واکنشهای بینالمللی در قبال حملهٔ رژیم به تأسیسات نفتی عربستان در زمینههای مختلف بالا میگیرد و بهموازات محکومیتهای بینالمللی، تحریمهای بیشتر و شدیدتری در راه است.
در حالیکه یک ائتلاف منطقهای علیه رژیم در حال شکلگیری و توسعه است.
در اینکه آیا این موضعگیریها و محکومیتها پیامدهایی هم داشته است یا خیر باید گفت:
محکومیتها که از همان روز اول شروع شد و از روز چهارشنبه ۲۷شهریور بعد از کنفرانس مطبوعاتی سخنگوی ائتلاف عربی، این محکومیتها بیشتر هم شد اما علاوه بر محکومیتها یک سری اقدامات دیگر نیز علیه رژیم صورت گرفت.
اقدامات انجامگرفته بر ضد رژیم
اقدامات انجامگرفته بر ضد رژیم عبارتند از:
یکم: تشدید تحریمهایی که در راه است.
دوم: روند شکلگیری ائتلاف علیه رژیم سرعت گرفته است.
پمپئو وزیر خارجه آمریکا تا روز پنجشنبه ۲۸شهریور در منطقه بود و در ۲زمینه اقدام کرد. یکی برای راهاندازی امنیت کشتیها و یکی هم شکل دادن ائتلافی برای متوقف کردن رژیم. اتحاد استراتژیک خاورمیانه متشکل از کشورهای اردن، کویت، عمان، قطر، عربستان، امارات و بحرین حمله به تأسیسات نفتی عربستان را بهشدت محکوم کردند.
وزارتخارجه آمریکا طی بیانیهای در این رابطه اعلام کرد: «نمایندگان این کشورها که در وزارتخارجه آمریکا طی روزهای ۲۶ و ۲۷شهریور گرد آمده بودند هدف این حمله را اخلال در بازارهای نفت و ثبات خاورمیانه ارزیابی کردند».
در مورد تشدید تحریمها وزارت خزانهداری آمریکا بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی و شرکت اعتماد تجارت پارس را تحریم کرد.
در مورد محکومیتهای بینالمللی هم علاوه بر کشورهای مختلف، نکته قابلتوجه این است که دبیرکل سازمان ملل متحد هم این اقدام رژیم را بهشدت محکوم کرد. در همین رابطه اظهارات پمپئو قابلتوجه است که در مسیر سفر به عربستان به خبرنگاران گفت:
«من دیروز در این رابطه با دبیرکل [ملل متحد] گوترز صحبت کردم. وی به من یادآوری کرد که آنها نه فقط منشور ملل متحد را نقض کردند بلکه وی گفت آنها قانون حقوقبشر بینالمللی را هم نقض کردند».
محکومیت رژیم در پارلمان اروپا
علاوه بر محکومیتهایی که مستقیماً در ارتباط با حمله رژیم به تأسیسات نفتی عربستان است، محکومیتهایی علیه رژیم در سایر موارد نیز صورت گرفت که بیارتباط با این حمله تجاوزکارانه نمیتواند باشد. از جمله:
پارلمان اروپا در اجلاس رسمی خود در استراسبورگ، با تصویب قطعنامهای با اکثریت آرا نمایندگان، نقض حقوق زنان توسط رژیم آخوندی را محکوم کرد. این قطعنامه با ۶۰۸رأی موافق تنها در مقابل ۷رأی مخالف به تصویب رسید، پارلمان اروپا در این قطعنامه خواستار متوقف کردن سرکوب زنان و آزادی مدافعان حقوقبشر در ایران شده است. علاوه بر این ۳۷تن از نمایندگان پارلمان انگلستان از تمامی احزاب (شامل چند وزیر سابق ارشد) حمایت خود را از قطعنامه پارلمانی شماره ۲۳۳۳ اعلام کردند و به دولت انگلستان فراخوان دادند که سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات رژیم ایران را بهعنوان سازمانهای تروریستی خارجی اعلام کند.
به این ترتیب میتوان دید که اقدام تجاوزکارانه رژیم در حمله به تأسیسات نفتی عربستان عواقب سنگینی برای رژیم داشته که در ۳مولفهٔ قابل رویت است:
۱. تشدید تحریمها
۲. گسترش ائتلاف ضد رژیم
۳. تشدید و گسترش محکومیتهای بینالمللی
واکنش رژیم در قبال این پیامدها؟
واکنش رژیم در یککلام ضدونقیضگویی است که ناشی از بنبست آن میباشد. در همین رابطه از یکطرف دستداشتن خود در این حمله را بهشدت تکذیب میکند اما از طرف دیگر با تیلیغات گوشخراش، طرفهای منطقهای و بینالمللی را تهدید به ادامه این حملات میکند.
