روز چهارشنبه ۱۰مهر هم خامنهای و هم روحانی به صحنه آمدند و درباره شکست سفر روحانی و آنچه در نیویورک گذشته صحبت کردند. سخنانی در ظاهر متناقض اما همریشه و ناشی از واقعیت وخیم نظام آخوندی بود.
روحانی گفت که رئیسجمهور فرانسه طرحی را مطرح کرد که «من گفتم کلیت این طرح از نظر ما قابلقبول است اما عبارتهای این طرح را اصلاً من قبول ندارم» که او گفت باشد وزیران خارجه مینشینند و در مورد عبارتها به توافق میرسند.
وی افزود: «...ما هم حدود آن چارچوبی که اروپا دنبالش بود و بر آن اصرار میکرد چارچوب کلیاش را علیالاصول قبول داریم».
روحانی بعد با آه و افسوس اضافه کرد که خواست ما این بود که آمریکا «حداقلش حالا نگوید من تحریم را همهاش را برداشتم بگوید من راه قبلی را فهمیدم نادرست بوده».
روحانی سپس با اعتراف به شکست خود در رؤیای گشودن راه نفس برای نظام، افزود: «در همان ۲۴ساعتی که اوج تحولات سیاسی و مذاکرات دیپلماتیک بود رئیسجمهور آمریکا در دو نوبت یکبار در سخنرانیاش در سازمان ملل و یکبار دیگر صریحاً اعلام کرد که ما میخواهیم تحریمها را تشدید کنیم من به این دوستان اروپایی گفتم که خب کجایش را ما قبول کنیم حرف شما را قبول کنیم»؟
معنی موافقت «علیالاصول»
اظهارات روحانی حاوی چند اعتراف قابلتوجه است، اولاً اعتراف کرد که راجع به برجام صحبت کرده و با طرح فرانسه در کلیت آن و «علیالاصول» موافقت کرده است.
لازم به یادآوری است که روحانی روز ۲مهر در نیویورک گفت که اگر دولت آمریکا تحریمها را بردارد او تغییرات جزیی را در برجام را مدنظر قرار خواهد داد».(رویتر ۲مهر ۹۸) او تصریح کرد که همهٔ ارکان نظام در این مورد اتفاقنظر داشتند. روشن است که منظور از ارکان نظام ولیفقیه ارتجاع است. روشن است که عبارت «تغییرات جزیی» هم بهمنظور کاهش بار عقبنشینی رژیم عنوان شده، چرا که سردمداران رژیم و بهخصوص خامنهای بارها گفته بودند که حاضر نیستند حتی یک کلمه از متن قرارداد برجام کم یا زیاد شود.
منظور روحانی از کلیت طرح فرانسه، در اساس همان طرح فرانسه است که لودریان، وزیر خارجه دولت ماکرون، در اردییهشت ۹۷ با خود به تهران آورد که شامل دست برداشتن رژیم از پروژهٔ ساخت بمب اتمی، توسعهٔ موشکی و دخالتهای منطقهای است، اما رژیم نپذیرفت و عواقب بعدی یعنی خروج آمریکا از برجام و تحریمهای شدید را به جان خرید.
اعتراف دیگر روحانی این است که مانور مذاکره و رؤیای راه نفس بهشدت شکست خورد، شکست به این دلیل که رئیسجمهور آمریکا در عرض ۲۴ساعت ۲بار، هم در سخنرانیاش در مجمع عمومی و هم در یک سخنرانی دیگر، تأکید کرد که نه تنها تحریمها را برنمیدارد بلکه آنها را تشدید هم میکند و همزمان به این تهدید عمل کرد.
وی سپس برای دلداری دادن به نیروی لرزان و ریزش نظام تصریح و تکرار کرد: «راه تمام نشده مسیر بسته نشده باز هم اروپاییها دارند تلاش میکنند باز هم دیگران دارند تلاش میکنند».
روحانی در سخنان خود خطاب به دلواپسان هم گلایه کرد که دست از این همه حمله و فشار به باندش بردارند. قابل ذکر است که روز ۸مرداد آخوند رئیسی گفت از این دست فساد را نه از مچ که از بازو قطع میکنیم و روز بعد اعلام شد که حسین فریدون، برادر آخوند روحانی به ۵سال زندان محکوم شده است.
