در شرایطی که اوضاع اقتصادی و اجتماعی به گواهی منابع خود رژیم و بر اساس آمارهای رسمی پیوسته و روزبهروز رو به وخامت میرود، روحانی روز چهارشنبه ۲۳مرداد در جلسهٔ هیأت دولت از بهبود وضعیت اقتصادی دم زد و بار دیگر مفصلاًً درباره فواید برجام صحبت کرد.
حرف اصلی روحانی در سخنرانی چهارشنبهاش چه بود؟
اعتراف به پوچ درآمدن وعدهها!
روحانی طبق معمول همیشگیاش بخشی از صحبت خود را به آنچه خودش امیددرمانی مینامد، اما در واقع دروغدرمانی است اختصاص داد و به وارونهنمایی وضعیت اقتصادی پرداخت و تلویزیون رژیم هم اساساً همین قسمت را برجسته کرد. از قبیل اینکه گفت: «ما امروز در زمینه اقتصادی شرایطمان و شاخص هایمان از چند ماه پیش بهتر است نسبت به چند ماه پیش هم از لحاظ تورم ماهانه وضع ما بهتر است هم از لحاظ رشد وضع ما بهتر است... در ماه خرداد روند افزایش صادرات غیرنفتی شروع شده پس مثبت شده تولیدات ما وضعش تو ماههای بعد بهتر از ماههای اولیه شده هم در صنعت کشاورزی هم الحمدالله امسال وضع ما وضع خوبی هست قیمتها ثبات نسبی پیدا کرده... و مسیر به سمت شاخصهای مثبت هست».
اما برخلاف گذشته از دادن هر گونه رقم و عدد خودداری کرد، زیرا در موارد قبلی که رقم و آمار داده بود، حتی از جانب باند خودش هم «هو» شده بود!
اما حرف اصلی و مهم روحانی در سخنرانی چهارشنبهاش ادعاهایش نبود. حرف مهم و اصلی او این بود که برای اولین بار اعتراف کرد وعدههایش تماماً پوچ از آب درآمده و تلاش کرد آن را توجیه و رفع و رجوع کند. آنجا که گفت: «صریحاً خدمت ملت ایران اعتراف میکنم و اظهار میکنم که اون ۹۸یی که ما میخواستیم این ۹۸اون ۹۸نیست»! روحانی اضافه کرد: «ما وارد یک جنگ تحمیلی شدیم دشمن به ما تحمیل، ما که آغازگر نبودیم ما که از برجام خارج نشدیم». روحانی در تلاش برای اینکه افتضاحات دولت خودش از بیتدبیری و فساد و بیبرنامگی و خفگی اقتصادی موجود را گردن برجام و جنگ اقتصادی بیندازد. به این ترتیب به شکست برجام هم اعتراف کرد. برجامی که او در همین سخنرانی هم تلاش میکرد آن را حلوا حلوا کند و از عظمتش داستانها ببافد.
روحانی البته قبلاً هم تا حدی مشابه این اعترافها را کرده بود، کار او اساساً دوگانهگویی و ضدو نقیضگویی است. اما با این صراحت که به پوچ درآمدن وعدههایش اعتراف کرده باشد، اندکی جدید است. در واقع این واقعیتهاست که گامبهگام رژیم را به سمت خفگی اقتصادی رانده و روحانی را وادار به چنین اعترافاتی میکند.
شدت وخامت وضعیت اقتصادی در روزنامههای حکومتی
- کیهان خامنهای (۲۳مرداد) با اشاره به فساد و رانتخواری در دولت روحانی که یکی از علل وخامت بیشازپیش وضعیت اقتصادی است نوشت: «یک سال قبل، بهخاطر سوء مدیریت، ۱۸میلیارد دلار از ذخایر ارزی حیف و میل شد؛ هم ۱۵۰هزار میلیارد تومان رانت را نصیب رانتخواران ساخت و هم تورم را به زندگی مردم و فضای کسب و کار سر ریز کرد. اما برخی محافل، ضمن لوث کردن این خسارت بزرگ میگویند شد که شد، یک ریسک مدیریتی بود و نباید دست و دل مدیران ذیربط را با احضار به دادگاه لرزاند(!) همچنین، بهخاطر سوء مدیریت، حجم نقدینگی ظرف شش سال از ۴۳۰هزار میلیارد، به بیش از ۱۹۰۰هزار میلیارد تومان افزایش یافت و موجب آسیبهای گسترده شد».
بنا بر اعلام مرکز آمار، نرخ تورم در حوزه مسکن به ۱۲۸درصد رسیده است. این بخش که همواره جزو بازارهای پر رونق بوده و موجب رونق تولید و اشتغال میشده، اکنون با رکود بیسابقه در نیم قرن گذشته دست و پنجه نرم میکند. معاملات مسکن نسبت به مرداد ۹۷، با کاهش ۷۸درصدی در تهران و ۵۳درصدی در کل کشور روبهرو شده است».
