برکناری غیرمنتظرهٔ آخوند حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، بهمثابه یک زلزلهٔ ۸ریشتری سراپای رژیم را بهلرزه انداخته؛ زلزلهای که پسلرزههای آن همچنان ادامه دارد.
اهمیت و پیامدهای این برکناری، هم بهدلیل موقعیت سازمان اطلاعات سپاه و هم بهدلیل موقعیت طائب در بالاترین سطوح هرم قدرت در رژیم است.
همه میدانند که سپاه پاسداران ستون اصلی نگهدارندهٔ رژیم ولایت است و در ساختار آن، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران جایگاه ویژهای دارد. گفته میشود که مسئول اصلی سرکوب و اعمال ارعاب و اختناق در داخل و ترور در خارج کشور، همین سازمان است و در سالهای اخیر در این زمینه دست برتر را نسبت به وزارت اطلاعات پیدا کرده است.
شخص حسین طائب در سپاه و در رژیم نیز موقعیت ویژهای داشت، چرا که اولاً ۱۳سال در این سمت بود؛ ثانیاً نزدیکترین مهرهٔ امنیتی به مجتبی خامنهای بود و طبعاً به شخص علی خامنهای نیز بسیار نزدیک بود. از اینرو جایگاه ثابت او، بهرغم آمدن و رفتن سرکردههای کل سپاه، این تصور را ایجاد کرده بود که نمیتوان به او دست زد.
در پی برکناری طائب، شاهد سلسلهای از برکناریها و جابهجاییها در بالاترین سطوح سپاه هستیم که هر کدام اهمیت و پیامدهای خاص خود را دارد. خبر برکناری و زندانی شدن سرتیپ پاسدار علی نصیری، یکی از سرگردگان پیشین حفاظت سپاه که مسئولیت حفاظت فیزیکی از خامنهای و بیت او را بهعهده داشته، از آن جمله است که اگر چه مورد تکذیب قرار گرفته، اما بنا به تجربه، این قبیل تکذیبها که روش جاری رژیم در برخورد با واقعیتهاست، نمیتواند کسی را قانع کند.
اظهارات پاسدار سلامی، سرکردهٔ کل سپاه پاسداران، ابعاد حیرتانگیز ازهمپاشیدگی سپاه و بحرانی که سراپای رژیم را فراگرفته، بهوضوح برملا میکند؛ وضعیتی بیسابقه در سپاه پاسدار ولایت که بر اثر ضربات زنجیرهای یکی دو سال اخیر و بهخصوص طی چند ماه گذشته بهوجود آمده است.
سرکردهٔ کل سپاه پاسداران ۹تیر طی یک سخنرانی در مراسم معارفهٔ رئیس جدید سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، از جمله گفت:
- «دشمن میخواهد اعتماد بهنفس را از ما بگیرد و ما را از درون تهی کند. این خطرناکترین و مرموزانهترین نوع تهاجم است».
- «حفاظت اطلاعات ما درگیر یک رویارویی مستقیم با همه سرویسهای مجرب و کارآزموده اطلاعاتی و امنیتی استکبار است که فروپاشی رژیمهای بسیاری را در کارنامه پلید خود دارند».
«حفاظت اطلاعات سپاه اجازه ارتباطگیری نیروهای خودی با دشمن و دورزدن و ارتباطگیری دشمن با نیروهای خودی را نمیدهد».
بر زبان آوردن عباراتی چون دشمن میخواهد «ما را از درون تهی کند» و «خطرناکترین و مرموزانهترین نوع تهاجم» و ترس از دچار شدن به سرنوشت «بسیاری رژیمها»ی «فروپاشی» شده به انداز کافی گویاست و نیازی به توضیح ندارد. این را هم باید در نظر داشت که اعتراف سلامی به نفوذ دشمن و «ارتباطگیری دشمن با نیروهای خودی» یک حرف است و «ارتباطگیری نیروهای خودی با دشمن» یک حرف دیگر، یعنی اکنون پاسداران رده بالای سپاه هستند که بهدنبال «ارتباطگیری» با دشمن هستند. پوسیدگی و تهی شدن از درون، تا کجا؟!
اما سلامی از کدام «حفاظت اطلاعات» بهعنوان «حائل» میان «دشمن و نیروهای خودی» حرف میزند؟! حفاظت اطلاعاتی که خودش قویاً زیر سؤال است و گفته میشود که رئیسش هم به جرم جاسوسی دستگیر و زندانی شده؟! روشن است که ابعاد دستگیریها تنها به چند سرکردهٔ شناخته شده پاسداران محدود نمیشود؛ صحبت از موج ترس و بگیر و ببند در میان پاسداران امنیت و حفاظت ارگانهای حساس نظام در ماههای اخیر است. بهعنوان نمونه وقتی کانونهای شورشی در بهمنماه گذشته چندین شبکه رادیو تلویزیونی را تسخیر کردند، سپاه و ارگانهای اطلاعاتی رژیم کارکنان رادیو تلویزیون را در محل کارشان حبس کردند و آنها را مورد بازجویی قرار دارند و رسانهها و کارشناسان حکومتی از لزوم «کشف عاملان نفوذ» حرف میزدند؛ ترسی و تزلزلی که بعد از ضربات کانونهای شورشی بر وزارت سانسور و ارشاد آخوندی یا در تهاجم به شهرداری رژیم در تهران و از کار انداختن دوربینهای کنترلی و امنیتی در حساسترین نقاط تهران و قبر خمینی دجال در سالمرگ او نیز بالا گرفته بود.
در یک نگاه کلیتر، ازهمپاشیدگی و درهمشکستگی مهمترین ستون نگهدارندهٔ رژیم آخوندی یادآور حوادث آخرین ماههای پایانی رژیم شاه است. ارتشبد قرهباغی، آخرین رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران شاه، در شورای فرماندهان ارتش گفته بود: «مثل برف آب خواهیم شد» و اکنون سرکردهٔ کل سپاه پاسداران نظام ولایت هم به «تهی شدن از درون» اعتراف میکند.