گاهی اوقات در گرد و خاک ناشی از جنگ باندهای درونی رژیم نکاتی بیرون میزند که خون مردم را به جوش میآورد. یک نمونه آن اعترافهای صفاییفراهانی از کارگزاران رژیم است که تا همین چند سال پیش در تمامی دولتهای این نظام از هر جناح و باندی شرکت داشته! و نشان داده توان رقصیدن با هر سازی از خطامامی گرفته تا اصولگرا و از اصلاحطلب با اعتدالی و... را دارد.
وی در مصاحبهیی به تاریخ ۸خرداد ۹۸با سایت حکومتی اقتصاد نیوز تابلوی بدیعی! از فساد و انحطاط نظام مقدسشان رسم کرده که دیدنی است او میگوید: اکنون در شرایطی هستیم که عدد ۱۰۰۰میلیارد برای فساد عادی شده!
مقایسه دیکتاتوری آخوندها با دیگر نظامهای حکومتی جهان
وی میگوید:
«در بین بیست کشور جهان که در سال گذشته بهترین صادر کنندگان جهانی بودند، ۸کشور آسیایی بوده است. چین با ۲۰۲۰میلیارد دلار اولین صادر کننده جهان شده یعنی حتی از آمریکا بالاتر بوده است، ژاپن با حدود ۷۰۰میلیارد دلار چهارم، کره جنوبی با ۵۷۵میلیارد دلار ششم، هنگکنگ با ۵۵۰میلیارد دلار هفتم، سنگاپور با ۳۳۳میلیارد دلار چهاردهم، امارات با ۳۲۰میلیارد دلار پانزدهم و تایوان و هند هم هجدهم و بیستم هستند.
بسیاری از این کشورها از ایران کوچکتر هستند. چرا آنها به این همه تولید و فرصتهای صادراتی رسیدهاند؟
اکثر آنها نفت و گاز ندارند. اصلاً کرهجنوبی تنها معدنش گچ است. تصمیم سازان و تصمیمگیران کشور چرا نمیخواهند توجه کنند که این تصمیمات سیاسی آنها اقتصاد کشور را زمینگیر کرده است؟ «هیوندایی» کره جنوبی و «ایران خودرو» فعالیتشان را با هم آغاز کردند، هیوندایی چه میزان بازار در دنیا دارد؟ (در حالیکه) ایران خودرو با کمک بانک ـ ها و بدهیهای سنگین روزگار میگذراند»!
قاچاق، یک دوم بودجه عمومی کشور است
وی در بخش دیگری از مصاحبهاش میگوید:
«حجم قاچاق کشور ۱۵۰هزار میلیارد تومان است در حالیکه بودجه عمومی کشور حدود ۳۵۰هزار میلیارد تومان است یعنی کمی بیشتر از دو برابر قاچاق! آیا این حجم قاچاق را با کولبر وارد میکنند یا با کانتینر؟ وی خودش پاسخ میدهد: با کانتینر آنهم بهراحتی»!
وی در همان مصاحبه اضافه میکند: «یک زمانی صحبت بر سر اختلاس ۳هزار میلیارد تومانی بود، برای اینکه مردم ابعاد سه هزار میلیارد تومان را بفهمند باید اینطور بگوییم که اگر شخصی هرماه ۱۰۰میلیون تومان پسانداز کند، برای رسیدن به سه هزار میلیارد تومان به ۲۵۰۰سال زمان نیاز دارد حال ببینید ۱۵۰هزار میلیارد تومان قاچاق سالانه چه معنایی دارد؟ چقدر پول است؟ چقدر میارزد که بابت آن بتوان همه ارکان سیاسی و غیره را تحت تاثیر قرار داد»؟!
این کارگزار نخبه نظام فاسد و جنایتکار آخوندی در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید:
«کل اقتصاد ایران... متأسفانه یک اقتصاد معیوب رانتی است و ثروتهای بادآورده را در اختیار گروهی خاص قرار میدهد، به همین دلیل در ۱۵سال اخیر با کاهش توانایی مدیریت در کشور و بالا رفتن درآمدهای نفتی، رکوردهای فساد با ضریب هزار میلیارد تومان شکسته میشود! در کشورهای توسعهیافته و یا در حال توسعه برای فسادهای خیلی کوچکتر رئیسجمهور یا وزیر را از عرصه قدرت پایین میکشند یا یک حزب حاضر در دولت مجبور به عذرخواهی و کنار رفتن از عرصه حکومت میشود اما میبینیم اینجا دیگر ۱۰۰۰میلیارد تومان برای فساد خیلی عادی شده است.
در چنین اقتصادی وقتی این شرایط به وجود میآید، در اصل در حاشیه الیگارشی قدرت باندهایی تشکیل میشود که دارای منافع همسو و هم جهت هستند و طبیعی است که بهصورت نانوشته با هم هماهنگ شده و با تمام قدرت تلاش میکنند که از هر گونه قانونگرایی و نظم ممانعت بهعمل آورند و ریشه مشکلات اقتصادی کشور، دیدگاههای سیاسی است که در بسیاری مواقع به توصیههای اقتصادی هم با نگاه بدبینانه نگریسته شد».
محاسبههای برباد رفته بودجه
این مهره رژیم که دستی هم در اقتصاد دارد در بخشی از سخنانش میگوید:
« سال قبل برآورد این بود که تا پایان سال حداکثر حدود ۲۰هزار میلیارد تومان کسری بودجه وجود خواهد داشت! در حالی که گزارش ۹ماهه بانک مرکزی حاکی از ۴۰هزار میلیارد تومان کسری بود که بالاترین کسری بودجهای است که تابهحال کشور در ۹ماه با آن مواجه شده است، همین الان بدهی بانکها به بانک مرکزی از آذر ۹۶تا آذر ۹۷، ۳۲.۵درصد رشد داشته و رسیده به ۱۵۰هزار میلیارد تومان بدهی! مدل کلی تصمیمات در کشور اینگونه است که گسترش حجم پول بهصورت منفعلانه، باعث رشد پایه پولی و تحمیل تورم بر اقتصاد است».
راهکارهای پاسدار نشان
این نخبه نظام در بخشهای پایانی مصاحبهاش به ارائه راهکار برای برونرفت نظام از بنبست موجود پرداخته و میگوید:
«شرایط کشور و مشکلاتی که مردم امروز دست به گریبان آن هستند، مشکلات کوچکی نیست یعنی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطزیستی و سیاسی انباشتی از ناکارآمدیها وجود دارد که روی زندگی و کار شهروندان اثر مستقیم دارد. اگر میخواهیم از این بحرانها برونرفت داشته باشیم، کشور نیاز جدی به یک تغییر نگرش اساسی دارد، مسئولان کشور بعد از ۴۰سال باید بپذیرند که بسیاری از مسیرها اشتباه بوده است و بایستی بهدنبال اصلاحات زیربنایی باشند، وقتی در دنیای امروز زندگی میکنیم، نمیتوان بدون توجه به واقعیتهای دنیا به اشتباهات ادامه داد».
بیتردید این اعترافها ناشی از احساس نزدیک شدن به نقطه پایان دیکتاتوری است. امری که وظیفه مردم محروم ایران، کانونهای شورشی و شوراهای مردمی است. همان مهمی که این روزها سخت درگیر آن هستند.