- روزنامهٔ رسالت (۲۳مرداد) نیز با یک کارشناس اقتصادی مصاحبه کرده و این سؤال را مطرح میکند که «برداشت از صندوق توسعه ملی را چطور میبینید؟ آیا بهتر نبود از راههای دیگر برای جبران کسری بودجه استفاده میشد؟». (اینجا معلوم میشود دولت بیسر و صدا بری جبران کسری بودجهٔ وحشتناک خود از صندوق توسعهٔ ملی برداشت کرده است)
اقتصاددان مربوطه پاسخ میدهد: «این سؤال برای زمانی خوب بود که اقتصاد حال عادی داشت و تحریمهای ترامپ نبود و روزی دو میلیون و ۵۰۰هزار بشکه نفت هم میفروختیم و در مقابل هم سهم صندوق توسعه ملی را نمیدادیم و از آن برداشت میکردیم، اما زمانی که در سال ۹۸آمریکا ما را تحریم کرد و از برجام خارج شد و ما ۴۰۰هزار بشکه نفت هم نمیتوانیم بفروشیم و مقداری هم که میفروشیم پولی دست ما را نمیگیرد، دیگر ورود به مسأله برداشت از صندوق توسعه ملی مفهومی ندارد. در واقع چیزی نداریم که دولت بخواهد برداشت کند یا نکند، ما در حالت غیرعادی تصویب کرده بودیم یک میلیون و ۵۰۰هزار بشکه نفت یعنی یک میلیون کمتر از سال گذشته میفروشیم و حدود ۶میلیارد دلار وارد صندوق میشود اما این پیشبینی هم در سال ۹۸محقق نشده و کمتر از ۴۰۰هزار بشکه میفروشیم، در نتیجه با این شرایط برداشت از صندوق توسعه ملی در عمل مفهومی ندارد».
اینها تنها مشتی از خروار و آن هم از رسانههای حکومتی است وگر نه وضعیت بسا خرابتر از این حرفهاست و آن وقت روحانی با وقاحت و وارونهگویی ادعا میکند که «امروز در زمینه اقتصادی شرایطمان و شاخص هایمان از چند ماه پیش بهتر است، نسبت به چند ماه پیش هم از لحاظ تورم ماهانه وضع ما بهتر است، هم از لحاظ رشد وضع ما بهتر است»!
راهکار روحانی چیست؟
با توجه به اعتراف بزرگی که روحانی کرد و تکرار اینکه شرایط خیلی سخت است و معنیاش این است که با وعده و امیددرمانی هم کاری پیش نمیرود؛ اولین پرسشی که به ذهن میزند این است که: روحانی چه راهی را پیشنهاد میکند؟ و به چه مسیری میخواهد برود؟
در حالیکه روشن است مطلقاً هیچ راهحلی ندارد. تنها راهی را که این رژیم میشناسد و تا بهحال هم به کار گرفته، فشار بر مردم است؛ مردمی که بنا به اعتراف منابع خود رژیم ۷۰درصد قدرت خرید خود را طی حدود یک سال گذشته از دست دادهاند. از حذف یارانههای نقدی و غیرنقدی، تا فراهم کردن مقدمات گران کردن سوخت که مرحله اولش به جریان انداختن کارت سوخت در جریان است. تا چاپ اسکناس که موجب بیارزش شدن بیشازپیش پول ملی شده که نتیجهٔ آن چنان که الآن از روزنامههای رژیم نقل شد، چهار و نیم برابر شدن نقدینگی و رساندن آن از ۴۳۰هزار میلیارد تومان به رقم وحشتناک ۱۹۰۰میلیارد تومان است که نتیجهٔ آن تورمی است که بنا به گزارش منابع خود رژیم متوسط آن بیش از ۵۰درصد است و در مواد غذایی که نیاز اصلی مردم است این رقم به بیش از ۱۰۰درصد میرسد و تورم در بخش مسکن به ۱۲۸درصد رسیده و حاصل این همه، خرد شدن استخوانهای مردم زیر این فشارهاست.
بازتاب مردمی این حرفها و راهکارها
اکنون مشخص است که این حرفها و این راهکارها از طرف مردم بیپاسخ نخواهند ماند، بهخصوص که ابعاد فسادی که هر روز گوشههای جدیدی از آن بر اثر جنگ قدرت درون رژیم برملا میشود، فشار درونی دیگ بخار جامعهٔ ایران را به نهایت خود رسانده است.
پاسخ رژیم به این شرایط در داخل کماکان سرکوب و اختناق بیشتر و در خارج هم بهرغم ادعاهای روحانی مبنی بر تعامل که چهارشنبه هم مجدداً آن را تکرار کرد، رو آوردن بیشازپیش بر تشبثات تروریستی و حمایت از گروههای تروریستی منطقه است.
گزارش منابع خارجی هم حاکی از حمایت مادی رژیم از این گروههای تروریستی است که طبعاً پیآمد این سیاست هم نهایتاً روی سر خودش خراب خواهد شد نه اینکه راهی برای رژیم باز کند!
این پاسخ رژیم به شرایط انفجاری داخلی، به خفگی اقتصادی و به انزوای فزایندهٔ سیاسی منطقهای و بینالمللی است. البته روشن است که مردم هم پاسخ خود را به این رژیم دارند. پاسخی که همهٔ نشانهها حاکی از نزدیک بودن تحقق آن است.