نه به حاکمیت ولایت فقیه؛ این جمله ساده خلاصه تمامی داستانی است که در طول این ۴۰سال بین رژیم آخوندی از یک طرف و مردم و مقاومت ایران از طرف دیگر در جریان است. در یک طرف یک دیکتاتوری مذهبی که با غصب حاکمیت مردم سالهاست که بر اریکه قدرت تکیه زده و حرث و نسل این مملکت را به باد داده است و همچنان در حال چپاول و غارت ثروتهای این کشور و سرکوب هر گونه دادخواهی با داغ و درفش است و از طرف دیگر شاهد مقاومتی هستیم که همچنان بر علیه این دیکتاتوری سیاه که در طول تاریخ ایران بینظیر بوده ایستاده و سعی در استقرار یک جمهوری دموکراتیک بر مبنای جدایی دین از دولت دارد. طی این ۴۰سال چه خونها که از پیکر این مقاومت بر زمین ریخت و چه رنج و مرارتهایی که تحمل کرد؛ اما هرگز ذرهای از حقوق ملت و حق حاکمیت ملی کوتاه نیآمد و حاضر است قیمت آن را هر قدر که لازم باشد، بدهد.
مقاومتی که طی این سالیان دراز در مقابل گردبادهای سیاسی داخلی و منطقهیی ایستاد، نه فریب دجالگریهای خاتمی را خورد و نه ترهای برای روباه بنفش خرد کرد. نه زمانی که ۱۲دولت بر سرش بمب ریختند خم به ابرو آورد و نه در زمان کودتای ۱۷ژوئن از مواضع اصولی خودش کوتاه آمد و هزاران ابتلای دیگر که هر کدام برگی زرین در طول تاریخ مقاومت مردم ایران بهشمار میرود و اینک بعد از ۴۰سال نبرد تنگاتنگ و نفس گیر به مرحله پایانی این مبارزه نفس گیر رسیدهایم.
بعد از هجرت بزرگ از زندان لیبرتی به آلبانی که بدنهٔ سازمان در یک حرکت معجزهآسا سالم به منطقه امن رسید و همزمان با به حاشیه رفتن سیاست مماشات با رژیم، شاهد اوجگیری و اعتلای مقاومت از یکسو و ضعیف شدن نظام ولایتفقیه در تمامیت آن هستیم. مقاومت ایران با افشاگریهای بزرگ اتمی توانست ضربه استراتژٰیک مهمی به رژیم وارد آورد. و اکنون تحریمهایی که شاهد آن هستیم نتیجه تلاشهای مقاومت در افشای ماهیت سلطهجویانه و تروریستی رژیم آخوندی است.
واقعیت این است که به یمن تلاشهای این مقاومت، طناب بحرانهای لاعلاج روزبهروز بیشازپیش بر گردن و دست و پای این رژیم میپیچد و پیکر فرتوت و رو به زوال این رژیم را فرسودهتر میکند
اکنون که به یمن سالها رزم و ایستادگی و دادن سنگینترین قیمتها، شرایط رژیم به این نقطه از ضعف و ورشکستگی رسیده، شایسته این است که فرصتهای را از دست ندهیم و آنچه خودمان کاشتهایم را درو کنیم
تظاهراتهای ایرانیان آزاده در کشورهای مختلف در همبستگی با قیام و مقاومت ایران از صحنههای درد رنج و شکنج مقاومتی خونبار است که نباید از دست داد.
در اهمیت این گردهماییها همین بس که بدانیم رژیم ضدبشر آخوندی در یک بسیج تمامعیار با کمک تمامی ایادی و لابیهای خودش خیز برداشته است تا این تجمعات یا شکل نگیرد و یا اینکه انعکاس شایان توجهای پیدا نکند زیرا که خروش پرشور این تظاهراتها را با موجودیت سیاسی خود در تضاد میبیند.
مردم ایران، مردم شریف سرزمین ستار، کوچک خان، پسیان، مصدق، حنیفنژاد، پویان و هزاران سردار دیگر سالهاست به استبداد حاکم نه گفته و به آن تن ندادهاند و اکنون زمان چیدن محصول مقاومت چهل ساله و پیکار و ایستادگی بیش از صد سال فرا رسیده است،
بر ماست که با حضور پرشور و گسترده خود و با نشاندادن قدرت این مقاومت چشم جهانیان و مخصوصاً کسانی که هنوز بهدنبال مماشات با این رژیم هستند را به واقعیت تنها آلترناتیو این رژیم باز کرده و حقانیت مقاومت مردم ایران را به آنها بشناسانیم.
مقاومتی خونبار، دیرپا و مستحکم و سازش ناپذیر که آماده خیز نهایی برای ایجاد یک تحول عمیق و استراتٰژیک و دموکراتیک در میهن به زنجیر کشیده ایران است.
ک. بهروزی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است