانیاً: با قیامها، اعتراضات، تحصنها و اعتصابهای مداوم، مغلوب این خط مکارانه و حیلهگرانه نظام نشدهاند و به افشاگری و روشنگری و مبارزه با آن مشغولاند و بهخاطرش دستگیر و زندانی و تبعید میشوند.
چرا خط فقر؟ خط فقر چیست؟
در وجه تسمیه مقاله دو خبر از روزنامه امتیاز به تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۹۸ نقل شد: «وجود ۴۰ میلیون نفر زیر خط فقر در ایران» / «۶۰ تا ۷۰ درصد از کارگران شغل دوم دارند و خط فقر ۳ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان» شده است.
این دست خبرها حاکی از ویرانی بنیاد و استاندارد زندگی و رشد دمافزون فاصله طبقاتی در نظام ولایت فقیه است. بهجاست قدری به تعریف این مفاهیم و سیر رشد آنها اشاره شود.
تعاریف
ــ تعریف عام خط فقر: محاسبة هزینه پولیِ نیازهای اساسی بر اساس سبد غذایی تأمینکننده حداقل ۲۱۰۰ تا ۲۳۰۰ کالری.
ــ نشانههای خط فقر: درجه آسیبپذیری فقیران در برابر مخاطرات گوناگون / نداشتن قدرت دستیابی کامل به خدمات اساسی مثل آب، برق، تلفن، حمل و نقل / ناشنیده ماندن صدایشان در جامعه / نداشتن مشارکت در اعمال قدرت سیاسی.
ــ تعریف خط فقر مطلق از سوی سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۱۸: خط فقر مطلق برای هر یک نفر ۲ دلار در روز است.
با این تعاریف و شاخصها، اگر هر دلار را معادل تومان امروز(۱۵۰۰۰) حساب کنیم، درآمد روزانه معادل ۳۰ هزار تومان برابر با خط فقر مطلق است. اما این میزان در مقایسه با خط فقر مطلق در ایران اصلاً به حساب نمیآید.
نمونهای از خط فقر مطلق در ایران تا مهر ۱۳۹۷ به نقل از رئیس فراکسیون کارگری مجلس: «خط فقر مطلق با توجه به پرداختهایی که وجود دارد، نسبت به سال گذشته حداقل دو برابر شده است؛ یعنی دامنه شمول خط فقر مطلق از۱۷ درصد به ۳۴ افزایش داشته است. (خبرگزاری آناتولی، ۱۴ اکتبر ۲۰۱۸)
سانسور برنامهریزی شدة اعلام خط فقر
به این سه رقم خط فقر اعلام شده توجه کنید:
در تابستان ۱۳۹۷ مرکز پژوهشی مجلس رژیم، خط فقر را برای یک خانوار چهار نفره در تهران دو میلیون و ۷۲۸ هزار تومان اعلام کرد. در ادامه آن اضافه کرده است که در فاصله بهار تا تابستان همان سال، خط فقر تقریباً ۳۰۰ هزارتومان یعنی ۱۱ درصد افزایش پیدا کرده است.
این در حالی است که حسین راغفر یک استاد دانشگاه از همین حکومت خط فقر مطلق را برای یک خانواده ۴ نفره در سال ۹۶ چهار میلیون تومان برآورد کرده بود.
همانطور که مشاهده میشود مجلس رژیم در سال ۹۷ خط فقر را حدود ۲/۱ میلیون کمتر از سال ۹۶ اعلام میکند؛ در حالی که نماینده دیگری از همان مجلس در مرداد ۹۷ اعلام میکند:
«تا قبل از آغاز به کار دولت دوازدهم، خط فقر ۳ میلیون تومان بود. قطعاً با اوضاع فعلی، خط فقر حداقل به ۶ میلیون تومان افزایش پیدا کرده است.» (تابناک، ۱۰ مرداد ۹۷ به نقل از نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس)
در همین سه نمونه از تفاوت میزان خط فقر، مشاهده میشود که بهدلیل ورود و دخالت سانسور و ضوابط امنیتی در همهچیز توسط حاکمیت آخوندها، هیچ مرجع یا ارگانی وجود ندارد که یک آمار رسمی ارائه دهد: «دولت دوازدهم از دیماه گذشته تا کنون آمار ارائه نمیکند. قطعاً تعمداً آمار داده نمیشود». (روزنامه آرمان، ۲۳ اردیبهشت ۹۸)
حداقل حقوق مزدبگیران در سقوط شتابان خط فقر
سایت حکومتی ایران کارگر طی مقالهای تحقیقی در ۳۰ شهریور ۹۷ خط فقر در ایران را ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه و اعلام کرده است.
