به‌دنبال لیست‌گذاری سپاه پاسداران شاهد اقدامات و موضع‌گیریهای دیگری از جانب مقامات مختلف دولت آمریکا و نهادهای حاکمیت این کشور و همچنین سایر کشورها هستیم.
نگاهی به برخی موضعگیریها
جان بولتون روز چهارشنبه ۲۱فروردین ۹۸ در یک مصاحبه رادیویی، گفت: «قاسم سلیمانی» سرکرده نیروی قدس «یکی از خطرناک‌ترین افراد در جهان است»، وی خاطرنشان کرد:
«تروریستی خواندن سپاه پیامی است به هم‌پیمانان ایالات متحده در اروپا که اگر هر کس بخواهد به فکر تجارت با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران باشد، باید فکر بیست سال حبس آن را هم بکند».
پمپئو وزیر خارجه آمریکا هم پیش از اینها گفته بود: «بین قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابوبکر البغدادی رهبر داعش تفاوتی نیست و هر دو تروریست هستند».
برایان هوک هم در یک گفتگوی تلویزیونی سپاه را عامل اصلی اجرای سیاست خارجی رژیم و صدور تروریسم دانست و با اشاره به نقش سپاه در عراق سوریه و لبنان و این‌که رژیم در عراق نیروهای آمریکایی را کشته گفت: «دستیابی به صلح و ثبات در خاورمیانه بدون از قدرت انداختن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تضعیف رژیم، ممکن نیست.»
سمت و سوی این موضعگیریها هم‌چنان که مقامات آمریکایی تصریح می‌کنند، تشدید فشارهای سیاسی و تحریم‌های اقتصادی بر رژیم است تا رژیم دست از سیاست منطقه‌یی خود و صدور تروریسم و موشکی بردارد و شروطی را که جامعه جهانی اعلام کرده بپذیرد.
پاسخ رژیم چیست؟
واکنش حکومت آخوندی به این سیاست آمریکا، تا آنجا که به اظهارات علنی آخوندها بر می‌گردد اساساً رجز خوانی و شاخ و شانه کشیدن بوده است. امری که اساساً مصرف داخلی دارد. تا آنجا که حتی خامنه‌ای هم ناگزیر شد به نیروهای خودش هشدار دهد که با فحش‌دادن و این‌که «به اینها بگیم خبیث و... مسأله حل نمیشه ما باید به فکر مطالبات ۸۰میلیون جمعیت باشیم»!
یعنی حتی شخص خامنه‌ای هم به‌خوبی می‌داند که از این رجز خوانیها و شعارها آبی برای نظامش گرم نخواهد شد.
اما کارشناسان رژیم رو راست‌تر از خامنه‌ای حرف می‌زنند و وضعیت رژیم را در شرایط کنونی واضح‌تر ترسیم می‌کنند. آنها به رژیم هشدار می‌دهند که این لیست‌گذاری نظام را در یک دوراهی مرگبار قرار می‌دهد که باید بین تسلیم و تن‌دادن به جنگ یکی را انتخاب کند.
سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی نوشت: «آمریکای ترامپ با وارد کردن سپاه به فهرست گروه‌های تروریستی، بخش مهمی از ابزار حاکمیتی و عامل مهم تأمین امنیت ملی ایران را در ذیل گروه تروریستی قرار داده تا ایران را وادار کند در بن‌بست انتخاب گزینه‌های تسلیم و یا جنگ قرار بگیرد. باید درک کرد که دیگر ابعاد این تهدید آن قدر جدی است که خطرات آن بر ایران، بیش از خطرات جنگ تحمیلی است».
این کارشناس حکومتی در ادامه نوشته است: «در بن‌بست انتخاب گزینه جنگ و تسلیم، حتماً و حتماً خطوطی هر چند کم رنگ، وجود دارد که وظیفه رهبران به هنگامه بحران، تشخیص این خطوط برای رسیدن به راه سوم است».
البته این‌که رژیم در دوراهی تسلیم و جنگ بتواند راه سومی پیدا کند که جان به در ببرد، بعید است چرا که اساساً در چنین نقطه‌یی از تعادل‌قوا با جامعه جهانی قرار ندارد که قادر باشد خودش چیزی به دیگری دیکته کند. نکته ظریف این بحث آنجاست که این کارگزار حکومتی در حالی از راه سوم حرف می‌زند که در ادامه مطلب به ناگزیر نوشته است:
«در حالی که رژیم آمریکا و البته در سکوت روسیه در سوریه چند صباحی است که جنگ علیه سپاه را با حمایت از حملات اسراییل آغاز کرده است».