اعتراف خامنهای به زبان معکوس
خامنهای که روز چهارشنبه ۱۰مهر در دیدار با شماری از سرکردگان سپاه پاسداران، در حالیکه بر ادامهٔ «کاهش تعهدات هستهای با جدیت کامل و بهصورت دقیق و جامع... تا به نتیجهٔ مطلوب برسد» تأکید میکرد، به «تلاش ناکام اخیر آمریکاییها برای ایجاد و القای حالتی حتی نمادین از شکست ایران» اشاره نمود و گفت: «آنها برای وادار کردن رئیسجمهور کشورمان به ملاقات، به التماس هم افتادند و رفقای اروپایی را هم به کمک خواستند، اما نتوانستند و تا این ساعت فشار حداکثری شکست خورده».
به این ترتیب خامنهای هم اذعان کرد که در آمریکا مذاکراتی بر سر برجام جریان داشته، همان مذاکراتی که خود او آن را سم مضاعف خوانده و ممنوع کرده بود و روشن است که این مذاکرات بدون نظر و رضایت و هدایت او نمیتوانسته باشد.
علت این عقبنشینی را هم خامنهای بهطور ضمنی بیان کرد. او ۲بار گفت: «شرایط مردم خیلی سخت است». یعنی اعتراف به خفگی اقتصادی و خطر قیام. او همچنین به جریان ریزش در سپاه نیز اعتراف کرد و گفت: «در سپاه نیز ریزشهایی وجود داشته است اما قضاوت قاطع بنده این است که در سپاه، غلبه با رویشها بوده است».
آنچه را که خامنهای با ایما و اشاره بیان میکند، روحانی با صراحت بیشتری مطرح میکند:
در نیویورک «گفتم ایران آماده هست ایران از مذاکره فرار نمیکند ایران پای میز مذاکره هست و یک مسأله مهمی رخ داد ۱+۵ که از دید ضدایرانیها مرده بود... و ما گفتیم حرفی نداریم و در یک شرایط مناسب اشکالی ندارد به شرط اینکه برگردند به آداب و رسوم ۱+۵».
علت سکوت طولانی خامنهای
نکتهٔ دیگر اینکه اکنون روشن میشود چرا خامنهای در تمام مدتی که فعالیتهای فرانسه و بعد قضایای جی۷ و بیاریتز و در آخر نیویورک در جریان بود، سکوت کرده بود. اما وقتی از شکست تلاشها مطمئن و ناامید شد به صحنه آمد و در دیدار با خبرگان ارتجاع(در تاریخ ۴مهر) گفت: «اروپاییها در ظاهر بهعنوان میانجی وارد میشوند و حرفهای طولانی هم میزنند اما همه آنها پوچ است... انگیزههای دشمنی اروپاییها با جمهوری اسلامی تفاوت اصولی با دشمنی آمریکا ندارد».
کما اینکه این بار نیز دم زدن خامنهای از ادامهٔ کاهش تعهدات هستهای برای سرپوش گذاشتن بر عقبنشینی ذلتبار اما ناکام رژیم در نیویورک است. این دوگانهگوییها، تماماً ناشی از بنبست استراتژیک نظام است. همان بنبستی که روحانی با زبان رایج وارونهگویی رژیم به آن اذعان نمود و چند بار تکرار کرد: «راه را ادامه میدهیم راه بنبست نیست»!
این همان بنبست همیشگی رژیم و همان دوراهی مرگ یا خودکشی از ترس مرگ است.
وحشت از «حوادث بزرگ» در تقدیر
خامنهای به این بنبست و وحشت خود از شرایط اشاره کرد آنجا که خطاب به سرکردگان سپاه بر «حفظ آمادگی در مواجهه با حوادث بزرگ» تأکید کرد. این حوادث بزرگ همان قیام مردم بپاخاسته است. چرا که وحشت خامنهای به گفتهٔ برجستهترین سیاستمداران و نظامیان آمریکایی که در تظاهرات اخیر ایرانیان در برابر ملل متحد بیان کردند، از مردم و مقاومت ایران است. زیرا به گفتهٔ آنها ضربات نظامی آمریکا میتواند به سپاه ضربه بزند، اما رژیم را سرنگون نمیکند. آنچه رژیم را سرنگون میکند مردم و مقاومت ایران و خط و استراتژی هزار اشرف است که اکنون در کانونهای شورشی متجلی است.