این در حالی است که حقوق روزانه کارگر رسمی در سال ۹۸ از جانب دولت ۵۰۵۷۸ تومان اعلام شده است که ماهانه ۱ میلیون و ۵۱۷ هزار و ۳۴۰ تومان میشود. این حقوق را با خط فقر اعلام شده توسط مرکز پژوهشی مجلس رژیم (دو میلیون و ۷۲۸ هزار تومان) مقایسه کنیم، مابهالتفاوت آن ۱ میلیون و ۳۱۰ هزار ۶۶۰ تومان میشود.
مشاهده میشود که زندگی جامعه ایران زیر سلطه الیگارشی سیاسی و اقتصادی نظام ولایت فقیه، بهطور شتابان به زیر خط فقر و حتی خط فقر مطلق سقوط میکند. این در حالی است که بهدلیل سیاست چپاولگری و غارت رسمی دولتی، مزدبگیران و زحمتکشان ایران گاه تا ۵ یا ۸ یا ۱۰ ماه و گاه تا یک سال حقوق حقه خود را دریافت نمیکنند.
نمایی از اختاپوس الیگارشی سیاسی و مذهبی
یادآوری میشود که تا کمیته امداد امام، مؤسسه آستان قدس رضوی، سپاه پاسداران و بیت خامنهای بر اقتصاد ایران سیطره زدهاند، خط فقر همواره در حال سقوط شتابان خواهد بود و هیچ مرجعی هم پاسخگوی آن نیست و عدد و رقم واقعی را هم به مردم اعلام نخواهند کرد.
نمونههایی از بازتاب ناگزیر این ستم سازمانیافته دولتی و فقاهتی را که شکاف عمیقی بین مردم و نظام آخوندی شکل داده و دو جبهه را مقابل هم قرار داده است، از اعترافات ناگزیر حکومتیان مرور میکنیم. در این اعترافات که معمولاً در جنگ باندهای مافیایی قدرت بروز میکنند، از یک طرف شاهد ریشه و اساس نهادینه شدن و گسترش فساد در الیگارشی سیاسی و اقتصادی و مذهبی هستیم و از طرف دیگر شاهد زوال همیشگی این نظام در میان مردم و بیاعتمادی نسبت به تمامیت آن. نمونههایی از روزنامه آرمان، ۲۳ اردیبهشت ۹۸:
ــ «شرایط بهشکلی است که در شرایط کنونی گروهی فقر و نابرابری بیسابقهای را تجربه میکنند و در مقابل گروهی دیگر با اشرافیگری بیسابقهای زندگی میکنند. این بزرگترین تهدید داخلی است که گروههای بیبضاعت هر روز در خیابانها رژه اشرافیت و تفاخر را مشاهده میکنند و این وضعیت را نتیجه تصمیمگیریهای نظام تصمیمگیری میداند.»
ــ «در طول تاریخ ایران در هیچ مقطعی ارزش پول ملی مانند امروز کاهش پیدا نکرده است. ارزش پول ملی در شرایط کنونی به یکسوم کاهش پیدا کرده است.»
ــ «در سال گذشته رقمی بالغ بر۵۰۰ هزار میلیارد تومان رانت ارزی در کشور به وجود آمده است. این در حالی است که مالیات اخذ شده از این رقم در حدود صفر است.»
ــ «دستهای پنهانی که در اقتصاد کشور فعالیت میکنند، خارج از نظام تصمیمگیری نیستند.»
ــ «هنگامی که مناسبات اقتصادی بهصورت پنهانی و دور از چشم مردم اتفاق میافتد، بهصورت طبیعی زمینههای فساد افزایش پیدا میکند. رسالت آنها که وارد اقتصاد کشور شدهاند صرفا اقتصادی نیست.»
ابلیس در زیر خط فقر مشروعیت
این است چکیدهای از چهره مخوف خط فقر و سایه سیاه تباهی زندگی مردم ایران بهدست چپاولگران ایرانخوار آخوندی و دستگاه عریض و طویل استثمار و بهرهکشی از اقشار مردم. نظامی که چهل سال است برای «چیرگی مطلق بر انسانها» و اشیاء و همه نشانههای حیات، با شتاب در کار «کشتن شخصیت و حقوق قانونی و مدنی» شهروندان است.
اکنون تمامیت این اشرافیت قاتل شخصیت و حقوق انسانها، بهدلیل همین جنایات سیاسی و اقتصادی که برشمرده شد، در زیر شدیدترین تحریمها و فشارهای داخلی از جانب اقشار مردم ایران و تحریمها و فشارهای خارجی از جانب جوامع بینالمللی واقع شده است. شرایطی در حال شکلگیری و رقم خوردن است که پاسخگویی این نظام را اجتنابناپذیر و غیر قابل بازگشت نموده است. اینک این ابلیس ضدبشر است که در زیر خط فقر مشروعیت و موجودیت قرار گرفته است.