بهعنوان نمونه روحانی روز ۲۷شهریور در هیأت دولت از یکطرف گفت: «تا حالا فشار اقتصادی حداکثری بود حالا شده تهمتهای حداکثری اتهامات حداکثری».
اما از طرف دیگر با لودگی گفت: «میگوییم پشت این (حملات) چه کسی هست پشت اینها خداست! خیلی دنبال عقبه این داستان نگردید».
در یک نمونه دیگر علمالهدی در نمایش جمعه روز ۲۹شهریور مشهد با اشاره به اعلام دولت عربستان که موشکها و پهپادها از شمال عربستان یعنی از سمت ایران پرتاب شده بود گفت: «ایران کجاست؟ مگر جنوب لبنان ایران نیست؟! مگر حزبالله ایران نیست؟! مگر این پهپادهایی که یمنیها فرستادند و اینطور عربستان سعودی را به خاک سیاه نشاند مگر اینجا ایران نبود؟! که میگید از شمال آمد از جنوب نیآمد مگر شمال و جنوب فرق داره؟ هم جنوب شما ایران است هم شمال شما ایران است».
این حرفها در واقع تأیید آشکار نقش مستقیم رژیم در این حملات میباشد.
علت دوگانهگویی رژیم؟
این دوگانهگویی و اینکه رژیم قادر نیست صراحتاً مسئولیت حمله خود را به عهده بگیرد نیز ۲علت دارد:
یکم وجه بینالمللی ترس از واکنشهای جهانی
دوم وحشت از پیامدهای اجتماعی و خشم و تنفر مردم
کما اینکه روزنامه حکومتی آرمان روز ۲۷شهریور نوشت: «وضعیتی که بهوجود آمده این است که زمانی که به هر کجا و در هر جمعی میروید اولین سؤالی که افراد از یکدیگر میپرسند این است که بالاخره اوضاع چه میشود؟ این سؤالی است که همه از یکدیگر میپرسند و هیچ پاسخی هم برای آن وجود ندارد. این سؤال مدام مطرح میشود که آیا میان ایران و آمریکا درگیری خواهد شد، یا نخواهد شد؟ هر روز هم یک اتفاقی میافتد که آن نگرانی و اضطراب را بیشتر میکند. یک روز مسأله نفتکشها در خلیجفارس و روز دیگر مسألهیی جدید مطرح میشود. این مسائل باعث نگرانی و تردید در میان مردم میشود. خیلی تأسفانگیز است که تا این میزان در بلاتکلیفی و استرس چه از نظر روحی و روانی و چه از نظر اقتصادی بهسر ببرند».
احتمال تاثیر سفر به نیویورک؟
اکنون این پرسش مطرح است که آیا روحانی میتواند در سفری که به نیویورک میرود، با تماسها و تبادلات دیپلماتیک تاثیری روی این روند تشدیدشونده بگذارد؟
در این مورد باید گفت: خواسته جامعه بینالمللی از رژیم و روحانی خیلی روشن است:
یکی اینکه بایستی در قبال اقدام جنگی که علیه عربستان کرده پاسخ بدهد.
دوم اینکه آیا از این قبیل اقدامات دست بر میدارد یا نه؟
پاسخ رژیم به این سؤالات هم روشن است.
اولا بهطور رسمی نقش مستقیم خود را انکار میکند.
ثانیا وعده اقدامات تجاوزکارانه بیشتر میدهد و کشورهای منطقه را تهدید میکند.
در نتیجه جامعه بینالمللی اگر بخواهد با چنین خطری که صلح و امنیت منطقه را مورد تهدید قرار داده، برخورد کند یا همچنانکه بسیاری در آمریکا مانند سناتور لیندسی گراهام معتقدند بایستی رژیم را با پاسخ نظامی سر جایش بنشانند یا در غیراینصورت در سلسله مراتب واکنشها بایستی شدیدترین پاسخهای سیاسی در دستورکار قرار بگیرد. از جمله تشدید تحریمهای همهجانبه بینالمللی و محکومیت توسط شورای امنیت و سایر ارگانها مانند مجمع عمومی سازمان ملل متحد.
بنابراین حضور روحانی در نیویورک برای رژیم فرصت محسوب نمیشود بلکه مملو از تهدید است. قابل پیشبینی است که جلسه مجمع عمومی به آینهٔ انزوای مرگبار رژیم تبدیل شود مگر آن که رژیم پای تعهدات همهجانبه که از وی خواستهاند بیاید. یعنی تسلیم محض. که این شق بسیار نامحتمل و بعید است. از همین روست که روزنامه حکومتی سیاست روز ۲۸شهریور خطاب به روحانی نوشت: «بهتر است از رفتن به نیویورک خودداری کنید که نرفتن بهتر از رفتن است».