رژیم به‌دنبال دوستی روسیه و چین و اروپا
به هر حال رژیم در صحنه سیاسی تلاش می‌کند با پیدا کردن متحدانی از اروپا تا چین و روسیه از دیوار تحریم‌ها عبور کند و لیست‌گذاری سپاه پاسداران را خنثی کند.
در این مورد باید روسیه را از هم‌اکنون از این معادله حذف کرد چرا که روسیه حتی در سوریه به‌دنبال جارو کردن رژیم است! ضمن این‌که نه اروپا و نه چین و نه روسیه حداقل تا امروز با لیست‌گذاری سپاه مخالفتی نکرده و سکوت اختیار کرده‌اند.
اروپا که از قبل هم شروطش برای رابطه با نظام این بود که باید دست از سیاست‌های منطقه‌یی، موشکی و ضدحقوق بشری‌اش بردارد و در این زمینه اختلافی با آمریکا ندارد. ضمن این‌که همزمانی محکومیت نقض حقوق بشر توسط رژیم از جانب اتحادیه اروپا با لیست‌گذاری شدن سپاه نمی‌تواند اتفاقی باشد.
کارشناسان رژیم و حتی برخی از مهره‌ها و رسانه‌های رژیم هم تأکید می‌کنند که هیچ امیدی به اروپا یا روسیه و چین نباید داشت.
رحمان قهرمان‌پور، کارشناس و تحلیلگر مسائل بین‌الملل، در همین مورد نوشت: آنچه در بیانیه گروه هفت آمد و از ایران خواست که فعالیت‌های دفاعی خود را محدود کند، نشان‌دهنده این است که اروپا می‌خواهد فشارش را بر ایران مضاعف کند
پیرمحمدملازهی،تحلیلگر مسائل منطقه هم در همین خصوص گفت:
شرایط بسیار بد است اروپا متحد آمریکاست و عضو ناتو می‌باشد. اروپا نمی‌تواند به‌خاطر ایران وارد چالش با آمریکا شود... اگر اروپا در شرایطی قرار گیرد که میان منافع خود با ایران و آمریکا یکی را انتخاب کند منافع آمریکا را بر منافع ایران ترجیح خواهند داد.
رژیم چه خواهد کرد؟
آنچه که تاکنون از رژیم دیده شده و از قرائن پیداست اساساً نمایش و تبلیغات است مانند لباس پاسداری پوشیدن در مجلس ارتجاع. یا گذراندن قانونی برای لیست‌گذاری نیروهای آمریکایی در خاورمیانه (سنتکام) در مجلس ارتجاع که تصویبش را مشروط کردند به تأیید کنگره آمریکا از لیست‌گذاری آمریکا. هم‌چنان که اجرایی شدن قانون مجلس آخوندی هم موکول شده است به تأیید خامنه‌ای.
این یک واکنش ضعیف و ذلت‌بار است. کما این‌که کیهان خامنه‌ای نوشت این از موضع ضعف است. اگر می‌خواهید واکنش نشان بدهید تنگه هرمز را ببندید. این واکنش‌ها به این علت بارز می‌شوند که رژیم در موقعیتی نیست که بتواند به اقدام جدی دست بزند.
لیست‌گذاری روندی غیرقابل بازگشت است
این لیست‌گذاری یک روند غیرقابل بازگشت است. این روند علیه یک رژیم در حال سقوط است و حلقه انزوای سیاسی و تحریم‌های اقتصادی را بر گردن رژیم هر روز تنگ‌تر می‌کند.
آنچه که مهم است بازتاب این تغییر در درون رژیم است. حاکمیت در تمامی ابعاد و با همه جناح‌هایش سوزوگداز می‌کند که این لیست تروریستی همانی است که مجاهدین ۱۰سال قبل از آن خارج شدند. و به این ترتیب به تغییر تعادل‌قوا به نفع مردم و مقاومت ایران اذعان می‌کنند.
نصرت‌الله تاجیک یک دیپلمات سابق رژیم هم با ابراز وحشت گفت: «(آنها) به‌دنبال ایجاد یک شورش داخلی از طریق افزایش التهاب اجتماعی و تشدید نارضایتی‌ها و طبیعتاًً افزایش تنشها و درگیری داخلی (هستند) تا این‌که کشور را به سمت فروپاشی جلو (ببرند)».
این، آن تابلویی است که اینک در برابر چشمان رژیم گشوده شده و خبر از آینده تیره‌ای برای دیکتاتور دارد.
