در روزنامههای حکومتی دوشنبه چهاردهم تیرماه، مجموعهٔ بحرانهای کرونا و کمبود واکسن همراه بیآبی و برقی و تورم و گرانی تیترهای صفحات اول اغلب روزنامههای حکومتی را پر کرده است. روزنامههای حکومتی بدون اشاره به شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور که شب گذشته هنگام قطع برق در شهرهای مختلف از جمله تهران، کرج و خرمآباد سرداده شده، اذعان کردهاند که قطع برق موجب «گلایه» هموطنان شد.
بحران اقتصادی بیثبات کننده امنیت نظام
هشدار نسبت به امنیت نظام در اثر بلوغ بحرانها مضمون مشترک مطالب است. از برجام تا اقتصاد و سوءتغذیه کارگزاران حکومتی نتیجهٔ تهدید امنیت نظام را گرفتهاند. «اقتصاد ایران گروگان موضعگیریهای دیپلماتیک» مضمون مطلبی در آرمان است که بهنقل از قاسم محبعلی کارگزار پیشین وزارتخارجهٔ رژیم نوشته است: «اساسا مسأله اصلی برجام مسأله امنیت است. در واقع امنیت امروز یک مسأله داخلی نیست، مسألهیی بینالمللی است، بنابراین اگر اقتصاد در سایه امنیت قرار بگیرد، شرایط آن بدتر میشود. چرا که در این صورت سرمایه نمیآید، تحریم میآید، تجارت و توریست نمیآید و همه چیز میخوابد». این کارگزار حکومتی در ادامه غیرمستقیم به شکست پروژه جنگ ضدمیهنی خمینی اشاره کرده و تلویحا ضرورت عقبنشینی را گوشزد کرده و نوشته است: «یعنی ایران یا باید مانند سال۶۷ که پذیرفت و جنگ را پایان داد تصمیم میگرفت، یا اینکه میایستاد و تا آخر راه میرفت».
«زنگ خطر سوءتغذیه و امنیت غذایی در کشور» عنوان مطلبی در اعتماد است که با اشاره تورم شدید اقتصادی و بحران معیشتی مردم از بعد از جنگ ضدمیهنی تا امروز به نظام گوشزد کرده است: «پس از سال۱۳۷۲ که سیاستهای تغییر ساختاری را تجربه کردیم شاهد آسیبهای بسیار جدی در سلامت مردم و گروههای فقیر در جامعه هستیم». در ادامه هم افزوده است: «قطعا بخش قابل توجهی از مردم قادر نخواهند بود که حتی نیازهای اساسی خود را تأمین کنند و در نهایت این فقر و فلاکتی که امروز شاهد آن هستیم موجب بیثباتی اقتصاد کلان و نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی خواهد شد».
هزاران سؤال بیپاسخ
روزنامههای حکومتی ضمن همدردی ظاهری با مردم در مورد بحران کرونا، یا خاموشیهای برق در اوج گرما و همچنین بحران بیآبی، تلاش کردهاند کلیت نظام را در ببرند و حداکثر باند رقیب را مقصر جلوه دهند. اما در این تلاش بیشتر شکافهای میان مردم و حاکمیت بارز شده است. «بحران برق و هزاران سؤال بیپاسخ» عنوان مطلب همدلی است که از جمله نوشته است: «خاموشیهای گسترده در حالی است که مجلس بهدنبال کسب درآمد ۵۰۰میلیون دلاری از رمزارزها است و صادرات برق به کشورهای همسایه نیز ادامه دارد». این روزنامه در ادامه نوشته است: «یکی از نکات قابل توجه برای اذهان عمومی، قطعی برق گسترده توسط وزارت نیرو در نقاط مختلف کشور، درست بعد از تمام شدن انتخابات است».
رسالت از باند مؤتلفه هم برای در بردن سپاه که پروژههای ضدملی سدسازی را به کشور تحمیل کرده ناگزیر اذعان کرده است: «آیا سدها سفرههای پاییندست را نخشکاندند؟ آیا مصرف آب و برق را تا چندین برابر ضابطه جهانی افزایش ندادند؟ آیا سدها میلیاردها مترمکعب از آب تجدیدپذیر محدود کشور را در مخزنهایشان تبخیر نکردند؟ آیا سدها میلیونها خانوار در بالادست و در مخزن یا در پاییندست در حاشیه رود و دریاچه و تالاب را با سرنوشتی نگرانکننده روبهرو نکردند؟ آیا سدها غاصب حقابه زمین و مراتع مولدترین اقشار جامعه یعنی کشاورزان، عشایر، ماهیگیران، نخلکاران و... نبودند؟». این روزنامه در ادامه به یک فقرهٔ دیگر از «شاهکار» های سپاه اشاره کرده و آنرا به حساب وزارت نفت گذاشته و نوشته است: «در جریان پروژه اکتشاف نفت میدان آزادگان و واگذاری ۷هزار هکتار از مساحت تالاب به شرکت نفت بهمنظور عملیات اکتشاف، هیچیک از الزامات محیطزیستی رعایت نشد و نوع فناوریهای بهکار رفته در این پروژه اکتشاف و استحصال که مبنی بر خشککردن آب تالاب بوده است، تالاب را به نابودی کامل کشاند».
ستاره صبح از باند مغلوب هم ناخواسته پاسخ ادعای روحانی را که گفت کشور را بدون نفت اداره کردیم داده و آدرس درآمدهای دولت روحانی که همان جیب مردم محروم باشد را داده و نوشته است: «چگونه میشود در شرایطی که در کشور هیچ اتفاق مثبتی از نظر اقتصادی در مجموع رخ نداده و ثروت ملی، درآمد مردم و تشکیل سرمایه همه منفی بوده، چنین اتفاقی افتاده باشد؟ پاسخ این است که این افزایش ثروت در واقع بیش از هر چیزی به شوکهای ارزی برمیگردد که دولت از سال۹۷ شروع کرد و در مرحلهٔ بعد در سال۹۹ ادامه داد. در واقع همین دو شوک ارزی شوکی بزرگی را به اقتصاد ما وارد کرد، بهطوری که قیمت ارز نزدیک به هشت برابر افزایش پیدا کرد و در حال حاضر نیز بیش از شش برابر آن باقی مانده است. این شوک باعث شده حقوقبگیران و طبقات پایین بهشدت سرکوب شوند و قدرت خرید خود را از دست بدهند و در واقع با مالیات تورمی غارت شوند».