خامنهای روز ۲۹ اسفند۱۴۰۰ در سخنرانی تحویل سال و روز اول فروردین هم طبق معمول بهصحنه آمد و مجبور شد بهگوشههایی از بحرانزدگی رژیم اعتراف کند. حتی وقتی تلاش کرد با وارونهگویی وضعیت را لاپوشانی کند، باز مهر تأییدی بر درهم شکستگی رژیمش گذاشت.
چنتهٔ ولیفقیه ارتجاع آنچنان خالی بود که بزرگترین شکستهای رژیم، یعنی فضاحت سیرک انتخابات ریاستجمهوری و تحریم سراسری آن را «اوج» و «فراز» حوادث سال۱۴۰۰ نظام نامید. خامنهای شکست کلانبرنامهٔ روی کار آوردن رئیسی جلاد را هم بهحساب پیروزی گذاشت و رسواتر از همه، بهکشتن دادن عمدی بیش از نیم میلیون تن از مردم ایران را از «شیرینیهای سال گذشته» نامید.
در مورد فاجعهٔ معیشت مردم، که بهخاطر غارتگریهای مافیای زیر نظر خامنهای، در بدترین وضعیت هستند و حتی از تأمین نان هم یا بر نمیآیند یا بهسختی توان تهیه آن را دارند، خامنهای مجبور شد به «تنگی معیشت مردم» و «مسألهٔ گرانیها و تورم» اعتراف کند. از طرفی نهتنها هیچ چشمانداز روشنی از بهبود وضعیت معیشت مردم ارائه نکرد، بلکه آب پاکی روی دستان همه ریخت و گفت: «اینکه آدم عجله کند، بگوید بههمین زودی» وضعیت معیشت حل شود، «واقعبینانه نیست!»؛ او اختصاص افزایش درآمدهای نفتی برای رفاه و آسایش مردم را هم تحت این عنوان که بایستی این درآمدها صرف محکم کردن بنیانها شود، تخطئه کرد؛ و اینگونه نشان داد خبری از بهبود اوضاع معیشت نیست.
از آنسو خامنهای با وقاحت از رئیسی جلاد تمجید کرد! همان جلادی که در روز تنفیذ وعدهٔ حل بحران اقتصادی میداد و بعد هم از ساخت یک میلیون خانه در سال دم زد و وعدهٔ برچیدن فقر مطلق طی دو هفته را داد. اما در همین ۷ماه گرانیها چند برابر شد؛ خط فقر، ۱۲میلیون تومان را درنوردید؛ هیچ خانهیی ساخته نشد و بهجایش انبوهی از خانههای مردم محروم، توسط مزدوران رژیم بر سرشان خراب شد؛ بیکاری جوانان بهاوج رسید و تنها نموداری که رشدی چشمگیر را نشان میدهد، نمودار اعدام است.
در این وضعیت بحرانی، خامنهای سال را «تولید؛ دانش بنیان، اشتغالآفرین» نامید تا باز هم با وعدهدرمانی بلکه بتواند انفجار خشم جامعهیی عاصی و جان بهلب رسیده را عقب بیندازد. اما هیچ توضیحی نداد در شرایطی که طی ۴۰سال گذشته رژیم آخوندی تولید ایران را نابود کرده، چگونه میخواهد در سال جدید تولیدآفرینی کند؟ خامنهای نگفت در حالی که اشتغال تبدیل بهحسرت میلیونها جوان شده و هر روز بر آمار بیکاران افزوده میشود، در حالیکه اقتصاد ایران در چنبرهٔ مافیای غارتگر خامنهای در وضعیت رکود اقتصادی است، چگونه میخواهد «اشتغال آفرینی» کند؟ آن هم در شرایطی که خودش گفت بحران درونی و جنگ گرگهای نظام در چه وضعیت حادی است و «تنازعهایی بین مسئولان نظام با یکدیگر» وجود دارد!
اینگونه خامنهای اذعان کرد رژیمش با چه کولهباری از بحرانهای حاد، لنگان و خمیده وارد سال۱۴۰۱ شده و با این وضعیت باید در برابر جبهه قدرتمند براندازی، یعنی مردم، مقاومت ایران و کانونهای شورشی قرار بگیرد.