برخلاف در باغ سبز نشان دادنهای پیدرپی، برخلاف وعدههای آبکی و پروپاگانداهای رسانهیی مبنی بر نزدیک شدن دیدگاههای طرفهای مذاکرهکننده بر سر برجام، برخلاف زمان دادنهای پوشالی در مورد چشمانداز امضای توافق، ظرف یک هفته و دو روز یا حتی در ساعتهای آتی، اکنون مهرههای رژیم اعتراف میکنند که بهمعنای کامل کلمه گفتگو و توافق بر سر «هیچ»! بوده است.
«باید بدانیم توافق نه بهدار است و نه به بار. گفتگو درباره هیچ نتایج هیچ را هم دربر دارد» (پاسدار کاظم انبارلویی. رسالت. ۱۷فروردین ۱۴۰۱).
قابل توجهتر از هیاهو بر سر هیچ، چشمانداز لغو تحریمهاست که پاسدار قلم بهدست باند خامنهای میگوید: «هرگز اتفاق نخواهد افتاد»!
«برداشتن تحریمها یک خیال و یک رویاست؛ هرگز اتفاق نخواهد افتاد. هیچ آمریکایی در سنا، مجلس نمایندگان و کاخسفید به لغو تحریمها رضایت نمیدهد» (همان منبع).
چرا؟
برای پاسخ به این «چرا» ؟ باید به پایهها و پارامترهایی برگردیم که حصول به توافق اتمی را بین نظام ولایت فقیه و طرفهای پیشبرندهٔ سیاست مماشات دشوار کرده است.
این پایهها و پارامترها کدامند؟
۱ـ با گذشت زمان اثبات شده است که پروژهٔ عریض و طویل هستهیی برای حاکمیت دینی، هدفی جز دستیابی به بمباتمی ندارد. این پروژه از آغاز بهگونهیی غافلگیرانه، مخفیانه و بهدور از کنترل آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز شد و ادامه یافت. نیاز این رژیم به بمباتمی، از جنس نیاز به حفظ بقا و صدور تروریسم و بنیادگرایی است. بنابراین با اختیار خود، از آن دست برنخواهد داشت و برنداشته است.
۲ـ احساس مسئولیت انسانی، ملی و میهنی و مواضع صلحطلبانهٔ مقاومت ایران کشتی پروژههای مخفی اتمی رژیم را بهگل نشاند و جهان را از یک غفلت عمیق خارج کرد. این افشاگریهای دقیق، مستند و پیدرپی افکار جهانی را نسبت به سوداگری هستهیی رژیم حساس کرده و سدها و موانع بسیاری را در مسیر سیاست مماشات ایجاد نموده است. عبور از این سدها و خطوط قرمز بهسادگی امکانپذیر نیست.
۳ـ بعد از قیامهای سراسری در ایران دیگر سیاست مماشات بهسادگی قادر نیست بر روی این رژیم سرمایهگذاری کند. وضعیت انفجاری داخل ایران، امتیاز دادن به این حاکمیت متزلزل را ناکارآمد و توأم با رسوایی کرده است.
سراب رفع همه تحریمها
رفع تحریمها آنگونه که حکومت تبلیغ میکند یا خواهان آن است، بهسهولت قابل حصول نیست. این تحریمها علاوه بر هستهیی شامل تحریمهای غیرهستهیی نیز میشود. بهگونهیی که با فرمان اجرایی رئیس جمهور آمریکا قابل رفع نیستند. بهعنوان مثال حتی اگر در فرض محال سپاه پاسداران از لیست تروریستی خارج شود، این نهاد تروریستی در لیست تحریمها باقی خواهد ماند و تجارت با آن ممنوع خواهد بود. اشخاص حقیقی و حقوقی وابسته به سپاه پاسداران نیز از لیست تحریمها خارج نخواهند شد.
بنبست برجام
اکنون پس از فروکش کردن زمزمههای رسیدن به توافق، دادهها حاکی از بنبست مذاکرات اتمی است. تبعات این بنبست فقط به برجام خلاصه نمیشود. وضعیت وخیم معیشتی بهاعتراف رسانههای وابسته به حاکمیت کاسهٔ صبر مردم را لبریز کرده است. اکنون بهوضوح در این رسانهها صحبت از «سرنگونی نظام» میشود.
در این زمینه ابراهیم رزاقی، یک اقتصاددان و استاد دانشگاه میگوید:
«اگر چه امکان موجسواری و سوءاستفاده برخی جریانهای داخلی و خارجی معاند با جمهوری اسلامی ایران از چالشها، مشکلات و بحرانهای معیشتی و اقتصادی موجود در جامعه با هدف حمله و حتی سرنگونی نظام وجود دارد؛ درعینحال نمیتوان واقعیتهای تلخ کنونی را هم نادیده گرفت. متأسفانه روزبهروز آستانه تحمل جامعه بهدلیل انبوه مشکلات موجود کاهش پیدا میکند. این نکته وضعیت شکننده ی را برای جامعه [بخوانید حکومت] رقم زده است بهگونهیی که من نگران احتمال فوران اجتماعی بهدلیل بحرانهای معیشتی هستم» (شرق. ۱۸فروردین ۱۴۰۱).
بهنظر میرسد برجامی که قرار بود برای نظام ولایت فقیه فرصت و زمان بخرد و سیل دلارها را به جانب او روانه سازد، اینک به چاشنی انفجار خشم مردم تبدیل شده است؛ مردمی که دیگر بهجز سفرههای خالی خود چیزی برای از دست دادن ندارند.