«روز دانشجو» در ۱۶ آذر ۹۸ با بهترین گرامیداشتها برگزار شد.
اگر اصالت داشتن بهمعنی داشتن پیوند با جوهر انسانی و مسؤلیتشناسیِ ناشی از آن در پهنههای اجتماعی و تاریخی و فرهنگی باشد، دانشجویان دانشگاههای ایران اصالت جنبش دانشجوییشان را نگاهبانی کرده و آرمان آن را در پیوند با آزادی و عدالت اجتماعی گرامی داشته و با قیامآفرینان آبان ۹۸ همبستگی نمودند.
در ۱۶ آذر ۹۸ که حکومتیان خواستند صحن دانشگاه را ملکوک کرده و دستان خونآلود خود پس از کشتار مردم را بر دانشگاه بکشند، خروش دانشجویان سیلی محکمی بر دهان و بناگوش جانیان ولایت فقیه خواباند. طنین این سیلی محکم، ادامهای از آثار قیام آبان و استمرار آن است. بانگ بلند و همبستهٔ دانشجویان، شعارهای قاطع و کوتاه با معناهای روشنگر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، استمرار قیام جامع جبهه مردم و دانشگاه را در مقابل تمامیت نظام فاسد آخوندی بارز میکند:
«آزادی، عدالت ـ این است شعار ملت»
«زندان، تفنگ و باتون ـ نمینشینیم آروم»
«بر دست، قفل بازارـ بر سر، نشان رگبار ـ این است مزد بیکار»
«جواب ما تفنگ نیست ـ این همه کشته کم نیست؟»
«برادر شهیدم راهت ادامه دارد»
«خیابونا خونی شد ـ آزادی قربانی شد»
«میکشم میکشم آنکه برادرم کشت»
«سرکوب آخر راه نیست ـ مبارزه رهاییست»
«سرکوبتون کاری نیست ـ مقاومت، زندگیست»
آری، مقاومت زندگیست. معنا و اصالتی که واقعیت این روزهای سراسر ایران را در ۱۶ آذر در دانشگاههای ایران متبلور نمود و نمایندگی شد.
حکومتیان از پس کشتار و دستگیری قیامآفرینان آبان ۹۸ با بلاهت تمام، درست کاری را در دانشگاهها کردند که محمدرضا شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ انجام داد. بلاهتی که شاه مرتکب شد و ریچارد نیکسون را پس از کودتا به دانشگاه برد، موجب خروش و قیام دانشجویان شد و دانشجویان ۱۶ آذر را با گرامیداشت پیشوای آزادی دکتر محمد مصدق، مبنای قیام برای آزادی و عدالت اجتماعی در تاریخ جنبش دانشجویی نمودند و بهای خونین آن را هم با فدیه سه یار و همکلاسیشان پرداختند.
حالا ولیفقیه که وارث تمامعیار ستمشاهی در سرکوب دانشجویان بوده و هست، همان بلاهت را تکرار کرد و با گسیل سرجلاد قوه قضاییه به دانشگاه تهران، موجب خیزش و خروش دانشجویان غیرتمند و اصیل و وفادار به آرمان آزادی و عدالت اجتماعی شد:
«قضاییه، جلادان ـ مقدمتان خونباران»!
مراسم امسال ۱۶ آذر بسیار با سالیان پیشین متفاوت بود؛ چرا که در متن و در استمرار قیام آبان ۹۸ برگزار شد و خروش شورشی از همان قیام شهابآسا بود. خامنهای و روحانی حسابهای کلان باز کرده بودند که نمایندگانشان با دستان و چکمههای خونین به دانشگاهها بروند و آب از آب تکان نخورد؛ آنگاه تأییدیه سرکوب و جنایت قیام آبان را از کانون ضددیکتاتوری و استثمار بگیرند. گسیل رئیسی جلاد و انتخاب او برای ورود به دانشگاه تهران و انتظار کثرت مستمعین دانشجویی برای او، هدف خامنهای بود. اما پیداست که هنوز خامنهای و روحانی توان درک معنا و پیام قیام آبان ۹۸ را نداشته و نمیتوانند داشته باشند؛ درست عین محمدرضا شاه که هرگز معنا و پیام ۱۷ شهریور ۵۷ را درک نکرد و پیامدها و عواقب آن را نتوانست تحلیل و پیشبینی کند. روحانی هم که حجم تنفر از خودش را در بازتاب قیام آبان حس کرده بود، برخلاف سالیان قبل، جرأت نزدیک شدن به دانشگاه را نکرد.
دانشجویان دانشگاه تهران هرگز برای رئیس جلادان فقاهتی فرش پهن نکردند که با تکیه بر اصالت تاریخیِ جنبش دیرینهشان، پاسخ کوتاه و نافذ و کامل را جلو خامنهای و روحانی و رئیسی و کل حکومتیان گذاشتند: «قضاییه، جلادان ـ مقدمتان خونباران»!
به موازات نمایش مبتذل حکومتی که مستمعیناش را از بیرون دانشگاه دستچین کرده و در سالن سخنرانی جلاد، خالی کرده بودند، دانشجویان دانشگاه تهران با ابتکارات فوری و هماهنگ با هم، چند تریبون آزاد راه انداختند. در این تریبونها تماماً از قیام آبان ۹۸ حمایت شد و پلاکارد بزرگی هم برافراشتند که بر روی آن نوشتند: «بهیاد کشتهشدگان بیتدفین».
در گرامیداشت ۱۶ آذر که توأم با همبستگی با قیام آبان ۹۸ برگزار شد، میتوان از خروش دانشجویان در دانشگاههای تهران، امیرکبیر، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، چمران اهواز، زنجان، اصفهان، کاشان، کرمانشاه، یاسوج، بابل و بابلسر نام برد.
در یاسوج، دانشجویی ضمن اعتراض به حضور پاسدار ضرغامی که برای سخنرانی رفته بود، فریاد زد: «اکثر مردم دیگر به یاوههای هر روزه تلویزیون اعتماد نمیکنند و اخبار روزانه را از رسانههای بیگانه دنبال میکنند. من با صدای رسا به شما و همقطاران اصولگرا و اصلاحطلب شما میگویم که ماجرا تمام شده است. صدای مردم را در خیابانها بشنوید که میگویند دیگر شما اصلاحطلبان و اصولگرایان را نمیخواهند. نسل جدید باهوش است و بار دیگر فریب نخواهد خورد».
اکنون با قیام آبان ۹۸ و بهترین گرامیداشت «روز دانشجو»، جبهه سراسری علیه دیکتاتوری فقاهتی، فاشیستی آخوندی روزبهروز شاخصگذاری بیشتری میشود. این شاخصگذاری، قشر به قشر جامعهٔ ایران را در بر میگیرد و و جبههٔ همبستگی برای سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه را دامنه و عمق باز هم بیشتری خواهد داد. سرفصل قیام آبان از یکطرف تکیهگاهی برای جبهه خلق و از طرفی عواقب آن، کابوسی برای دشمنان خلق در هیأت حاکمیت ولایت فقیه شده است. چشمانداز پیش رو نیز آثار بیشتری از این دو واقعیت رو در رو را آشکار خواهد نمود.