صرفنظر از دروغ گوبلزی آخوند رئیسی جلاد مبنی بر رساندن «رشد اقتصادی به بالای ۵درصد» یکی از مهمترین نکاتی که در پیام خود بهمناسبت سال جدید تلویحا به آن اذعان کرد، نگرانی از به خطر افتادن امنیت حاکمیت بود. او گفت: «امنیت کشور در اولویت است».
از آنجا که رژیم هیچ دشمنی که موجودیتش را تهدید کند جز مردم ایران ندارد، تأکید رئیسی بر اولویت امنیت به این معناست که دولت جلادان قصد دارد در سال آینده تیغ سرکوب را علیه مردم باز هم تیزتر کند و در شرایط وانفسای کنونی که بسیاری از مردم محتاج نان خالی برای سفرههایشان هستند و بسیاری هم گرسنه سربه بالین میگذارند، باز هم دولت جلادان در نظر دارد در سال جدید نیز هر چه بیشتر نان را از سفرههای آنها برباید، و خرج موشک، خرید سلاح و... برای سرکوب مردم در داخل کشور و صدور تروریسم و ارتجاع در خارج کشور کند.
نگرانی سردمداران رژیم از قیامها و شورشهای مردمی در سال۱۴۰۱ آنچنان بالا است که پاسدار قاسم رضایی جانشین نیروی انتظامی در حالی که هنوز دو روز از سال جدید نگذشته به ناگزیر به صحنه آمد و ضمن اینکه جوانان شورشی را «مخلان» امنیت نامید، آنها را تهدید کرد که با «نگاه سرسختانه» با آنها برخورد میشود و همواره دوسوم نیروی انتظامی و «بیش از ۲۰۰هزار نفر برای آرامش پیشبینی شده است و بیش از ۷۰هزار خودرو و موتور و شناور و بالگرد در کوچهها، خیابانها و مرزها در آمادهباش هستند» این پهلوانپنبه نظام به مردم و جوانان شورشی چنگ و دندان نشان داد که نیروهای انتظامی «شمشیر برندهای برای بدخواهان و هنجارشکنان و مخلان امنیت هستند» (سایت انتخاب ۲فروردین ۱۴۰۱).
البته طی یک دهه گذشته سپاه پاسداران، بسیج، و نیروی انتظامی ضدمردمی بسیار لاف زدند که گشتیها و تیمهای بسیج، سپاه، انتظامی محله محور راه انداختهاند.
اما هیچیک از این طرحها برای تأمین امنیت نظام آخوندی در برابر اعتراضات و خیزشهای مردمی خصوصاً قیامهای سال۹۶ و ۹۸ کارآیی نداشته، و اکنون نیز بهرغم گشتزنی سگهای ولگرد انتظامی و سایر نیروهای سرکوب در محلات و خیابانهای شهرها، تصاویر سردمداران منحوس رژیم و نمادهای آن از آتش خشموکین جوانان و کانونهایشورشی مصون نیستند.
بنابراین دود و دم بسیج و آمادهباش ۲۰۰هزار نفری نیروی انتظامی برای سرکوب مردم نیز که یکی از مأموریتهای مهم آنها جمعآوری سلاح از میان مردم بهویژه جوانان شورشی است قطعاً با شکست مواجه خواهد شد و سرنوشت آن نیز مانند طرحهای پوسیده و شکستخورده قبلی است.
به گفته پاسدار قاسم رضایی اراذل و اوباش انتظامی «جمعآوری سلاح غیرمجاز را تا حدی پیش میبرند که افرادی که سلاح غیرمجاز دارند احساس ناامنی کنند» (همان منبع).
واقعیت این است که اگر این نیروی وارفته چنین عرضهای برای سرکوب مردم خصوصاً جمعآوری سلاح از میان آنها را داشت وضعیت به جایی نمیرسید که سردمداران حکومت هر چند روز یکبار نسبت بهوجود این سلاحها در دست مردم ابراز نگرانی کنند.
بنابراین دودودم و قدرتنمایی پوشالی این پاسدار انتظامی نیز از روی فلاکت و نگرانی از بابت خیزش و خروش خشم مردم آن هم در مداری بالاتر و به گونهیی برتر از شیوههای قبلی است.
امری که باعث شده این روزها سردمداران و رسانههای نظام نسبت اعتراضات اقشار مختلف مردم و به هم پیوستن آنها ابراز نگرانی کنند. آخوند مصباحی مقدم گفت: با اعتراض و اعتصاب یک قشر از مردم «سایر اقشار جامعه نیز به تبعیت از آنها حرکت اعتراضی خود را آغاز میکنند» (سایت حکومتی قرن نو۲ فروردین ۱۴۰۱).
چنانکه مردم و جوانان شورشگر در شرایط کنونی با ارتقای شیوههای مبارزاتی خود برای مقابله با رژیم، طی سه ماهه اخیر ضربات بزرگی به پیکر فرتوت رژیم زدهاند.
روزنامه حکومتی ابتکار ۱۳آبان ۱۴۰۰ نوشت: «جامعه بهدلیل عدم وابستگی به نهاد قدرت و ساختار سیاسی حاکم بر کشور، تمام رشتههای اتصال با آن را به قدر مقدور قطع میکند. تعلقات نسبت به این ساختار را به حداقل میرساند و در نتیجه مرحله «گسستگی» با ساختار سیاسی را تجربه خواهد کرد. این گسستگی نیز لاجرم به نوعی ناپایداری عمومی ختم خواهد شد.
از این رو است که همه مسافران کشتی ایران (منظور ایادی وابسته به رژیم است) باید نگران وضع موجود، بیتفاوتی، ناامیدی و فروغلطیدن جامعه در دامگه گسست و ناپایداری باشند که در غیراین صورت باید از «تاک» و «تاکنشان» قطع امید کرد».
پیشبینی یک کارشناس حکومتی به نام قرایی مقدم هم در ۱۸اسفند ۱۴۰۰ این بود که «تردید نکنید که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند اگر امسال (سال ۱۴۰۰) انفجار گرسنگان صورت نگیرد در سال آینده صورت خواهد گرفت» (روزنامه حکومتی آرمان ۱۸اسفند).
گرسنگانی که متکی به جوانان و کانونهای شورشی و برخوردار از حمایت مقاومت سازمانیافتهای هستند که اراده کردهاند، بند از بند این حاکمیت بگسلند و لاشه متعفن آنرا به زبالهدان تاریخ بیفکنند.