یک حقوقدان مجرب از پشت کدام پنجره به جهان و انسانهایش مینگرد؟ در این نگاه و نگرش، برای جهان و انسانهایش چه میخواهد؟ استعداد شگرف یک حقوقدان بزرگ و نامدار بینالمللی، در شناسایی و کشف چیست؟
معروف است که صاحبان اندیشههای متعالی، در خیال روز و شبشان همواره وظیفهیی مقدس و عشقی بزرگ را میپرورند.
پروفسور اریک داوید یکی از این بزرگاندیشمندان هستی ما در شناساییِ دلهرهها و تشویشهاییست که جهان و انسانهایش را همواره تهدید میکنند. از همین روست که او همچون بسیاری دیگر از این استعدادهای شگرف، اصالتهای انسانی و ارزشهای بشریِ جهان را فارغ از مرزهای جغرافیایی و تفاوتهای فرهنگی، کشف میکند.
آن پنجرهیی که دکتر اریک داوید از منظر آن به جهان و انسانهایش نگریسته است، آرزوی تحقق هدفهای عالیِ عدالت و یگانگی بهعنوان ستونهای نگاهدارندهٔ هستیِ انسانیست.
سادهزیستی اعجابانگیز پروفسور اریک داوید در عین برخوردار بودن از گسترهٔ نفوذ، قدرت قانون و درآمد فوق مکفی، مخاطب را لاجرم به کنجکاوی برای کشف ریشه و علت چنین قناعت بیآلایش وامیدارد. تأمل بر این تکنمودهای شهابوار، نشانیِ همان استعداد شگرف اندیشمندی بزرگ را میدهد که دغدغهٔ روز و شبش همواره وظیفهیی مقدس برای هدف متعالی عدالت و عشقی بزرگ به انسانهای قربانی بیعدالتیست.
این اعجاب هنگامی مضاعف و تأملبرانگیزتر میشود که درمییابی این وجود سادهزیستٍ عجین با قناعتی بیآلایش، از برجستهترین حقوقدانان بینالمللی، برجستهترین کارشناس حقوقبشر انساندوستانه، مرجع حقوق بینالملل، خالق آثار گرانبها و نویسندهٔ صدها مقاله، کتاب و جزوات حقوقی و تحقیقیست که در دانشگاههای اروپا تدریس میشوند!
این قدرت توأم با اعتماد بهنفس و اطمینان خاطر از کدام کندوهای عشق بشری تغذیه میکند که برای دفاع از حقوق مجاهدان و مبارزان راه آزادی در جهانی تکقطبی و اسیر سیطرهٔ منافع و تجارت، در برابر اتحاد جباریت جنایت و مماشات سیاست میایستد؟
پروفسور اریک داوید در پیچیدهترین شرایط منطقهیی، با محاسبات حقوقیِ مینیاتوری، در اثبات حقوق بینالمللیِ مقاومت ایران و ساکنان اشرف و لیبرتی و نیز حقانیت مبارزات آزادیخواهانهشان علیه دیکتاتوری حاکم بر ایران، چنین کرد.
اریک داوید از پشت همان پنجرهیی که آرزوی تحقق عدالت را در چشمانداز جهان مینگریست، پایداری مقاومت ایران بر حق مبارزه برای عدالت اجتماعی و وفاداری بر آرمان آزادی با پرداخت سنگینترین بهای ممکن برای آن را کشف نمود.
پلشتیهای دینپناهانهٔ اتاق فکر نظام ولایی برای قتلعام حقوق و قضا و عدالت، عزم پروفسور اریک داوید را در همراهی و همیاری با این مقاومت افزون نمود.
گسترهٔ جغرافیایی جنبش دادخواهی با شاخص دادخواهیِ قتلعامشدگان تابستان ۶۷ باعث شد که اریک داوید با تحقیق در این جنایت سیاسی ــ مذهبی، در نظریههای حقوقی خود دربارهٔ قتلعام ۶۷، آن را جنایت علیه بشریت و نسلکشی توصیف کند.
اریک داوید در زمرهٔ آن تکیهگاههای دادخواه حقوق انسانهاست که فقدانشان، گویی از دست دادن ستونی استوار از خانهٔ جهان ما است؛ ضایعهیی عظیم برای امیدواران به گرمیِ خورشید عدالت و شرافت در دنیای گرفتار تجارتی سیاستپیشه.
اینان تجسمی عینی از منشور حقوقبشر هستند که هر آرمانخواه آزادی و کنشگر عدالتجو در اکناف جهان میتواند به نمادهای انسانیِ این منشور امید بندد.
آیا دور از واقعیت است که اگر جهان ما با این حجم از تجاوز به حقوقبشر توسط استعمارگران و دیکتاتورها، هنوز نای و توان ایستادن و امید به تغییر و اعتلا دارد، نامها و کسانی چون اریک داوید را بهعنون طالع وجدان حقوق بینالملل و تکیهگاه خود میبیند؟